دکتر مهدی کلاهی جامعه شناس محیط زیست:

محیط زیست در مشهد اولویت ندارد!

هنگامه طاهری _حفظ محیط زیست یکی از چالش‌های اساسی عصر حاضر است. با افزایش جمعیت و توسعه صنعتی، فشار بر منابع طبیعی و اکوسیستم‌ها به شدت افزایش یافته است. این موضوع نه تنها بر سلامت انسان‌ها تأثیر می‌گذارد، بلکه به تنوع زیستی و پایداری محیطی نیز آسیب می‌زند. بدین منظور با دکتر مهدی کلاهی، دکترای جامعه‌شناسی محیط زیست از دانشگاه توکیو ، استادیار دانشگاه فردوسی مشهد و از فعالان محیط زیست به گفتگو نشستیم تا نقطه نظرات وی را در اهمیت حفظ محیط زیست، چالش‌ها و راهکارها برای آینده‌ای پایدارتر در خراسان رضوی بدانیم. با ما همراه شوید:

+آقای دکتر اگر بخواهید وضعیت محیط زیست خراسان رضوی را تعریف کنید چه می گویید؟

_می‌گویم در حال حاضر محیط زیست از ابعاد مختلف تحت محدودیت و کنترل و دستبرد است. بطوریکه میتوان گفت دست و پای محیط زیست بسته شده است. ضمن نداشتن حمایت های مالی یا سیاسی، حق وتو کردن یک پروژه مخرب که به صراحت در اصل 50 قانون اساسی آمده، را نیز به محیط زیست نمی دهند. از نظر اقتصادی هم با وجودی که مثلا معادن درصد بسیار ناچیزی در اقتصاد و اشتغال تاثیر دارند، اما صاحبان معادن در قانون با استفاده از کلمه «اکتشاف» امتیازهای بزرگی می گیرند و قوانینی دارند که می‌توانند محیط زیست را دور بزنند. آنها با استفاده از کلمه اکتشاف می‌توانند صدها یا گاهی هزاران هکتار از مساحت یک منطقه را بگیرند در حالیکه خود معدن فقط در یک نقطه خاص است.

+شما از مخالفان معادن هستید؟

_خیر، کل دنیا دارند از معادن بهره می برند ولی در کنارش پایبند اصولی هم هستند. اصولش این است که قبل، حین و وقتی کار معدن تمام می شود باید عرصه پایش و رصد و ثبت شود و در انتها به حالت قبل برگردد. در مرحله برداشت هم نسبت به اکوسیستم و جوامع محلی منطقه احساس مسئولیت کنند. طرفداران محیط زیست مخالف توسعه نیستند چرا که جنس توسعه مثبت است. اما هر تغییری که برای محیط زیست تغییر منفی درازمدت ایجاد کند و به مردم و محیط زیست یک منطقه آسیب بزند دیگر نامش توسعه نیست. بلکه نوعی بهره کشی است.

+ به نظر شما جامعه ما آمادگی پذیرش این مباحث را دارد؟

_جامعه بسیار پیشروی داریم. ولی وقتی مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی به جامعه تحمیل می شود مردم کمتر به مباحث محیط زیستی توجه می کنند. فقر از هر دری وارد شود، ایمان، اخلاق، همبستگی، اتحاد و محیط زیست بیرون می رود.

+ از نگاه شما چالش های محیط زیستی مشهد و خراسان چه هستند؟

_محیط زیست با اندکها دارد کار می کند. متاسفانه در مشهد محیط زیست در اولویت نیست! و نهادها هم با محیط زیست هم‌راستا نیستند. لذا چالش ها از نوع عدم اولویت بندی محیط زیست است.

+آیا آنچه عنوان کردید با چالش آب در استان مرتبط است؟

_در اکوسیستم، همه چیز یکی است. پیوستگی و یکپارچگی بین تمام اجزا است. چیزی از دیگری جدا نیست. ولی ما در کل ایران و مشهد از کمبود آب صحبت می کنیم در حالیکه وضعیت خاک ما به مراتب بدتر از وضعیت آب است. الان باید اولویت ما نگهداری از خاک و اکوسیستم باشد. چون وقتی اکوسیستم تخریب می شود همه چیز از بین می رود.یک جا پوشش گیاهی خراب می شود، یک جا کوه و این باعث ورود گرد و غبار به شهر شده و علاوه بر ایجاد بیماریهای زیاد، باعث بیکاری کشاورز و افزایش هزینه برای صاحبان کارخانه ها جهت تمیز کردن فیلتر هایشان شود. پس تخریب محیط زیست ضد پدافند غیر عامل است.لذا اگر میگوییم برویم به سمت پدافند غیر عامل، عامل و محوراصلی در این پدافند باید محیط زیست باشد.

+پیشنهاد شما چیست؟

_ من پیشنهاد میکنم اگر می خواهیم به پایداری سلسله مراتب سیاستگذاری برسیم باید به این فکر کنیم که هر چقدر امروز برای محیط زیست هزینه کنیم در واقع برای حال و آینده سرمایه گذاری کرده ایم‌ و این تفکر را باید ابتدا جا بیندازیم. سپس کلیه طرحهای اجرایی، باید سندهای ارزیابی توسعه پایدار (اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی) داشته باشند که در دسترس همگان باشد. اصول 10 گانه حکمروایی خوب را اگر اجرا کنیم، همگان بهره خواهند برد. هم توسعه داریم، هم اشتغال داریم، هم درآمد و رضایت عمومی. بدانیم که محیط زیست از جنس سرمایه گذاری است و تمام سیاستگذاری ها را در همین قالب قرار دهیم تا نتیجه مثبت آن شامل همه نهادها و همه مردم شود.

+ با توجه به شرایط جامعه ما و نگاه مسئولین استانی آیا این کار شدنی است؟

_ببینید ما از لحاظ فنی هیچ مشکلی نداریم.مشکل ما از بعد اجتماعی است.ما حتی از نظر اقتصادی هم مشکلی نداریم.پول هست ،سرمایه گذار هست،از نظر فنی هم دانش خیلی خوبی نه تنها در ایران که در کل دنیا وجود دارد که ما هم می توانیم آنها را اتخاذ کنیم. مشکل در عدم صرف فعل خواستن، توانستن توسط همه مسئولان است.

همچنین از کارشناسان می خواستم تمام کارهایی که انجام می دهند و تمام اطلاعاتی که بدست می آورند روی سامانه بارگذاری کنند تا با یک کلیک داده های هر منطقه را بدست آوریم و بدانیم در کدام منطقه چه اتفاقی در حال وقوع است.امروزه تا هوشمند سازی نباشد هیچ مدیریتی قوی نمی شود.هوشمندسازی باعث می شود تصمیمات خالی از فساد و رشوه و اشتباه شود.اینها از داده های درست، کافی و در دسترس می آید.
علاوه براین از آنجا که محیط زیست نیز از نظر نیرو و بودجه ضعیف است از مشارکت سازمانهای دیگر، مردم و بخش خصوصی در قالب تشکیل اتاق فکر شامل کمیسیونها و کمیته های مختلف بهره می گرفتم. برای جلوگیری از تحمیل هزینه به محیط زیست با رویکردهای مشارکت که می شناسم از خیرین و صنایع طبق مواد قانونی کمک می گرفتم تا بتوانند در راستای مسئولیت اجتماعی هزینه کنند.
از سازمانهای مردم نهاد ایده می خواستم و از آنها در خصوص محیط بانی و سوت زنی همکاری می طلبیدم تا هر جا اشتباه محیط زیستی رخ می دهد سریع و دیجیتال در اختیار ما قرار دهند.
به واقع ما باید دولت دیجیتال و مشارکت دیجیتال و حتی پاسخگویی دیجیتال را داشته باشیم که این مهم را با تقسیم وظایف و تفویض اختیارات می توانیم.
+++

شدنیست، فقط باید کلیه نهادها دور میز گفت و شنود جمع شوند و طرحها از مجاری شفافیت و سایر اصول حکمروایی خوب عبور کند.

+پس مشکل کجاست؟

_ما دچار مشکل ارتباط و روابط هستیم.مثلا فلان نهاد با محیط زیست مشکل دارد یا محیط زیست با فرمانداری یا آبفا یا جهاد و اوقاف دچار مشکل است….اینها از نوع مشکلات اجتماعی هستند. در این خصوص بهترین راهکار، تسهیل گری نهادهاست. بطوریکه نهاد دولت باید بجای اینکه خودش را قیم بداند، خودش را تسهیل گر امور بداند و بتواند با تقلیل بدنه خود، بین نهادهای مدنی و بخش خصوصی و مردم تعادل ایجاد کند. باید طوری تسهیل کند که خواسته های مردم و نهادها در جهت و همراستای قوانین پیش برود. البته برخی چالش های محیط زیست فرامرزی است .لذا لازم است با کشورهای اطراف مانند ترکمنستان وارد تعاملات محیط زیستی شویم .برای این نوع تعاملات نیز دانشگاه فردوسی آماده همکاری است. خیلی تعجب آور است که با ترکمنستان یک تفاهم نامه بسته شد و بجای این که دانشگاه فردوسی در خراسان طرف تعهد این تفاهم نامه باشد ، از یکی از دانشگاه های تهران استفاده کردند! وقتی ما در استان به هم توجه نمی کنیم طبیعی است که استانهای دیگر هم به ما توجه نکنند.

+ پیشنهاد شما به استاندار جدید چیست؟

_ اکنون ایشان پیش محیط زیستی ها، چهره محبوبی است. من امیدوارم استاندار جدید اولویت را بر پایداری اکوسیستم بگذارد.اگر پایداری اکوسیستمی صورت بگیرد،ما اقتصاد خوب و اشتغال خوبی خواهیم داشت. حتی عدالت خوبی هم خواهیم داشت. ما در بستری بنام سرزمین زندگی می کنیم و اگر این بستر و‌سرزمین حالش خوب باشد حال ما هم خوب خواهد بود. چون استاندار تنظیم گر همه نهادها در استان است، باید اصولی از پایداری را به عنوان خط مشی سیاستگذاری و تصمیم گیری استان تعریف کند. اصلی ترینش هم باید از جنس محیط زیستی باشد و مبنا را بر این بگذارد که چنانچه فعالیتی انجام شود که به محیط زیست آسیب بزند طبق اصل ۵۰ قانون اساسی از آن جلوگیری شود. در این صورت سرمایه گذار یا صاحب معدن میرود دنبال اصولی که هم بتواند از معدن برداشت کند و هم، پایداری را رعایت کند.
در واقع اگر اصول و الزامات ۱۰ گانه برداشت معادن که در تمام دنیا امروزه رایج است اینجا هم اجرا شود ممکن است در کوتاه مدت برای معادن کمی هزینه داشته باشد، اما در دراز مدت به نفع معادن است. چون کالایی که تولید می کند کمترین ریزش و کمترین اثر مخرب و آلودگی را خواهد داشت.بنابراین نگاه مردم به آن مثبت می شود. الان گاهی مردم جاده منتهی به یک معدن را خراب میکنند حتی به ماشین های آنها سنگ میزنند.این نوعی نارضایتی مردم است. از آن طرف، عدم توجه مسئولان معادن، اعتبار خود و برندشان را هم از دست می دهند این هم از نظر اجتماعی ، هم از بعد محیط زیستی یک دشمنی بزرگ است.

مسئولین هم بعدها متوجه می شوند آن معدن کار هم اشتباه کرده مانند اتفاقی که در طبس افتاد. از استاندار می خواهم آنچه به خیر عمومی مربوط می شود را رعایت و الزام کند و جزء خط مشی و سیاستگذاری خود قرار دهد و توجه داشته باشد که محیط زیست هم از جنس خیر عمومی است. از استاندار میخوام جلوی هر پروژه ای که برایش تعریف میکنند یک علامت سوال بگذارد و سریع به اعداد و گفتمان آن پروژه اعتماد نکند. حتی شفافیت حکمروایی خوب را اعمال کند. پروژه ها را روی سایت استانداری بگذارد و از تمام نهادهای تخصصی و مردم درخواست کند درباره هر پروژه اظهار نظر کنند تا هر پروژه با خرد جمعی پیش برود. در انتها، از استاندار محترم درخواست می شود تا شورای هماهنگی حوضه کشف رود را فعال کند و تفویض اختیار نماید.

+شما اگر مدیر کل محیط زیست خراسان رضوی بودید برای بهبود وضعیت محیط زیست استان چه می کردید؟

_ چند محور را موازی پیش می بردم. ابتدا روی بدنه خود اداره و استانی کار می کردم. چرا که معمولا در سازمانها تعارضات و تضادهای درون و برون فردی ، درون و برون بخشی و درون سازمانی شدیدی وجود دارد. لذا گاها بخش های مختلف کارهای موازی یا کارهای متضاد هم انجام می دهند.
همچنین سامانه حکمرانی داده و «تصمیم یار» مدیریتی برای محیط زیست تشکیل می دادم تا همیشه آنلاین و در اختیار کلیه مدیران مربوطه باشد. اشتباه کاهش شاید و جلوی هر گونه خطایی گرفته شود. حتی گزارش گیری و رصد پایش را پایه گذاری می کردم. مسئولیت پذیری و پاسخگویی. یعنی سیستم دیجیتال کامل را فعال می کردم. همچنین دنیال دولت دیجیتال و مشارکت دیجیتال بودم تا اگر کسی پیشنهادی داشت بتواند از طریق سامانه به مدیریت کمک کند.

image_print