آیا خوشبختی مصرف کردن لذت است؟

خوشبختی ساده همواره در نوسان است و آن نوع خوشبختی که نوسانات زیادی در زمان دارد خوشبختی نیست. در واقع باید میزان خوشبختی در زمان با نوسانات زیادی روبرو نباشد.

این اظهار نظر جین کازز مولف کتاب «وزن چیزها» است. او در کتاب خود مطرح می‌کند: «اگر خوشبختی تنها چیز مهم است چرا گاهی اوقات منطقی است کارهایی انجام دهیم که به ناخوشنودیمان منجر می‌شود؟ اگر خوشبختی تنها چیزی است که برای خوب‌تر کردن زندگی ما اهمیت دارد این اهمیت به شیوه‌های مختلف اعمال می‌شود. می‌توان تصور کرد که تنها خوش‌بختی من است که در خوب یا بد کردن زندگی‌ام اهمیت دارد. هر چه خوش‌بخت‌تر باشم زندگی‌ام بهتر جریان پیدا می‌کند. با این دیدگاه وقتی زندگی کسی را ارزیابی می‌کنیم به او همچون مصرف‌کننده خوشبختی می‌نگریم».

خوشبختی ساده در اندیشه فلاسفه هدونیسم نامیده شده است و کازز در این باره می‌نویسد: یک هدونیست در مفهوم فلسفی آن به سادگی می‌گوید تنها معیار درستِ خوب بودن زندگی یک نفر، کل میزان خوشبختی‌ای است که در سراسر عمرش تجربه می‌کند. زندگی با خوشبختی بیشتر بهتر از زندگی با خوشبختی کمتر است و بهترین زندگی آنست که با بیشترین خوشبختی همراه باشد.

کازز با نگاهی به انگلستان قرن 19 و هدونیسم در این کشور می‌نویسد: این هدونیسم در مکتب فلاسفه اخلاق فایده‌گرایی به دست جرمی بنتام و استوارت میل رقم خورد. بنتام می‌گوید تنها چیز ذاتاً خوب لذت و تنها چیز ذاتا بد رنج است. کازز تأکید دارد: اگر فایده‌گرایی درست باشد به نظر می‌رسد تنها راهی که می‌توانیم بر اساس آن به ارزیابی یک زندگی بنشینیم اندازه‌گیری لذت و رنج و خوشبختی و ناخرسندی است. اگر خوشبختی یگانه خیر ذاتی باشد، در این صورت یک زندگی فقط هنگامی خوب خواهد بود که شخص زیسته در طول زمان مقدار زیادی خوشبختی مصرف کرده باشد و این همان چیزی است که دیدگاه خوشبختی ساده می‌گوید.

در برابر این رویکرد، نظریه نوزیک برای نقد نظریه فایده‌گرایان مطرح می‌شود. رابرت نوزیک در نظریه ماشین تجربه مطرح می‌کند: ماشین تجربه ماشینی است که به ذهن تسلط دارد و دنیای پر از لذت خارج از اراده ما ایجاد می‌کند. نوزیک خود انتقادهایی به این ماشین وارد می‌کند. او می‌نویسد: وصل شدن به ماشین تجربه ما را چون بیماری می‌کند که زندگی‌اش وابسته به ماشین است. ما در زندگی عادی از استقلال مقایسه‌ای لذت می‌بریم در حالی که با وصل شدن به ماشین در زندگی به دیگران نفعی نمی‌رسانیم و زندگی ما تفاوتی ایجاد نمی‌کند. در زندگی عادی می‌توانیم بر دیگران تأثیر مثبت بگذاریم. از سوی دیگر وصل شدن به ماشین ما را از دنیای واقعی دور می‌کند و جهانمان دروغین می‌شود. هیچکس با ما مخالفتی ندارد و در واقع تبعیت می‌کنند و این واقعی نیست. وصل شدن به ماشین مخاطره را از میان می‌برد، پس ما فرصت‌های دیگری از طریق آزمون و خطا را از دست خواهیم داد و در نهایت وابستگی، فریب‌خوردگی و برای دیگران کاری نکردن اصالت ماشین در لذت رساندن به ما را به چالش می‌کشد.

کازز در نهایت می‌نویسد: شکل غالب فایده‌گرایی امروز آن مفهومی از خوب را که ما باید به حداکثر برسانیم نه در قالب لذت یا خوشبختی که با ارضای اولویت‌ها، یا گاهی اوقات با اولویت‌های عقلانی تعریف می‌کند- جان رالز آن چه را که برای یک فرد خوب است، تحقق برنامه عقلانی زندگی تعریف می‌کند. رالز از آنچه برای یک فرد خوب است واریاسیونی روی مضمون تحقق میل درست می‌کند. برنامه زندگی شما عقلانی است اگر شامل خطاهای (منطقی) نباشد و آن را با آگاهی کامل بر واقعیات جاری و پس از بررسی دقیق پی‌آمدهای دقیق آن تدوین کرده باشید.

 

نگاهی به کتاب: «وزن چیزها»

نوشته: جین کازز

ترجمه: عباس مخبر

خلاصه برداری از: نوید موسوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *