پایینِ پایین‌شهر

هوای آخرین ماه بهار بشدت تابستانی شده است و زندگی زیر پوست شهر با سرعت کمتری جریان دارد. همه چیز ظاهرا عادی است و هرکس مشغول کار خودش است. اما این تنها ظاهر قضیه است. این شهر ساکنانی دارد که به زخم‌های خود عادت کرده‌اند و کمتر از مشکلاتشان گلایه می‌کنند. مردمی نجیب و آرام که در فراموشی مسولان شهری به زندگی ادامه می‌دهند.
بلوار دوم طبرسی بخش کوچکی از منطقه بزرگ طبرسی است که بعداز پل فجر واقع شده است و در فقر امکانات و زیرساخت‌های شهری غرق شده است. شهروندان این منطقه از مشهد دردودل‌های زیادی داشتند که شاید یکی از مهمترین آن‌ها وجود تعداد زیادی تعمیرگاه خودرو در این بولوار است که زندگی را برای آن‌ها سخت کرده است.
به پیشنهاد دوست و همکارم که اتفاقا ساکن همان منطقه نیز هست سری به ساکنان آن زدیم تا از نزدیک به حرف‌های آن‌ها گوش کنیم و بتوانیم بعنوان یک رسانه مردمی، صدای آن‌ها باشیم.
وارد بولوار که می‌شوید در دوطرف آن تعداد زیاد تعمیرگاه‌های خودرو که بقل به بقل هم صف بسته‌اند، اولین چیزی است که نظر آدم را به خودش جلب می‌کند. بولواری که علی‌رغم داشتن عرض مناسب اما نه پل عابر پیاده‌ای دارد و نه خط‌کشی مناسب و سرعتگیر و خیلی چیزهای دیگر که باید باشد اما نیست.

تعمیرگاه‌ها تردد عابران را مشکل کرده‌اند
خودرو را در کنار خیابان پارک کردیم و به سراغ مردم رفتیم. اولین کسی که با ما گفت‌وگو کرد صاحب یک سوپرمارکت بود. جوانی لاغر و گندم‌گون که پشت دخل نشسته بود و به صدای اذانی که از تلویزیون پخش می‌شد گوش می‌داد. از او پرسیدم که وجود این‌همه تعمیرگاه برای شما و ساکنان این‌جا آزاردهنده نیست؟ که گفت: وقت‌هایی که شلوغ می‌شود و خودروها در پیاده‌رو تعمیر می‌کنند مسیر رفت‌وآمد مخصوصا برای خانم‌ها خیلی سخت می‌شود. به گفته این جوان، شهرداری بارها به تعمیرکاران اخطار داده و راهنمایی‌ورانندگی هم گاهی برای جریمه می‌آید اما تابحال فایده‌ای نداشته است.


پسر جوانی در حال گذر بود که جلوی او را گرفتم و دوباره سوالم را تکرار کردم. او بیشتر از اینکه از تعمیرکاران شاکی باشد از سروصدای صافکارها ناراحت بود. به عقیده او چون بولوار طبرسی دوم پایین شهر محسوب می‌شود برای ساکنانش این مسایل اهمیت چندانی ندارد درصورتیکه اگر در بالای شهر اتفاقی بیفتد و مردم ناراضی باشند حتما اعتراض می‌کنند.
زن میانسالی هم که بقول خودش زیاد از خانه بیرون نمی‌آید زیاد از اوضاع و احوال محل خبر نداشت اما معتقد بود وجود این‌همه تعمیرگاه و صافکاری در منطقه شلوغ شهری بدون مشکل نخواهد بود.
دو دختر جوان هم به سوالات ما پاسخ دادند و علی‌رغم اینکه از سروصدای زیاد این منطقه دل خوشی نداشتند اما به شرایط عادت کرده بودند.

ما به فراموشی سپرده شده‌ایم
شخص دیگری که با او به گفت‌وگو نشستیم پیرمردی سرحال و سرزنده بود که در کنار درختی ایستاده بود و به خیابان خیره شده بود. خودم را معرفی کردم و از او خواستم تا درباره مشکلات محله با ما همکلام شود که با روی باز پذیرفت و گفت: مشکلات این‌جا بسیار زیاد است و اگر در ساعات شلوغ بیایید خواهید دید مردم برای رد شدن از خیابان چه مشقتی را باید تحمل کنند و از لابلای انبوه ماشین‌های درحال تعمیر عبور می‌کنند. علاوه بر این وجود مدارس دخترانه در اطراف، مشکلات خاصی را بوجود آورده است. بنظر من باید این تعمیرگاه‌ها را سریعتر به جای دیگری منتقل کنند. پیرمرد به بولوار اشاره کرد و ادامه داد: اینجا حتی یک پل عابرپیاده وجود ندارد و تقریبا هرروز شاهد حادثه هستیم، ایستگاه واحد هم فاقد تابلو و سکو است. من نمی‌دانم چرا از پل فجر به آخر طبرسی، به فراموشی سپرده شده است. این منطقه جمعیت کثیری دارد و زائران امام رضا(ع) نیز رفت‌و‌آمد زیادی در این منطقه دارند. شهرداری منطقه بسیار ضعیف عمل می‌کند نخاله‌های ساختمانی به راحتی در انتهای یکی از کوچه‌ها نخاله‌های ساختمانی تخلیه می‌شود. من مهمان اصفهانی داشتم که می‌کنند شهردار اینجا باید خجالت بکشد وضع این منطقه اینقدر ناامیدکننده است.


در ادامه به سراغ محمد داوری، فروشنده لوازم یدکی رفتیم که سرش حسابی به حساب و کتاب گرم بود. داوری به ما گفت: مدت‌ها است شهرداری به تعمیرکاران این منطقه اخطار داده است که باید به مکان دیگری بروند و ظاهرا برای آن‌ها مجتمعی را در انتهای بولوار بهمن درنظر گرفته است. درحالیکه اگر در انتهای همین بولوار مجتمعی ساخته شود حداقل مشتریان قدیمی خود را از دست نمی‌دهند. به گفته او از دیگر مشکلات این منطقه نبود پل عابرپیاده، سرعتگیر و ایستگاه مناسب برای اتوبوس است. داوری افزود: ما برای اینکه آدرس ایستگاه اتوبوس را به مردم غیرمحلی و زوار بدهیم باید بگوییم برود پشت سطل آشغال.
از دیگر مشکلات این منطقه کانال‌های روباز آب است که باعث جمع شدن حیوانات موذی و بوی تعفن شده است.

مترو، زمین زیر پای ما را می لرزاند
آقای عباس‌نیا از تعمیرکاران باسابقه است که چندین سال است در این منطقه کار می‌کند. از او پرسیدم چرا از طرح شهرداری استقبال نمی کنید که جواب داد: در حال حاضر برای این مغازه ماهیانه 1میلیون تومان اجاره می‌دهم و شهرداری گفته است که برای شروع باید چیزی حدود 23میلیون تومان پرداخت کنیم که من چنین پولی ندارم و معلوم نیست هزینه‌اش  چقدر در خواهد آمد. این تعمیرکار متین که خودش قبول دارد وجود مغازه او باعث وجود مشکلاتی برای ساکنان است نکته جالبی را درباره مترو با ما درمیان گذاشت و به ما گفت:وقتی قطارشهری از زیر بولوار می‌گذرد زمین زیر پای ما شروع به لرزیدن می‌کند. این چه متروی امنی است؟! این منطقه بیمارستان و درمانگاه مناسب ندارد که هیچ، من اگر بخواهم بچه‌ام را به پارک ببرم باید مسافتی طولانی را طی کنیم. ین منطقه به یک بوستان مناسب نیازمند است.


مریوانلو، تعمیرکار دیگری است که 15 سال است در بولوار دوم طبرسی فعالیت می‌کند. به تعمیرگاهش که رفتم داخل چاله مشغول تعمیر یک خودرو بود. در همان حال سوالی که از همکارش پرسیده بودم را با او نیز مطرح کردم که پاسخ داد: حدود 12سال است که در پروژه فجر طبرسی ثبت‌نام کرده‌ و با اینکه اقساط آن را پرداخت کرده‌ام اما هنوز تحویل نداده‌اند. وعده‌های زیادی را شنیده‌ایم اما هیچکدام عملی نشده است. او مشکل دیگر این محله را نبودن سطل زباله عنوان کرد.

گزارشی از صادق شیخی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *