حمله استیکرها به ادبیات
فضای مجازی به خصوص رسانههایی از قبیل اینستاگرام و تلگرام بسیار روی زندگی، ادبیات و رفتارهای ادبی جامعه مدرن امروزی اثر گذاشته است. در این میان حد و مرزها مشخص نیست و گاهی متوجه نمیشویم که رسانههای مجازی باید روی ادبیات یک کشور تاثیر بگذارند و یا اساسا خود زیر مجموعهای از فرهنگ هر اقلیم هستند. به تبع آشنا شدن جوانترها با فضاهای ارتباطی اگر اتلاف وقت و هزینه ریالی آن را کنار بگذاریم به نظر میرسد نوعی روش نوشتاری و گویشی به بدنه زبان کاربران این رسانهها تحمیل کرده است که بیم آن میرود این روشها به تدریج به بطن جامعه هم رسوخ و رسوب کند. در همین ارتباط با محمدرضا سرسالاری دانشجوی دکترای زبان و ادب فارسی هم صحبت شدیم و این بحث را به چالش کشیدیم. سرسالاری شاعر کتاب «آفتابگردانهای سرزمین مادری» است که در سال 94 کتاب برگزیده کشور در جشنواره سیلک کاشان شده است.
- تاثیری که ادبیات میتواند بر روی فضاهای مجازی از نوع نوشتاری داشته باشد، چگونه است؟
شاید این سوال را بتوانم با طرح یک سوال دیگر پاسخ بگویم که اساسا در روزگار ما ادبیات روی فضاهای مجازی اثر گذار بوده یا این فضاهای مجازی و جو مسموم آنهاست که در ادبیات سره و کاربردی یک کشور اختلال ایجاد کرده اند. در محیطی مثل تلگرام امروزه شاهد یک سری سهل انگاری و لاابالیگریهای نوشتاری هستیم که من باور نمیکنم که ناخواسته و ندانسته باشد. ما در حال حاضر در روزگاری زندگی میکنیم که دهخدایی دیگر باید ظهور کند و باز جهاد اکبر دیگری کند و یک لغتنامه در چند جلد برای اصطلاحات و تعابیر و ترکیبهای فضای مجازی جمع آوری کند و اتفاقا این کار بسیار ضروری به نظر میرسد. بسیار معتقدم که ادبیات روی فضای مجازی تاثیر آنچنانی نداشته به این معنی که سعی فضای مجازی و کاربران آن به سمتی نبوده که ادبیات گفتاری و نوشتاری جامعه را تصحیح کند ولی در مقابل تا توانسته و توان داشته به بدنه ادبیات ناب فارسی جراحت وارد کرده و خسارات جبران ناپذیری را موجب شده است.
- به اعتقاد شما این نگاه بیش از حد بدبینانه نیست؟
شاید نظر شما درست باشد ولی من در اینجا بیشتر قصدم طرح موضوع و مسئله است و فکر میکنم این مشکلات با پاک کردن صورت مسئله سامان پیدا نمیکند. من حتی ازاین هم بدبینانه تر و تلختر به این موضوع نگاه میکنم. ببیند در قرن دوم ، سوم و چهارم هجری که زمان استیلای فرهنگ و زبان عربی در ایران است و عدهای از نویسندگان از مخاطبین خود برای این که به فارسی کتاب مینویسند عذر خواهی میکردند، فردوسی بزرگ ظهور میکند و زبان فارسی را تا حدود زیادی نجات میدهد. ما که در قرن پانزدهم هجری زندگی میکنیم هنوز درصد بسیار بالایی از زبان و ادبیات قرون اول بعد اسلام را درک میکنیم اما آیا اگر ما این بختیاری را داشته باشیم که خود فردوسی در روزگار ما دوباره به دنیا رجعت کند آیا واقعا زبان این روزهای فضای مجازی مارا درک خواهد کرد. به اعتقاد من موضوع بسیار بغرنج تر و ناگوارتر از آن است که با نوشتن دو مقاله و یا چند مصاحبه حل شود و به هیچ وجه نگاهی که به فضای مجازی دارم را بدبینانه نمیدانم.
- چاره کار را باید در کجا جستجو کرد؟
همیشه وقتی صحبت از چاره جویی میشود بلافاصله پای متولیان فرهنگ و مسئولین را وسط میکشیم. درحالی که من واقعا نمیدانم رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با شاعر و اهل فرهنگی که «آیا» را «عایا» مینویسد چه کند. به اعتقاد من باید همه ما در هر جایگاهی که هستیم از خودمان شروع کنیم. این همه واژههای غلط و استیکرهای رنگارنگ و این حجم اطلاعات نادرست همه و همه حاصل سهلانگاری و ساده برگزار کردن اتفاقا اهالی فرهنگ است. این همه نقیضه نویسی و جعل شعر دیگران به نام خود و یا شعر خود به جای بزرگان را رییس فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده است؟ هرکدام از ما همانطور که از حریم آبرو، شرف، دین، وطن و خانواده خود دفاع میکنیم و به آنها حساسیت داریم باید در حد توان خود از زبان و فرهنگ کشور و میهن خود پاسداری کنیم و منتظر ریل گذاری و چاره اندیشی هیچ مسئولی هم نباشیم.
- حال اگر بخواهید از ظرفیتهای مثبت و قابل بهره برداری رسانههایی شبیه تلگرام بگویید چه خواهید گفت؟
البته که رسانههایی این چنینی دارای ظرفیتهای بالقوه بسیاری هستند که اگر به درستی به آنها پرداخته شود میتواند بسیار ارزشمند باشد. شبکههای مجازی حتما میتوانند فرصت بسیار مناسبی را برای یکپارچگیهای اجتماعی فراهم کنند و بسیاری از گسلهای فرهنگی که جامعه مدرن امروزی به آن دچار است را ازبین ببرد و یا لا اقل التیام ببخشد. وایبر، تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و دیگر رسانههای این دست میتوانند بسیاری به خبر رسانی و فاش کردن بسیاری از بیاخلاقیها و فسادهایی که تریبونهای بیعمل به آن دچار هستند مفید و کاربردی باشند به شرط این که به جا و از حقوق حقه مردم دفاع کنند نه وسیلهای باشند برای هتک حرمت و مسائلی از این قبیل.
در عصر انفجار اطلاعات و فناوری ما مجبور به آموختن و دانستن هستیم و این رسانهها میتوانند به فرهنگ مطالعه و تعالی آن کمک کنند. اساسا در دنیای پیشرفته اطلاعات و فناوری باید در خدمت رفاه جمعی باشد که انگار در بسیاری از کشورهای جهان سوم این تلقی متفاوت است.
- آیا فیلترینگ هم میتواند راه کاری برای سالم سازی فضای مجازی باشد؟
ببینید ابتدا باید ببینیم چه نگرانیها و دلواپسیهایی برای اتخاذ چنین تصمیماتی وجود دارد. به هرحال کشور ما در خاورمیانه شرایط ویژهای دارد که نباید این شرایط را نادیده گرفت ولی شاید نگاه دوبارهای به این تصمیمات و اتخاذ تدابیر تازه و به روز تری در این زمینه ضروری باشد. به هر حال شما آسیبی که جامعه امروز ایران از هتاکیها و جهتگیریهای ناصواب، دیده است را نمیتوانید نادیده بگیرید و شاید باید تا حدود زیادی به دلواپسان فرهنگی کشور حق داد.
- آیا در جوامع و فرهنگهای دیگر هم این دلواپسیها و خط کشیها درمحیط مجازی وجود دارد؟
حقیقتا گرایش و اقبال به محیط مجازی یک رویکرد و مسئله جهانی است و در حال حاضر میزان و تعداد شکایتها و جرمهای اینترنتی در بسیاری از کشورهای دنیا به شکل فزایندهای رو به افزایش است و قوانین بسیار سخت گیرانهای برای این جرائم در نظر گرفته شده است. مطمئن باشید که در بسیاری از کشورهای دنیا قوانین بسیار بازدارندهتری از کشور ما در این زمینه وجود دارد. و من به شما اطمینان میدهم در اروپا اگر فیلم شخصی و خانوادگی کسی را در معرض دید عموم بگذارید مجازاتهای بسیار شدیدتری از کشور ما برای مجرم اتخاذ خواهد شد. در حوزه فرهنگ هم همین است که هنرهای گوناگون چه به لحاظ حیثیت و چه به لحاظ اقتصادی نباید قربانی فضای مجازی یک کشور باشند .
گفتگویی از سعید بابایی
That way,高級 ラブドールwhen hardships come,