دغدغههایی که دوباره شعلهور شد
هتل روتانا خیابان امام رضا(ع) مشهد یکبار دیگر زنگ خطرها را به صدا درآورد. اگرچه این حادثه این هتل درحال ساخت، مصدومانی جز آتشنشانان شجاع مشهدی نداشت اما یک لحظه فکر کردن به اینکه این اتفاق در هتلی فعال با همین ابعاد رخ میداد آنقدر دردناک است که خیلیها ترجیح میدهند درباره آن صحبت نکنند اگرچه باید با این واقعیت روبرو شد و پیشبینیهای لازم را انجام داد.
کارشناسان و منتقدان زیادی نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند که در ادامه 3نمونه از آن را خواهید خواند.
دومینوی بحران
صابر هنرمند
کارشناس مسائل شهری
بار دیگر، حریق روی خسارت مالی اش را نمایان ساخت و البته بار دیگر ابعاد فاجعه آمیز خود را به همراه نیاورد.
تیر ماه سال پیش، برج سلمان مشهد طعمه حریق شگفت انگیزی شد که ساعت ها شهر سه و نیم میلیون نفری مشهد را مختل نمود، ولیکن تنها به آسیب مالی و اقتصادی خلاصه شد و خطری بزرگ از سر شهروندان و ساکنان سلمان گذشت.
از آن روز به بعد، مطالبه بررسی دقیق حادثه را مطرح کردیم و از مدیریت شهری مشهد خواستیم که حادثه برج سلمان را بررسی کنند، و دلایل ایجاد حریق، میزان آمادگی در برابر حریق و نحوه عملیات مقابله و واکنش را مورد بررسی و واکاوی دقیق علمی قرار دهند، تا از اطلاعات دریافتی در پیش بینی و پیشگیری حوادث مشابه استفاده گردد.
امروز بعد گذشت یکسال از آن حادثه، همچنان گزارشی از این بحران منتشر نشده است و مدیریت پر مدعای شهر مشهد، بلافاصله بعد از گرفتن عکس های یادگاری اش و ایجاد بازی رسانه ای پر طمطراق مدیریت بحران، به گوشه دفترش خزید و هیچ اقدامی برای بررسی این مهم انجام نداد.
امروز و یکسال بعد از آن روز، برج دیگری در شهر ما طعمه حریق شد و همچنان کسی پاسخگو نیست. این ساعات همه آتش نشان را می شناسند و فرشته نجاتش می پندارند، و او تنها جانی دارد که به پای وظیفه اش فدا میکند، ولیکن آقایان میزی دارند که تا پای جانشان حفظش می کنند.
بحث تخصصی در باب دومینوی حریق در برج های مشهد، بسیار بسیط و گسترده است. اما امیدوارم نظام مدیریت شهری و شورای چهارم مملو از دغدغه، که تنها دغدغه شان مقابله با ارکان نظام، روابط دیپلماتیک، هبه، و پیوست فرهنگی و رای حلال و حرام است، برای یکبار هم که شده دغدغه جان و مال شهروندان را نیز در خود بپرورانند و در آخرین ساعات صدارتشان، کمیسیون و گروه ویژه ای را مامور به بررسی تخصصی حوادث فوق نمایند تا انشالله یک گزارش دقیق و علمی را برای جایگزینان خود به ارث گذارند، و حداقل در دوران طلایی حضور خود، نشانی از نگرانی و مسئولیت در برابر جان مردم را ثبت کنند.
پ ن: از شورای محترم پنجم هم، با توجه به تخصص و علم موجود، انتظار می رود در میان برنامه های فعلی خود، بررسی دقیق این دومینو و تعیین علل ریشه ای و راه های مقابله با آنرا در دستور کار خود قرار دهد. این حوادث حتی در صورت نداشتن صدمات جانی، آسیب مالی شدید را در کنار بحران اعتماد به بار خواهد آورد و سرمایه گذاری در این زمینه را به خطر خواهد انداخت.
چرا از گذشته خود درس نمی گیریم؟!!
وحید محکی
پژوهشگر و کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
درست یک سال پیش، در اواخر تیرماه بود که خبر آتش سوزی برج سلمان در فضای رسانه ای شهر مشهد و حتی کشور طنین انداز شد:«برج ۱۷ طبقه تجاری – اداری سلمان مشهد عصر یکشنبه بیستم تیر ماه 1395 به علت نامعلومی در آتش سوخت!»
و حال در 31 تیرماه 1396، باز هم شاهد آتش سوزی در یکی از ساختمان های مرتفع این شهر (هتل روتانا) در نزدیکی حرم مطهر امام رضا(ع) هستیم؛ با این تفاوت که این ساختمان در حال ساخت بود و آسیبی متوجه همشهریانمان نکرد. اما واقعیتِ تلخِ پشت پرده چیز دیگری است. قبل از هر چیز، باید بگویم که همیشه برایم این سوال مطرح بوده که چرا وقتی به مراکز قدیمی دیگر شهرهای تاریخی نگاه می کنیم، خبری از این گونه ساخت و سازها نیست؟! آیا آنها دانش ساختن را ندارند؟! آیا در همه شهرهای توسعه یافته دنیا، نماد توسعه، همین ساختمان های بلندمرتبه است؟! نمی دانم! شاید واقعاً این گونه است و من در اشتباهم! و اما در رابطه با این حادثه، مواردی چند قابل تأمل است:
1- طبق گزارشات اولیه سازمان آتش نشانی مشهد، در نمای این ساختمان از مصالحی همچون یونولیت و آکاسیو و کامپوزیت، آن هم از نوع قابل اشتعال استفاده شده است. درست مشابه آنچه که در برج سلمان بود. به راستی تا کی برخی جان و مال مردم را فدای سودجوی خود می کنند ؟ و اما پرسش اصلی اینجاست که نقش سازمان های نظارتی همچون سازمان نظام مهندسی استان در جلوگیری از بروز چنین حوادثی چیست؟
2- در بسیاری از شهرهای توسعه یافته که از بلندمرتبه سازی به عنوان رویکردی در راستای رسیدن به توسعه پایدار هم استفاده میکنند، اصلی ترین و شاید تنها معیاری که حد ارتفاع ساختمان ها را تعیین می کند، تأمین امنیت کامل ساختمان در مواقع بروز بحران هایی همچون آتش سوزی است. به عبارت دیگر، قبل از صدور هر گونه مجوز ساختی از سوی سازمان های مربوطه، جمیع موارد مورد بررسی قرار می گیرد تا بفهمند برای مثال تا چند طبقه امکان اطفاء حریق وجود دارد. اما ما بدون در نظر گرفتن چنین مواردی، در حالی همچنان درگیر تبیین و تدقیق تعداد طبقات ساختمان های بلندمرتبه در طرح های توسعه شهری خود هستیم که همزمان شاهد کمبود امکانات و تجهیزات سازمان آتش نشانی شهر، برای کنترل و مهار آتش سوزی در این بلندمرتبه ها هستیم.
جالب تر اینکه همین چند روز پیش، از سوی یکی از منتخبین شورای شهر مشهد این چنین عنوان شده بود: «گلایه كردم كه پهنههای بلندمرتبهسازی در مشهد را سختگيرانه محدود کرده اند و با اين كار، رغبت و انگيزه سرمايه گذاران براي مشاركت در طرح های بلندمرتبه سازي را سوزاندهاند.» اما باید گفت آن چیزی که بیشتر رغبت و انگیزه سرمایه گذاران را سوزانده است، تصمیمات نادرست مدیران شهری است که برنامه جامع و مانعی در ارتباط با جذب سرمایه، هدایت و کنترل و نیز مدیریت پس از بهره برداری را ندارند. آیا در همه جای دنیا هم تمام سرمایه سرمایه گذاران را در برج سازی و بلندمرتبه سازی خرج می کنند؟ اگر چنین است، همان بهتر که در این شهر این اتفاق صورت نگیرد چرا که اگر این گونه ساخت و سازهایی شود که هر آن منجر به بروز حوادثی این چنین شود، دیگر سرمایه اجتماعی مردم شهر از بین می رود و به راحتی هم قابل برگشت نیست.
3- بارها و بارها در ارتباط با محدوده بافت پیرامون حرم مطهر، هشدار لازم از سوی کارشناسان حوزه های شهرسازی و مدیریت بحران داده شده که بارگذاری بیش از حد نیاز کاربری های اقامتی- تجاری و ساخت و ساز غیر اصولی، منجر به بروز اتفاقات ناگواری در مواقع بحران خواهد شد. زمانی را تصور کنید که این هتل بهره برداری شده بود و زائران حضرت رضا(ع) در آن اقامت داشتند. آن وقت چه کسی پاسخگو بود؟! وقتی به گذشته نه چندان دور بر می گردیم و گزارش های مشاور طرح محدوده اطراف حرم را مرور می کنیم، بارها بر فرسودگی بافت و مسیرهای باریک و به تبع عدم امکان امداد رسانی مناسب در مواقع بحران تأکید و توجه شده است. محدوده ای مقدس و معنوی با سابقه ای بیش از چند صد سال که بر شکل گیری انواع خاطرات، روحیات، رفتارها و کنش های زیارتی- فرهنگی اثر گذار بود و به اعتبار حضور امام رحمت و رأفت به “حج فقرا” مشهور گشته است را مورد تخریب و مداخله وسیع قرار دادیم تا بتوانیم با معاصرسازی فضای زیارت و ایجاد فضایی در شأن امام معصوم(ع) و زائرین بارگاهش، امکان خدمات رسانی بیشتر را فراهم کنیم. حال آیا واقعا این چنین شده است؟ آیا امروز که دیگر خبری از آن کوچه های پر پیچ و خم و باریک نیست و ساختمان های لوکس و نوساز داریم، عبور تجهیزات آتش نشانی و امکان اطفاء حریق به راحتی وجود دارد؟ به نظر می رسد مسأله چیز دیگری است.
به هر ترتیب، بروز اتفاقاتی این چنینی که بعضا به دلیل اشتباهات انسانی اتفاق می افتد، امری ناگزیر اما قابل پیشگیری است. اکنون، شهر مشهد به دلیل آغاز به کار شورای شهر پنجم و تغییر و تحولاتی که به موازات آن در مدیریت شهری این شهر رخ خواهد داد، در حال ورود به دوران جدیدی از مدیریت شهری است .دورانی که شاید امکان همگرایی و همزبانی بیشتر را فراهم خواهد کرد (انشاالله). بنابراین انتظار می رود که در آینده نه چندان دور، با مدیریتی کارآمد و دوراندیش، با هدف تقویت سرمایه اجتماعی این شهر (که بدون شک جذب سرمایه یِ سرمایه گذران را هم به دنبال خواهد داشت) در مسیر اعتلای پایتخت معنوی کشور قدم برداریم و دیگر کمتر شاهد بروز چنین حوادثی باشیم.
زنگ خطر ایمنی ساختمان ها به صدا درآمده است
سیدمهرداد امیرکلالی
روزنامهنگار
برای دومین بار در یک سال اخیر، ساختمان بلندمرتبه دیگری در حریق سوخت. از قضا برج روتانا نیز از نظر دسترسی و خیابان های اطراف مناسب نبود. اگر به یاد داشته باشید بعد از حادثه برج سلمان مشهد، بسیاری از کارشناسان محل برج سلمان را با این تعداد طبقات مناسب نمی دانستند. حال دوباره نیز یک هتل بلندمرتبه در آتش سوخت که ماشین آتش نشانی نمی توانست به کوچه های مورد حریق وارد شود . یک مسئله که می تواند در مورد همین حادثه اخیر مورد توجه قرار گیرد، آنجاست که اطراف حرم مطهر رضوی مملو از هتل هاست. این هتل ها در کوچه های تنگ و باریک و پرپیچ و خم برروی خانه هایی احداث شد که به جرم نفوذناپذیری و فرسودگی ( که ناایمن بودن ساختمان را منجر می شود ) تخریب گردید. حال امروز در همان کوچه با همان عرض و همان شکل پرپیچ، به جای خانه ی یک طبقه یا نهایتا دو طبقه، هتل های 8 طبقه به بالا ساخته شده است. اگر واقعا نفوذناپذیری و عرض کم معابر خطرآفرین بود؛ چرا نسبت به افزایش عرض معبر اقدامی انجام نشد؟ این مسئله شاید بیانگر نگاه تجاری به زمین باشد که نهادهای مربوط، مایل هستند عرصه بیشتری به کاربری های گران قیمت بدهند و عوارض و مالیات بستانند تا این که عرض خیابان را افزایش دهند که برایشان سود مالی ندارد. بگذریم از این که مجوز احداث ساختمان های چندین طبقه خود منبع درآمدی برای شهرداری شده است!
اما جنبه دیگر ماجرا و اشتراک آن با برج سلمان، در نمای این ساختمان هاست. هر دو ساختمان نمای کامپوزیت ( ورق های آلومینیومی ) داشتند. شرکت های واردکننده ی این نماها مدعی هستند که نتیجه آزمایش حرارت و اشتعال، تحمل دمای 1100 درجه سانتیگراد آن هم برای چند ساعت است و تا قبل آن هیچ اتفاقی در نما نخواهد افتاد . اما در این حادثه قطعات درحال اشتعال نمای ساختمان به پایین پرتاب می شد! و با لبه های تیز و بران در نقش ماشین مرگ مشتعل عمل می کرد. با فرض صحت ادعای شرکت های واردکننده نماهای کامپوزیت، سطح نما مقاوم باشد ( که دیدیم قطعات مشتعل درحال سقوط ، خلاف این را ثابت می کند ) اتصالات نما و بدنه ی ساختمان تا چه دمایی را می تواند تحمل کند؟ سقوط این نماها آیا بعد از 1100 درجه بوده است ؟
و سر آخر، این که نماهای آلومینیومی با انعکاس نور خورشید ( که موجب درخشندگی و جذابیت ظاهری می گردد) باعث گرم تر شدن محیط اطراف خود می شود. یک دیوار خشتی ( قدیم ) خود گرم می شود، اما بازتابش نداشت که منجر به افزایش دمای محیط شهر گردد ولی این نماهای کامپوزیت متاسفانه به افزایش دما و نامطلوب شدن فضای شهری کمک می کنند. چندی پیش هم مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهرداری مشهد گفته بود که تنها نمای برج سلمان از نوع آتشزا نبوده است بلکه بیشتر برجها و ساختمانهای بلند در مشهد نیز دارای نمای کامپوزیت و آتشزا هستند. او در ادامه گفته بود که در حال حاضر 46 ساختمان بلندمرتبه و برج در حال ساخت هستند که به علت مشکلات ایمنی به دادگستری معرفی شدهاند. البته ناگفته نماند که در سالهای اخیر وزارت کشور، آتشنشانی را به عنوان ناظر موارد ایمنی اعلام کرده و این موضوع نیز به شهرداریها ابلاغ شده است. همه این موارد نشان از آن دارد که شهرداری مشهد آنچنان که باید به نظارت بر ایمنی این نوع ساختمان های بلندمرتبه نپرداخته است. از خیر پرداختن به مورد اول و نگاه سوداگرانه به زمین های پیرامون حرم رضوی در حالت کلی شهر مشهد بگذریم که مثنوی هفتاد من است و سر دراز دارد.
سرویس ویژه اتفاقیه
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.