«صبح امروز» وضعیت آکادمیک دانشکده‌های هنر را از دیدگاه دکتر قطب‌الدین صادقی بررسی می‌کند؛

رویای ستاره شدن از طریق دانشگاه

نگار طاهونچی- خبرنگار افتخاری

سینما و تئاتر همیشه دربین مردم طرفداران زیادی داشته است، شیفتگانی که هرکدام رویای ستاره شدن روی صحنه و یا قاب جادویی را درذهن می‌پرورانند و به همین علت پا به این دنیای پر از زرق‌وبرق می‌گذارند، اما راه رسیدن به شهرت برای همه علاقه‌مندان به حرفه سینما و تئاتر یکسان نیست، به طوریکه شانس با عده‌ای یار می‌شود و راه صدساله را یک شبه طی می‌کنند و به محبوبیت می‌رسند، اما عده‌ای دیگر تصمیم می‌گیرند از طریق تحصیل در دانشگاه و بالا بردن سواد هنری آرزوی خود را دنبال کنند. به همین منظور نیز سالانه دانشجویان زیادی وارد رشته‌های بازیگری، کارگردانی تئاتر، ادبیات نمایشی و سینما می‌شوند، اما اینکه تاچه میزان دانشگاه‌های هنرکه امروزه در بیشتر شهرهای مختلف کشور تاسیس شده‌اند، درپرورش نیروی متخصص درحرفه تئاتر و سینما موفق بوده‌اند، موضوع گزارش پیش رو است که درادامه می‌خوانید.

به سراغ دکترقطب الدین صادقی، استاد دانشگاه تهران می‌رویم. او پژوهشگر تئاتر، نویسنده، مترجم و کارگردان است و سابقه فعالیت در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را نیز دارد. وی در سال ۱۳۵۴ مدرک کارشناسی خود را در رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا تهران دریافت کرده است؛ سپس جهت ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و توانست در دانشگاه سوربن پاریس، دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته هنرهای نمایشی به پایان ببرد. وی پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۶۴ به ایران بازگشت و در کنار تدریس در دانشگاه‌های مختلف، به فعالیت‌های هنری و ادبی پرداخت. آثار مکتوب صادقی شامل مجموعه‌ای از فیلم‌نامه‌ها، نمایش نامه‌ها، ترجمه‌ها و کتابها است. دکتر صادقی دبیر مجموعه ۱۰۰ جلدی «تئاتر معاصر جهان» است که تا کنون ۷۸ جلد آن در نشر قطره منتشر شده‌است. سابقه بازیگری در سینما و تلویزیون نیز از دیگر فعالیت‌های هنری او است و کلاه پهلوی، کیف انگلیسی، معمای شاه و … از مجموعه‌هایی است که وی در آن به ایفای نقش پرداخته است.

تعداد فارغ التحصیلان هنر، هزار برابر نیاز جامعه!

دکتر قطب‌الدین صادقی با اشاره به نمودار آماری فارغ‌التحصیلان دانشکده‌های هنر می‌گوید: طبق آمارسال 98 و قبل از کرونا، مجموع فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های هنر150 هزارنفربوده است که ازاین تعداد 80 هزار نفر مشغول درحرفه دیگری غیر از هنر هستند و فقط 17 هزار و800 نفر چه در تهران و چه درشهرستان به صورت بازیگر، کارگردان و نویسنده فعالیت می‌کنند.

وی درخصوص علت پایین بودن آمار دانشجویان هنر در بازارکار مطرح می‌کند: به عقیده من، مهمترین دلیل عدم هماهنگی میان دستگاه وزارت علوم با وزارت کار است. به طوریکه امروزه طبق همین آمار تعداد فارغ‌التحصیلان ما هزار برابر بیشتر از نیاز جامعه است.

هنر خواندن دلیل بر هنرمند شدن نمی‌باشد

این استاد دانشگاه با اشاره به تکثیر دانشگاه‌های هنر در جامعه بیان می‌کند: اغلب دانشگاه‌های هنری که تاسیس شده‌اند، فقط جنبه مادی و سودجویی دارند و هدفشان تربیت نیروی متخصص نیست و از همه مهمتر هیچگونه تعهدی نیز به این مساله ندارند. البته درهمه جای دنیا هنرخواندن دلیل برهنرمندشدن نمی‌باشد، بلکه مهم این است که دانشجو معلومات هنری کسب کند تا بتواند بعد از اتمام تحصیل با استعداد هنری خود درهم آمیزد و از این طریق فضای جامعه را به هنر آغشته کند. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که صرفا استعداد هنری با گذراندن 4 واحد درسی شکوفا نمی‌شود، بلکه هنرمند شدن توام با مطالعه و تلاش است.

مفاد درسی عقب افتاده، راهگشای هنر ملی کشور ما نیست

این پژوهشگر تئاتر همچنین در خصوص تعداد دانشگاه‌های هنردرکشورمی‌افزاید: درسال 54 فقط در ایران دو دانشگاه هنر از جمله دانشکده هنرهای زیبا و دانشکده سینما و تئاتر وجود داشت! اما اکنون 67 دانشگاه درشهرهای مختلف ازجمله اراک، تنکابن، شیراز و… بدون هدف و برنامه‌ریزی تاسیس شده و از سوی دیگر نیز ما در این دانشگاه‌ها با کمبود اساتید باتجربه مواجه هستیم. درنتیجه کمیت دانشگاه‌ها مهم نیست بلکه کیفیت در پرورش نیروی انسانی هنرمند مهم است.

با این شیوه تدریس نمی‌توان هنرمند به جامعه تحویل داد

صادقی با بیان اینکه «کمبود فضای آموزشی در هنر و مفاد درسی عقب افتاده نمی‌تواند راهگشای تئاتر ملی کشور ما باشد» تصریح می‌کند: وجود این دو عامل مانع پرورش نیروی انسانی کارآمد هنری است و با این شیوه آموزشی و تدریس نمی‌توان بازیگر، نویسنده وکارگردان خوب به جامعه تحویل داد.

این کارگردان تئاتر با ذکر یک نمونه دانشگاه هنر در کشور فرانسه می‌گوید: در یکی ازدانشگاه‌های هنری پاریس، صرفا به دانشجو بدون درنظر گرفتن رشته‌های دیگر از جمله کارگردانی، نویسندگی و طراحی صحنه درمفاد درسی، حرفه بازیگری را می‌آموزند. بازیگری در این دانشکده در راستای تعریف مشخصی است. اما در ایران متخصص وجود ندارد و فقط کلیاتی از دروس را دانشجو حفظ می‌کند که هیچگونه کارایی ندارد.

فقط 5 درصد دانشجویان هنر، هنرمند می‌شوند

صادقی معتقد است: در دانشگاه‌ها شیوه تدریس و گزینش دانشجو از پایه غلط است. با این شیوه تدریس، فقط 5 درصد از دانشجویان هنرکه مطالعه و تلاش بالا دارند می‌توانند هنرمند شوند.

وی همچنین تصریح می‌کند: هرنوع دانش در مسیر مشخص که به درک دانشجو از هنرکمک کند خوب است، اما آموزش شلخته توسط اساتید غیرمتخصص فاجعه به بارمی‌آورد. عده‌ای ازاساتید با کلیات الکی و بردن ذهن دانشجو به سمت فضاهای هنری “پست مدرنیسم” که هیچگونه ربطی به تئاتر کشور ما ندارد، باعث دورشدن دانشجویان هنر از تماشاگر می‌شوند و این شیوه تدریس موجود در فضای دانشگاهی ما، هنر را تبدیل به تفنن و سرگرمی کرده است. درواقع آنچه که امروزه دردانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود با تئاتر ملی کشور ما فاصله دارد و تعالیم غلط، هنرمند را از تماشاگر و انجام فعالیت‌های هنری در جامعه دور می‌کند.

بازیگری به قیافه نیست!

این پژوهشگر تئاتر با اشاره به اینکه «تعداد زیادی از دانشجویان هنر از رویاهای خود دست برداشته‌ و با واقعیت، سازش کرده‌اند» می‌گوید: خیلی ازاین دانشجوها درعرصه هنر طرد می‌شوند چون تخصص ندارند و در دانشگاه نیز چیزی عایدشان نشده است و با آگاهی و دانش از دانشگاه فارغ التحصیل نشده‌اند که در بازار کار هنر به دنبالشان بیایند.

وی ادامه می‌دهد: خیلی از این دانشجویان با مدرک کارشناسی ارشد درسریال‌ها و فیلم‌های سینمایی به دنبال بازی درنقش سیاه لشکر هستند و علت این فاجعه نیزکم کاری خود فرد و مشکلات فضاهای آموزشی است.

پول بده، نقش بخر!

صادقی دراین خصوص که «عده‌ای پول می‌دهند و نقش را می‌خرند» بیان می‌کند: مگر می‌شود هنر را خرید، در واقع موفقیت در بازیگری هیچگونه ربطی به قیافه ندارد بلکه سواد و تخصص خوب می‌خواهد، بسیاری از بازیگران بزرگ سینمای کشورما به اعتبار زیبایی معروف نشده‌اند بلکه مهارت‌های خود را افزایش داده‌اند.

این پژوهشگر تئاتر می‌افزاید: هنرمند شدن در وهله اول فطرت هنری می‌خواهد و سپس باید این فطرت از طریق مطالعه و دانشگاه تربیت شود و آموزش ببیند و از این طریق باید دانشجو توانایی به دست آورد تا فراتر ازهمکلاسی‌ها و دیگران بتواند درجامعه حضورپیدا کند. اگراستعداد هنری نباشد، آموزش تاثیر چندانی نخواهد داشت.

هنری‌ها با زندگی خود قمار می‌کنند

برای بررسی بیشتر این موضوع با تعدادی از دانشجویان دانشکده هنر تهران و فارغ‌التحصیلان رشته سینما و تئاتر نیز به گفت وگو پرداختیم. امین مهرنو، دانشجوی کارشناسی ارشد سینما ورودی سال 99 دانشگاه هنر تهران است. او که دارای مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی و همچنین کارشناسی مهندسی کامپیوتر می‌باشد و به دلیل علاقه‌مندی به هنر وارد این رشته شده، اعتقاد دارد: هرانسانی با هرشغل و جایگاهی که در زندگی خود دارد به نوعی به سمت هنرکشیده می‌شود، اما این علاقه‌مندی برای هر انسانی متفاوت است، به طوریکه یک عده عاشق فیلم دیدن می‌شوند و عده‌ای دیگر به نویسندگی و سرودن شعر روی می‌آورند. اما عده‌ای هم هستند که هدفشان از هنر صرفا سرگرمی نیست، بلکه نگاه جهان شمول دارند و هنر برایشان بزرگترین دغدغه ذهنی است.

وی ادامه می‌دهد: من جزو آدم‌هایی هستم که هنر برایم دغدغه بود و تصمیم گرفتم از طریق تحصیلات اهدافم را دنبال کنم، اغلب افرادی که درزندگی رشته هنر را انتخاب می‌کنند، ذهن رویاپردازی دارند و با توجه به شرایط اقتصادی و سختی‌های ماندن دراین حرفه با زندگی خود نسبت به سایر افراد جامعه قمار بیشتری می‌کنند.

دشوار بودن مسیر موفقیت

این دانشجوی هنر با بیان اینکه «افرادی که در رشته‌های هنری تحصیل می‌کنند سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند» می‌گوید: دراین حرفه دست‌های بسیاری وجود دارد و همین دست‌ها نمی‌گذارد که استعدادها کشف شود، به طوریکه خیلی‌ها با وجود تحصیلات و ذوق هنری به دلیل باندبازی در سینما و تئاتربا این حرفه خداحافظی می‌کنند و به شغل دیگری روی می‌آورند.

طی گفت وگو با سایرفارغ التحصیلان رشته سینما و تئاترکه اغلب وارد شغل دیگری شده‌اند و یا برایشان هنر در جایگاه دوم قراردارد، شرایط اقتصادی هنر و دشوار بودن موفقیت در بازیگری و سینما را مهمترین دلیل ترک خود از این حرفه مطرح کردند و مهمترین علت گرایش به سینما و تئاتر را کسب شهرت و محبوبیت دانستند.

داشتن استعداد در هنر و افزایش مطالعه مهم است

همان‌طور که درگزارش به آن اشاره شد، ما درحوزه سینما و تئاتر نیازمند پرورش نیروی انسانی متخصص متناسب با نیاز جامعه و همچنین شناخت ازمسائل هنری با استفاده ازدانش وآگاهی هستیم و با توجه به کمبود فضای دانشگاهی موثر و ناکارآمد و همچنین وجود مرکزگرایی در هنر باعث شده است که تعداد کمی ازدانشجویان هنر وارد بازار کار مشاغل هنری شوند.

از سویی نیز صرفا دانشگاه رفتن منجر به هنرمند شدن افراد نمی‌شود و با نگاهی کوتاه به زندگی هنرمندان بزرگی همچون بهرام بیضایی، علی نصیریان، مسعود کیمیایی که هرکدام درعرصه سینما، کارگردانی، تئاتر و بازیگری خوش درخشیدند، می‌توان دریافت که داشتن نبوغ هنری و افزایش مطالعه درپیشرفت و طی کردن پله‌های موفقیت موثراست.

image_print
6 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *