اهمیت شکست ترامپ در انتخابات برای ایران

واقعیتی که نمی توان کتمان کرد

علی روغنگران

چند روزی است که رسانه ملی با تهیه گزارش‌های متعدد و جانبدارانه می کوشد به مردم القاء کند که نباید به نتیجه انتخابات آمریکا اهمیت بدهند و تحولات سیاسی این کشور هیچ تاثیری روی ایران ندارد. اغلب دولتمردان نیز سعی کردند که وانمود کنند هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده است. اما شنبه شب آنچه واقعا در دل دولت میگذرد بر صفحه توئیتر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور نمایان شد. بخشی از یک کلیپ طنز که از استقبال دولت از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا حکایت دارد. اگرچه معاون ارتباطات معاونت اول ریاست جمهوری، انتشار این ویدئو را “اشتباه ادمین” خوانده و از این بابت عذرخواهی کرده اما این اشتباه ادمینی شباهت زیادی به لغزش فرویدی دارد. ترامپ و ترامپیسم پدیده های شگرف در عرصه روابط بین الملل بودند که نه تنها ایران، بلکه کل جهان را تحت تاثیر خود قرار دادند. طی چهار سال گذشته به واسطه روی کار آمدن این فرد تاجر پیشه، بی تجربه در دیپلماسی و تعاملات سیاسی و البته خود محور و یاغی، حقوق بین الملل و تعاملات همکاری جویانه بین المللی با بیشترین آسیب مواجه شده اند و سازمان های بین المللی وجاهت و کارایی خود را تا حد زیادی از دست داده اند، اما به جرات می توان گفت هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران از ریاست جمهوری دونالد ترامپ متضرر نشد. جمهوری اسلامی ایران پس از دستیابی به توافق و اجماع در عرصه تصمیم گیری درونی پیرامون مذاکره با قدرت های جهانی برای خارج کردن پرونده هسته ای کشور از حالت بحرانی، وارد مذاکراتی سخت و نفسگیر شد؛ مذاکراتی که چندین سال وقت و انرژی وزارت امور خارجه و دیپلمات‌های کارکشته کشورمان را گرفت و در نهایت به توافقی منجر شد که قدرت های بزرگ جهان و شورای امنیت بر آن صحه گذاشتند و بر مبنای آن نه تنها حق کشورمان برای دسترسی به انرژی صلح آمیز هسته ای را به رسمیت شناختند، بلکه تصمیم گرفتند که به عادی سازی روابط و تجارت با کشورمان بپردازند.

 

هنوز یادمان نرفته که در ماه های بعد از برجام چگونه موج شرکت‌ها و  سرمایه گذاران خارجی روانه ایران شدند و خواهان افزایش تعامل با کشورمان بودند، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ ورق برگشت؛ این رئیس جمهور خود خواه و مستبد آمریکا یک تنه به این توافق مشروع بین المللی پشت کرد و کشورمان را که از نظر همه دنیا و البته آژانس بین المللی انرژی اتمی تابع قوانین و توافقات صورت گرفته بود مورد سخت ترین تحریم‌های تاریخ قرار داد

 

هنوز یادمان نرفته که در ماه های بعد از برجام چگونه موج شرکت‌ها و  سرمایه گذاران خارجی روانه ایران شدند و خواهان افزایش تعامل با کشورمان بودند، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ ورق برگشت؛ این رئیس جمهور خود خواه و مستبد آمریکا یک تنه به این توافق مشروع بین المللی پشت کرد و کشورمان را که از نظر همه دنیا و البته آژانس بین المللی انرژی اتمی تابع قوانین و توافقات صورت گرفته بود را مورد سخت ترین تحریم‌های تاریخ قرار داد. ترامپ که از بد روزگار قدرت، نفوذ، خودخواهی و استبداد رای را با هم داشت، بی توجه به نظر سایر کشورها و به ویژه طرف‌های برجام، راه را بر صدور نفت و سایر کالاهایمان بست، با تهدید همه کشورها به تحریم،  سرمایه گذاران خارجی را از ایران فراری داد، مبادلات بانکی را برایمان دشوار و در مقاطعی غیر ممکن کرد و حتی کشورهایی که قبل از این تحریم‌ها با ایران مبادله کرده بودند را مجاب کرد تا پول ایران را بلوکه کنند، هند را از پروژه توسعه بندر چابهار ایران بیرون کشید و با حمایت‌های بی دریغ از رژیم صهیونیستی و تطمیع کشورهای عرب، ایران را به دشمن اصلی کشورهای عرب و مسلمان منطقه تبدیل کرد و به این بهانه به آنها سلاح فروخت. بی توجه به همه قوانین بین المللی سردار محبوب ایرانی، قاسم سلیمانی را در خاک کشور همسایه ترور کرد و مدعی شد که یک تروریست را کشته است، اما در مقابل دست گروه تروریستی طالبان را برای جنایت علیه مردم افغانستان باز گذاشت و دولت این کشور را مجبور کرد زندانیان آنها را آزاد کند و پای میز مذاکرات بی نتیجه با آنها بنشیند تا او بتواند ژست صلح سازی در خاورمیانه را به خود بگیرد. حال با این همه آسیب و لطمه ای که ترامپ صرفا به دلیل خودمحوری و قانون گریزی شخصی به منافع ملی ایران و صلح در منطقه زده است. اساسا چرا رسانه ملی باید بگوید نتایج انتخابات آمریکا برای ما فرقی ندارد. مگر طی چهار سال گذشته این رسانه‌ها ترامپ را سیاستمداری دیوانه، دروغگو، بی قانون و خودمحور خطاب نمی کرد که به خاطر خود رایی‌اش به ایران لطمه زده است؟ حال چگونه مهم نیست که این فرد از سمت ریاست جمهوری آمریکا کنار برود؟ البته در این میان برخی از سیاستمداران پوپولیست منتقد دولت نیز که کوچکترین اطلاعی از سازو کارهای روابط بین الملل و نحوه کشورداری ندارند، با نادیده گرفتن مشکلات حادی که دولت آمریکا در چهار سال اخیر برای کشورمان ایجاد کرده و خلط مبحث، می کوشند بر این نکته تاکید کنند که اهمیت دادن به نتیجه انتخابات آمریکا در تضاد با سیاست «نگاه به درون» و «خود اتکایی» است. رویکردی که یا ریشه در ناآگاهی آنها از روابط بین الملل مدرن دارد و یا حاصل بی صداقتی و اولویت اغراض و منافع جناحی برای آنها است. البته بر کسی پوشیده نیست که استراتژی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بستگی چندانی به نگرش‌های حزبی ندارد و رویکرد برگزیدگان این دو حزب تنها در سطح تاکتیک متفاوت است؛ مسئله ای که تدبیر استراتژیک ایران برای رهایی قطعی از این بحران را می طلبد، اما این مسئله هم قابل انکار نیست که بین رئیس جمهوری که زبان دیپلماسی را می فهمد و برای قوانین و توافقات بین المللی و همکاری با سایر قدرت های جهانی احترام قائل است، با فردی که می کوشد همه روندها و مناسبات بین المللی را مطابق میل خودش تغییر دهد، تفاوت زیادی وجود دارد. یکی از برنامه ها و سیاست های دولت حسن روحانی شفافیت و صداقت با مردم بود، حال انتظار همین مردم این است که حداقل رئیس جمهوری کشورمان و اعضای دولت وی با وجود فشارهایی که بر آنها اعمال می شود، در بیان مواضعشان نسبت به کنار رفتن ترامپ از قدرت صادق و یکرو باشند و خلاف مواضع پیشین خود حرفی نزنند. البته صداقت و روراستی تنها یکی از مطالبات مردم است؛ در شرایطی که ترامپ زخم خورده از انتخابات هنوز 70 روز تا پایان دوران ریاست جمهوری اش زمان دارد به نظر می رسد تهدیداتش علیه کشورمان هنوز به پایان نرسیده است. بنابراین انتظار مردم از دولت و دیپلمات های کشورمان این است که درگیر بازی ها و فشارهای سیاسی نشوند و همچون گذشته مشفقانه به دنبال تدبیری برای تهدیدات جدید آمریکای ترامپ در دو ماه آتی باشند.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *