وقتی یک پروفسور، خمس دانش خود را با مدرسه‌سازی می‌پردازد؛

پزشک، عشق و مدرسه

علی‌ علی‌نژاد

شیوع ویروس کرونا در اوج گرفته است، برخی از پزشکان مطب را تعطیل کرده‌اند، اما سیدهاشم دانش‌ثانی با وجود خطراتی که او را مثل هر فردی دیگری، تهدید می‌کند با رعایت پروتکل‌های بهداشتی هم چنان مشغول طبابت است. البته برای این که وقت بیمارانش را نگرفته باشیم ساعاتی قبل از حضور بیماران با او گفت‌وگو کردیم.

پروفسور سیدهاشم دانش‌ثانی متولد مردادماه 1331 در شهر سبزوار، آن هم در قدیمی‌ترین محله این شهر؛ یعنی خیابان اسرار و حوالی خیابان بیهقی است. بسیاری از متخصصان قلب در دانشگاه علوم پزشکی مشهد دانشجویانش بوده‌اند، اما پروفسور آن قدر متواضعانه رفتار می‌کند که هیچ احساس نمی‌کنید با یک دانشمند در حال صحبت هستم. گفت‌وگو با این خیر مدرسه ساز را می خوانید.

شما یکی از شناخته‌ترین متخصصان قلب در ایران هستید، ماجرای تحصیل شما در رشته پزشکی چه بوده است؟

سال 1331 در خیابان اسرار سبزوار، نزدیک چهارراه بیهقی به دنیا آمدم. با این که پدرم وضعیت مالی مناسبی داشت، اما پشتکار خوبی داشتم و فکر و ذکرم این بود که درس بخوانم، البته پدرم نیز به درس خواندن تشویقم می‌کرد. پدرم بازاری بود و با بانک سر و کار داشت به همین دلیل امید داشت که کارمند بانک شوم. وقتی دیپلم گرفتم با وجود این که او اصرار داشت که کارمند بانک شوم، اما او را راضی کردم که به دانشگاه بروم.

سال 51-52 در رشته دبیری زبان انگلیسی دانشگاه تهران قبول شدم. وقتی از تهران و یا دیگر شهرها به سبزوار می‌آمدیم هر کدام در یک رشته درس می‌خواندیم. یکی از بچه‌ها در رشته پزشکی قبول شده بود، احساس کردم نگاه دیگران نسبت به او متفاوت است. از دوستانم سوال کردم «مگر او چه فرقی دارد؟» گفتند: «او دکتری قبول شده و پس از پایان تحصیلات پزشک می‌شود و ما لیسانس می‌گیریم». آن لحظه جرقه‌ای در ذهنم زده شد. از دوستانم خداحافظی کردم و به خانه رفتم و به مادرم گفتم کتاب‌هایم کجاست؟ مادرم متعجب گفت: «تو که امتحان دادی و دانشگاه قبول شده‌ای!». به او گفتم، می‌خواهم دکتر شوم با پشتکار و اراده‌ای که داشتم همان سال پزشکی قبول شدم.

سال 53 وارد دانشگاه مشهد شدم و سال 59 پزشکی را تمام کردم و در سال 60 تخصص داخلی را قبول شدم و پس از آن فوق‌تخصص را در رشته قلب ادامه دادم تا این که سال 68 به درجه پرفسوری(پسادکتری) رسیدم. 33 سال استاد دانشگاه بودم. حدود 95 درصد رزیدنت‌ها و متخصصان قلب مشهد دانشجویانم بودند و اکنون گروه قلب را افرادی که دانشجویانم بودند، اداره می‌کنند.

شما مدرسه‌ای بزرگ و بی‌نظیر را ساخته اید، در کجا و با چه هزینه‌ای مدرسه را ساختید؟

دبیرستان و پیش‌دانشگاهی دکتر دانش‌ثانی در خیابان دانشگاه سبزوار در زمینی به مساحت 4 هزار متر مربع که 1500 متر مربع زیر بنا در سه طبقه ساخته شده است. حدود 15 سال قبل(سال 84) حدود 100 میلیون تومان برای ساخت مدرسه هزینه کردم.

از چه زمانی در مسیر مدرسه‌سازی گام برداشتید؟

همیشه احساس می‌کردم باید کاری انجام دهم که به جامعه کمک کنم و از طرفی احساس می‌کردم دِینی بر گردن دارم و به مردم شهر خودم بدهکارم. همیشه این ذهنیت را داشتم ک کاری انجام دهم تا این که یکی از دوستانم به نام محمود جراحی که دبیر فیزیک در سبزوار است و در دبیرستان هم دوره بودیم و می‌دانست که مد نظر دارم که این کار را انجام دهم پیشنهاد کرد که در سبزوار مدرسه بسازم.

خانواده نسبت به ساخت مدرسه‌سازی چه موضعی داشتند؟

در خانواده مطرح کردم، پشتوانه‌ای قوی در این ماجرا داشتم او همسرم بود. وقتی که تصمیم به مدرسه‌سازی گرفتم همسرم منصوره راعی، دومین مشوقم بود. فرزندان هم با وجود این که هزینه‌های زندگی بالا است کمک کردند. خداوند توفیق را داد تا دِین را ادا کنم و اکنون بسیار خوشحالم.

از این که آن چه در ذهن داشتید به سرانجام رساندید و یک مدرسه ساختید چه حسی دارید؟

با ساخت مدرسه احساس سبکی می‌کنم و این کاری بود که باید انجام می‌دادم. کاش بتوانم بیشتر از این هم انجام دهم، فکر می‌کنم بهترین امر خیر که می‌توان در آن مشارکت کرد مدرسه سازی است.

از اوضاع و احوال مدرسه ای که ساختید باخبرید؟

حداقل در سال اول مدرسه‌ام 5-6 دانش‌آموز قبولی در رشته پزشکی داشته، یکی از دلایلش این است که مدرسه خوبی دارند.

به مدرسه هم می روید؟

از دور کنترل می‌کنم، اما قصد ندارم کوچکترین دخالتی در امور مدرسه داشته باشم. در این فکر هستیم که شرایط اقتصادی که کمی بهتر شد با لطف و کمک خدا مدرسه بسازم، کاش پول را در مسیری هزینه کنیم که ثمره معنوی خوبی داشته باشد،

روز افتتاح مدرسه چه احساسی داشتید؟

احساس می‌کردم خودم نیستم. به قدری انرژی گرفته بودم، یکی از بهترین خاطره زندگی‌ام در روز افتتاح مدرسه رقم خورد، حالتی معنوی و خاص در خانواده به وجود آمد که نمی‌توانم، توصیف کنم. به نظرم یک فرصت استثنائی بود. حتی هر وقت به یاد آن روزها می‌افتم انرژی می‌گیرم، از این که زمینه تحصیل چند دانش‌آموز را فراهم کرده‌ام سرشار از شور و نشاط می‌شوم.

مدرسه‌سازی را به دوستان و همکاران هم توصیه می‌کنید؟

همیشه به تمام پزشکان نزدیک که وضع مالی خوبی دارند توصیه کرده‌ام که بهترین کار ساختن مدرسه است چون کاری فرهنگی است. مدرسه جایی است که دانش‌آموز با تحصیل در آن می‌تواند فرهنگ و شخصیتش در محیط مدرسه ساخته شود و وارد تحصیلات عالی شود.

ما گروهی به نام «پزشکی اول قدیم» داریم. چند وقت قبل اعلام شد که به مدرسه‌سازی در سیستان و بلوچستان کمک کنیم هر کدام از بچه‌ها 4-5 میلیون تومان پول گذاشتند که یک مدرسه نوسازی شد. در این ماجرا دوستان را تشویق کردم و از آن‌ها کمک گرفتیم البته به آن‌ها نگفتم که خودم قبلا مدرسه ساخته‌ام.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *