چشم‌انداز نظم جهانی

آنتونی گیدنز جامعه‌شناس مشهور انگلیسی در کتاب خود (چشم‌اندازهای جهانی) که چندی پس از واقعه یازده سپتامبر و فروریختن برج‌های تجارت جهانی نوشته شده است به بررسی جهانی شدن و چشم‌انداز آن می‌پردازد. متن زیر خلاصه‌ای است از نخستین فصل این کتاب.

«بعد از واقعه یازده سپتامبر جهان برای کسانی که در امریکا زندگی می‌کنند دوباره مانند قبل نخواهد شد؛ زیرا آن نوع امنیت و عایق‌بندی و مجزا بودن امریکا که قدرت زیادش در وقایع جهانی برایش به ارمغان آورده بود، احتمالاً برای همیشه از بین رفته است.»

گیدنز واقعه یازده سپتامبر را به دیدن یک تصادف رانندگی و حسی که در راننده تماشاچی این تصادف بر می‌انگیزد تشبیه می‌کند و معتقد است این واقعه در رفتار مردم امریکا و به تبع جهان اثراتی دارد. او به عامل دهم سپتامبر اشاره می‌کند و آن را امریکا و جهان قبل از یازده سپتامبر مفهوم‌پردازی می‌کند. او در این باره می‌نویسد: «منظورم از دهم سپتامبر، جهان به صورتی است که قبل از این حادثه، بیشتر عوامل موثر، گرایش‌ها و تقسیم-بندی‌هایی را که در پس واقعه یازدهم سپتامبر خوابیده است، در خود داشت… شکی نیست که ما در جهانی بسیار وابسته‌تر از جهانی که نسل‌های قبل در آن زندگی می‌کردند، به سر می‌بریم و نیز شکی نیست که این حمله هم از جهتی یکی از مصادیق همان به هم وابستگی است؛ چون یک شبکه بزرگ و در سطح کشورهای مختلف در آن دخیل بودند.

گیدنز با اشاره به نظریه دیوید هلد می‌گوید: هلد از اساتید دانشگاه LSE انگلستان است و به دو دوره جهانی شدن در موازات همین بحث اشاره می‌کند: ابتدا دوره‌ای که به دهه 90 برمی‌گردد و اصولا مرحله‌ای آکادمیک بود. در این مرحله بحث بر سر این بود که جهانی شدن وجود دارد یا نه. این دوره به دنبال بررسی تغییرات جدید جهان بود. در این دوره ناباوران به جهانی شدن معتقد بودند که جهان تغییر آنچنانی نکرده و از این حیث جهانی شدن موضوعیت ندارد. این عصر با پایان دو جنگ جهانی خاتمه یافت.

مرحله بعد مرحله‌ای است که بحث‌های تئوریک به جنبشی جهانی تبدیل می‌شود. در این مرحله شک نسبت به وجود جهانی شدن موضوعیت خود را از دست داده است و شکی نیست که تغییرات گسترده زمینه جهانی شدن را ایجاد و آن را الزام‌آور و ناگزیر کرده است. در مرحله دوم جهانی شدن، بحث دیگر تنها بحثی علمی نیست بلکه سیاسی است و در عمل دیده می‌شود.

علت اهمیت فوق‌العاده مرحله دوم بحث‌های پیرامون جهانی شدن این است که با وقایع یازده سپتامبر ارتباط نزدیکی دارد و جایی است که دهم و یازدهم سپتامبر به هم نزدیک می‌شوند و در مورد آینده جهان صحبت می‌کند.

گیدنز اعتقاد دارد یکی از اشتباه‌های بزرگ در فهم جهانی شدن این است که فکر کنیم این جریان جریانی صرفا اقتصادی است. او در این باره می‌نویسد: هم اکنون بیش از دو هزار تریلیون دلار در بازار جهان در گردش است که رقم فوق‌العاده بالایی است… پس بی‌شک پیوندهای تجارت جهانی و تأثیرهای نظام اقتصادی جهانی با شتاب بیشتری فزونی یافته است ولی قسمت اعظمی از این تجارت واقعاً جهانی نیست و منطقه‌ای است. گیدنز تأکید می‌کند: گیدنز: «نکته‌ای که می‌خواهم روی آن تأکید کنم این است که جهانی شدن، سیاسی و فرهنگی نیز هست  وحتی به نظر من مهم‌تر از همه جهانی‌شدن با ارتباطات عجین شده است. در طول سی سال گذشته، مهم‌ترین نیروی دگرگون کننده زندگی ما، بازارهای اقتصادی و یا به هم وابستگی اقتصادی نبوده بلکه تأثیرات ارتباطات بوده است که عموما تحت عنوان انقلاب ارتباطات خوانده می‌شود.»

این بحث ادامه دارد…

از کتاب: «چشم‌اندازهای جهانی» نوشته: آنتونی گیدنز

رونوشت و چکیده‌نویسی توسط: نوید موسوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *