خانم دربست؟!

کنار تاکسی زردش ایستاده بود و منتظر بود تا یک نفر در ماشینش را باز کند و سوار شود یا کسی از او سوال کند “خانوم دربست؟!”. با چشمش همه رهگذران را تعقیب می‌کرد سوییچ ماشین را در مشتش فشار می‌داد.

من و چندنفر از دوستانم که دنبال تاکسی می‌گشتیم به سراغش رفتیم تا ما را به مقصدمان برساند. طبق عادت، اول بر سر قیمت چانه زدیم اما در نهایت خانوم راننده برنده این جدال همیشگی بود و تسلیم نرخی شدیم که او با جدیت هرچه تمام‌تر به ما دیکته کرده بود و انصافا هم نرخ مناسبی بود. اگرچه سال‌ها است حضور زنان در شغل‌های ظاهرا مردانه مورد پذیرش جامعه قرار گرفته است اما مکالمه کوتاه خانم راننده با همکارش که اتفاقا او نیز خانم بود و دردودل‌های بین آن‌ها باعث شد کنجکاو شوم و از اوضاع و احوال زندگی‌اش بپرسم.

فامیلش بیات بود و تنها زندگی می‌کرد. پسرش را به دانشگاه فرستاده بود و دخترش را به خانه بخت. اولین سوالی که از او پرسیدم این بود که شب خاستگاری دخترش کسی او را بخاطر شغلش مورد سوال قرار نداد و مشکلی پیش نیامد که پاسخ داد: نه هیچ اتفاق خاصی پیش نیامد و چون خانواده داماد ما را از قبل می‌شناختند با کاروبار من آشنا بودند. من 16 سال است کارم رانندگی است  و خرج و مخارج زندگی را از همین راه تامین می‌کنم و درحال حاضر نیز تنهایی زندگی می‌کنم.

سوال بعدی من این بود که بنظر او زنان رانندگان بهتری هستند یا مردان که ابروهایش را بالا انداخت و پاسخ داد: خب بنظرم زن‌ها بهتر هستند چون احتیاط بیشتری دارند. حرفش را قطع کردم و گفتم اما خانم‌ها بیشتر تصادف می‌کنند که با جدیت تمام گفت: من خودم تا بحال سه ماشین صفر خریدم و خدارا شکر تا این لحظه تصادف نکرده‌ام.

به گفته او 30 خانم دیگر در سیستم تاکسیرانی که او در آن کار می‌کند مشغول کار هستند و نگاه جامعه نسبت به گذشته به آن‌ها کاملا عوض شده است.

از او پرسیدم آیا رانندگی برای یک خانم کار سختی نیست که گفت: البته که سخت است اما گاهی اوقات  چاره‌ای نیست و باید مخارج زندگی را تامین کرد. حتی کسی را می‌شناسم که شوهرش تنبل است و حاضر به کار کردن نیست و برای همین زن مجبور است از صبح زود تا نصف شب کار کند و زندگی را بچرخاند. او به ما این را هم گفت که حاضر نیست دخترش راننده شود زیرا جوان است و ممکن است در معرض آسیب قرار بگیرد.

انصافا دست فرمانش خوب بود. در حین رانندگی از او خواستم تا درباره مشکلات تاکسیرانان برایمان بگوید که اولین گلایه‌اش از ماشین‌های شخصی بود. او با مهربانی خاصی معتقد بود که مسافرکش‌های شخصی هم چاره‌ای ندارند و برای تامین زندگی خود مجبورند این کار را انجام دهند اما بنظر وی باید ساماندهی شوند.

مسئله دیگری که خانم راننده گزارش ما را کلافه کرده بود پرداختی‌ها و عوارض بود که می‌گفت حتی اگر کار هم نکنیم باید مبلغ را پرداخت کنیم اما درمقابل سازمان تاکسیرانی خدماتی را به ما ارائه نمی کند.

به مقصدمان که رسیدیم از خانم بیات خداحافظی کردیم و رفت تا کار همیشگی اش را ادامه دهد.

دوربین‌ها حواسشان به همه چیز هست

از روابط عمومی سازمان تاکسیرانی شهرداری مشهد درباره وضعیت ساماندهی تاکسی‌های شخصی سوال کردم که پاسخ داد: آخرین باری که طرح ساماندهی انجام شد مربوط به سال 86 است که پای کارت سوخت به زندگی مردم باز شد و کارت‌هایی نیز برای خودروهای حمل و نقل نیز درنظر گرفته شد که در همان زمان نیز خودروهای تاکسی به رنگ زرد درآمدند.

محمدیان افزود: اما جدیدا ساماندهی صورت نگرفته است و هرکس می‌خواهد در عرصه حمل و نقل فعالیت کند باید اقدام به گرفتن مجوز کنند و با خودروی مناسب به این کار بپردازند. بیشتر ساماندهی ما در زمینه آژانس‌ها متمرکز بوده است و خودروهای شخصی با مجوز و تابلوی مشخص تردد می‌کنند.

وی با اشاره به فعالیت 13هزار تاکسی در سطح شهر بیان کرد: درحال حاضر جابجایی مسافران در 133 خط و 5 شبکه بیسیم انجام می‌شود و نیازی برای افزایش تعداد تاکسی‌ها نیست.

وی درباره جلوگیری از ورود خودروهای شخصی و بدون مجوز به سیستم تاکسیرانی تصریح کرد: در خطوط پر تردد دوربین نظارت نصب شده است و درحال حاضر 30 دوربین وجود دارد و بحث اعمال قانون از این طریق انجام می‌شود.

محمدیان با اعلام قطع کمک هزینه بیمه رانندگان از سوی تامین اجتماعی گفت: نزدیک به 3سال است این امکان قطع شده است و برای کسانی که در لیست رزرو هستند مشکلاتی ایجاد شده است.

وی هزینه بر بودن این طرح برای دولت و مبهم بودن شرایط بیمه شدگان و دو شغله بودن آن را از عوامل این اتفاق دانست.

 

گزارشی از صادق شیخی

image_print
4 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *