در گفتوگوی صبح امروز با مدیر رشته موسیقی دانشگاه قوچان تأکید شد:
انتخاب اساتیدی بدون تعصب در موسیقی
سعید بابایی
سوتیتر: رویکرد اصلی من ورای تجربه کافی و صلاحیت تدریس در دانشگاه، همکاری با افرادی است که اخلاق مدار باشند و در ارتباط با آموزش موسیقی نگرش جامع و بدون تعصبی داشته باشند. همچنین نسبت به مسائل فرهنگی و موسیقایی آگاه و بهروز باشند.
همیشه برای دوستداران موسیقی و یادگیری یک ساز، چگونگی رویارویی با مسئله آموزش و انتخاب کدامین استاد مدنظر مشتاقان یادگیری موسیقی است و همه این مسائل ذهن مخاطب موسیقی را درگیر کرده و میکند .مجموعهای از عوامل و اتفاقات در پرورش یک نوازنده خوب نقش دارند، که بیشترشان مشترک و تعدادی از آنها نیز شخصی و برای هر نوازندهای به شکلهای مختلف هستند. سایر عوامل مانند، فیزیک مناسب برای نوازندگی، تمرین مناسب، استعداد موسیقی و نوازندگی، محیط خانوادگی و اجتماعی مناسب و… کاملاً شخصی بوده و برای هرکسی متفاوت است. نتیجه اینکه، با دقت در انتخاب آموزشگاه موسیقی و بررسی دقیق موارد گفتهشده، میتوان زمینه لازم برای نوازندگی را هموار کرد و با سعی و تلاش فردی به نتیجهای که مدنظر است دستیافت.از همین رو با علی مداح به گفتوگو پرداختیم که نوازنده حرفهای سازهای زهی ازجمله ویلون و کمانچه و قیچک و مدیر گروه رشته موسیقی دانشگاه قوچان است و بیشمار کنسرتهایی که مردم این خطه از او دیده و نوای ساز او مرهم دلهای خسته خستهدلان و عارفان این شهر و دیار ما شده است . بارها که در مقابل ساز او نشسته و خستگی روح مرا بانوایش بیرون آورده . جوان است و بسیار هنرمند و حرفها دارد از برای گفتن سازهای خودش.
به نظر شما یک مدرس موسیقی باید چه مشخصاتی داشته باشد؟
مدرس بارزترین شاخصهاش صبر، دانش جامع موسیقی و روانشناختی اوست. من معتقدم میبایست برای هر فرد در هر برههی زمانی متد آموزش مناسب آن شخص بیان شود و مدرس دائماً هوشیار باشد تا در صورت نیاز از ابزار، اتودها و متدهای گوناگون بهره گیرد.
آیا یک نوازنده خوب میتواند یک مدرس موسیقی باشد؟
مهمترین مشخصه مدرس خوبی بودن، سوای تخصص، علاقه به نشر و توانمندی انتقال دادههای ذهن خود است. یک مدرس باید نوازندهای توانمند و آگاه به فنها و متدهای آموزشی باشد.
نقش آموزشگاههای موسیقی در امر آموزش را چگونه میبینید؟
آموزشگاه نقش مؤثری پیرامون تصمیم صحیح در رابطه با انتخاب ساز و مدرس در راستای علمآموزی و ارتباط بیشتر هنرجو با موسیقی دارد. برای رسیدن به سطح بالای نوازندگی باید بسیاری از عوامل بهخوبی در کنار هم جمع شوند تا بتوان به نتیجه مطلوب رسید.اگر بتوان آموزشگاه مناسبی را برای یادگیری موسیقی انتخاب کرد، میتوان بسیاری از عوامل گفتهشده را بهخوبی و بهراحتی برای خود مهیا کرد. استاد خوب میتواند با انتخاب متد مناسب و روش تدریس خوب، ارتباط مناسب با هنرجو، نقش اصلی را ایفا کند. محیط آموزشی مناسب، برنامهریزی تمرینی مناسب، متد آموزشی خوب را میتوان با بررسی و درنهایت انتخاب یک آموزشگاه موسیقی خوب، در دسترس داشت.
راهکار شما برای ارتقای آموزش در موسیقی چیست؟
پیشنهاد میکنم پدر و مادرها در پرورش کودکان حتی از زمان جنینی از موسیقی بهره بگیرند و مدرسین غیر از احاطه کامل به آموزش موسیقی تخصصی خود با علوم روانشناسی و شاخههای دیگر موسیقی و حتی دیگر هنرها آشنا شوند.
از چه رده سنی میشود کودکان را با سازهای موسیقی ایرانی آشنا کرد؟
آشنایی کودکان همانطور که عرض کردم بهتر است که حتی در دوران جنینی آغاز شود؛ که لزوماً هدف ما نواختن کودکان نیست. اما در مورد سن شروع آموختن، نظریات گوناگونی وجود دارد. بنده معتقدم بسته به رشد ذهنی و موسیقایی کودک است که تا چه حد در تربیت، توجه کودک به سمت موسیقی کشانده شده است.
ردیف خوانی و ردیف نوازی در کجای آموزش موسیقی است؟
با توجه به کاهش کیفیت شنیدههای مردم در زمان حال، موسیقی اصیل و ردیفهای موسیقی ایرانی مهجور مانده است. بهتر است در زمان آموزش ابتدا هنرجو را به موسیقی کلاسیک ایرانی علاقهمند نمود و بعد از تکنیکهای مقدماتی، ردیفها را به او آموخت.
وقتی پدر و مادری از شما میپرسند که کودک من چه سازی را باید یاد بگیرد پاسخ شما چیست؟
ساز یا آوازی که کودک به آن گرایش و علاقه دارد بدون توجه بهسختی آن. چون علاقه فراگیری را آسان میکند. اساساً بیان سختی و آسانی موضوعی، از ذهن فردی است که علاقهی کافی به آن ندارد.
روشهای نوین یاددهی موسیقی با قدمایی چه فرقی دارد؟
روشهای جدید روی رعایت تکنیکها جزئینگر، دقیقتر و تفکیکشدهتر است و تقویت ذهن و گوش در این متدها خیلی بیشتر از پیش در نظر گرفتهشدهاند.
آیا دانشجویانی که وارد رشته موسیقی در دانشگاهها میشوند نوازندگان خوبی خواهند شد؟
نه لزوماً، هدف دانشگاه در مرحله اول برای دانشجویان نگرش صحیح است. بعدازآن به موضوعات نواختن پرداخته میشود که بازهم به دغدغه آموختن هر فرد برمیگردد. چراکه در طول یکترم تحصیلی بین ده تا پانزده جلسه تشکیل میشود که بیشتر به بیان و انتقال تجربه و تفکر استاد میگذرد. موضوعاتی از قبیل نواختن که عملی هستند را چندان نمیشود در طول یکترم و یا دو ترم از استادی آموخت اما موضوعات ذهنی راحتتر انتقال پیدا میکنند. این دانشجوست که باید دید چه در طول سنوات دانشگاه و بعد آن، از آنها استفاده میکند.
به نظر شما وجه تمایز دانشکدههای موسیقی چیست و آیا راهکاری برای پیشبرد کیفیت آنها دارید؟
تمایز اصلی در اهداف آنهاست. این بدان معناست که تا چه حد اساتید دانشگاه، میبایست شناخت جامع و سازمانیافتهای نسبت به موسیقی کلاسیک جهانی، ایرانی و نواحی گوناگون جغرافیایی داشته باشند و اینکه تا چه حد دانشجو را در کسب و پیشبرد علم حمایت میکنند. رویکرد بسیاری از دانشکدهها صرفاً حفظ و اشاعه ردیف دستگاهی و سنت قدماست و اگر آفرینشی در ذهن دانشجو رخ دهد و خارج از این حیطه باشد سرکوب میشود که البته انکار اهمیت آنها صحیح نیست اما میتوان بیشتر از پیش به نوازندگی و جملات موسیقی نواحی ایران توجه کرده و آنها را ترویج داد.
مشخصه یک استاد موسیقی خوب و شایسته چیست ؟
استاد خوب، تمرین مناسب و درست، ساز خوب، برنامهریزی منظم برای تمرینهای روزانه، استعداد، متد مناسب، فیزیک مناسب، آرامش و تمرکز فردی، محیط اجتماعی مناسب، تشویق اطرافیان و چند عامل دیگر، مجموع عواملی هستند که در موفق بودن در نوازندگی دخیل هستند.
ملاک شما برای انتخاب اساتید دانشکده چیست؟
رویکرد اصلی من ورای تجربه کافی و صلاحیت تدریس در دانشگاه، همکاری با افرادی است که اخلاق مدار باشند و در ارتباط با آموزش موسیقی نگرش جامع و بدون تعصبی داشته باشند. همچنین نسبت به مسائل فرهنگی و موسیقایی آگاه و بهروز باشند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.