روایت صبح امروز از یک روز بیماران سرطانی

امید پشت دیوار های بتنی

مریم اصغری در خیابان کوهسنگی به دنبال جای پارک می گشتم و در جریان ترافیک به سمت محتشمی هدایت شدم. نبش خیابان، ساختمانی چندطبقه و بزرگ با نمایی به رنگ خاکستری و بی روح به نام “امید” بود که با آن ظاهر خسته و فرسوده بیشتر نمادی از ناامیدی و یاس محسوب می شد. ساختمانی […]

تراژدی تلخ بیماران خاص و بازار دارو؛

حالم بده، بیداری؟

مریم اصغری هفته گذشته بود که طبق عادت بی­خوابی شبانه، خودم را با پرسه در فضای مجازی سرگرم کرده بودم و تنها دغدغه­ام، یافتن سوژه­­های داغ خبری بود. موبایل دردستم لرزید و اعلانی داشت. نوار ابزار بالای صفحه را باز کردم. “حالم بده، بیداری؟” بدون لحظه­ای درنگ تایپ کردم: “چی شده؟ خوبی تو؟” و… داستان […]