بررسی مشکلات تئاتر در گفتگو با یک کارگردان؛

داشتنِ زنجیره‌ای از نداشتن‌ها در مشهد

مرجانه حسین‌زاده

«کسب ثروت به هر قیمتی» از مسائل روز است. در اطراف و اکناف خود با جوانان بی‌شماری برخورد می‌کنیم که با سرچ « رابطه ثروت و سلامت» ، «چگونه ثروتمند شویم» ، «آموزش ارز دیجیتال» و..  روزانه در اینترنت پرسه می‌زنند. نمایش «جویندگان طلا» درست دست روی همین دغدغه گذاشته، اینکه آیا کسب ثروث به هر بهایی، جواب تشنه‌گی ما را می‌دهد؟

به گزارش روزنامه «صبح امروز» این نمایش در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 اتفاق می‌افتد، زمانی که تب طلا در آمریکا باب شده بود و اصطلاحا به آن «تب الماس» می‌گفتند که در واقع نمادِ حرص و طمع آدم‌ها بود و همه سعی داشتند از هم سبقت بگیرند و به بهای این سبقت کارهای غیر اخلاقی هم انجام می‌دادند.

کارگردانِ این اثر می‌گوید: حدود پنج ماه قبل سفارشی برای نوشتن، طراحی و اجرای این نمایش به ما رسید، موضوع را با میلاد کاشانی که از نویسندگان خوب مشهدی است، مطرح کردیم و آن موضوع تبدیل به نمایشنامه شد. در واقع در این اثر می‌خواستیم از مخاطب بپرسیم که تا کجا می‌خواهد در طمع کسب ثروت به مسیر خود ادامه دهد؟ و البته لابه‌لای اثر، نقدهای اجتماعی هم به سیستم های اداری زده شده است.

امید واهی، سمی برای جوانان

روانشناسی موفقیت و موضوعات انگیزشی که این روزها به صورت جمله‌های یک خطی یا آیتم‌های اینستاگرامی در فضای مجازی دست به دست می‌شود هم از مهم‌ترین موضوعات روز است که موافقان و منتقدان زیادی دارد.

رمضانی با پیوند این مسئله به «جویندگانِ طلا»، «امید واهی» را یک نوع سم می‌داند و می‌گوید: تلاش بیهوده باعث می‌شود انسان نتواند به درستی مسیرِ پیش روی‌ خود را ببنید و انتخاب درستی کند، بنابراین «امید» در این اثر جایگاه مهمی دارد.

اشباع کلاس‌های بازیگری تئاتر

این کارگردان که از مدیرانِ آموزشگاه بازیگری «صحنه» نیز هست، به ارتباط این موضوع با یکی از چالش‌های بزرگ تئاتر، یعنی انباشت‌ کلاس‌های بازیگری تئاتر از بازیگر اشاره کرده و اضافه ‌می‌کند: امروزه ما جوان‌هایی را می‌بینیم که با امید و ذوق فراوان و پرداخت هزینه‌های هنگفت بازیگری وارد موسسات آموزشی تئاتر می‌شوند و پس از آن سرخورده از این مسیر باز می‌گردند. موسسات آموزشی و یا افراد حقیقی از این علاقه‌ جوان‌ها به بازیگری سوءاستفاده می‌کنند و از آن‌ها رقم‌های نجومی می‌گیرند، من به تازگی با رقم چهارصد میلیون، برای بازی در تمام آثار یک کارگردان بر خورده‌ام. کاش این کار یک خروجی داشته باشد. چون در نهایت روی صحنه رفتن حداقل یک تلاش است، اما بعضا برخی از این علاقه‌مندان حتی به صحنه هم نمی‌رسند و مدرکی هم عایدشان نمی‌شود ودر نهایت تئاتری‌ها به کلاهبرداری متهم می‌شوند.

او راه‌حل این مسئله را گذاشتن فیلتر برای ورود هنرجویان به عرصه تئاتر می‌داند و بیان می‌کند: به نظر من برای اینکه هر کارگردانی مجوز بردنِ یک اثر را به صحنه داشتند باشد، باید مسیری را طی کند. مثلا در سه اجرا، دستیار کارگردان باشد. این‌گونه هم تئاتر از این آشفته‌گی در می‌آید و بر کیفیت نمایش‌های روی صحنه افزوده می‌شود. در بازیگری هم با داشتن یک شورای فنی، می‌توان سطح کیفی آثار را بالا برد.

زنجیره‌ نداشتن‌ها در قطب دوم تئاتر کشور

کارگردانِ «جویندگان طلا» نبودِ دانشکده‌ ادبیات نمایشی در مشهد را، از اساسی‌ترین مشکلات تئاتر می‌داند و می‌گوید: ما در دانشگاه اقبال اساتید خوبی برای این رشته داریم. اما با فقر این رشته در دانشگاه‌های دولتی مواجه هستیم که باعث مهاجرتِ استعدادهای تئاتری به پایتخت می‌شود. ما در این شهر زنجیره‌ای از نداشتن‌ها را داریم که تمامی‌شان به هم مربوط هستند.

قهر شهرداری با انجمن هنرهای نمایشی

او با اشاره به مشکلاتِ انجمن هنرهای نمایشی در استان می‌گوید: ما اهالی تئاتر حتی الآن نمی‌دانیم که آیا انجمن نمایش داریم یا خیر! و اینکه اگر داریم مدیر آن کیست. انتخابات انجمن هنرهای نمایشی معلق است، وضعیت مالکیت ساختمان تئاتر شهر مشخص نیست، انجمن نمایش و شهرداری با هم تعامل خوبی ندارند و دود آن در چشم اهالی تئاتر فرو می‌رود. شهرداری هیچ گونه حمایتی از تئاتر نمی‌کند، ما تئاتری‌ها اصلا قیدِ حمایت شهرداری را زده‌ایم، با ما درست برخورد نمی‌شود و بعضا اگر حمایتی هم می‌شود، این حمایت توزیع عادلانه‌ای ندارد، روابط سیاسی و اجتماعی تعیین کننده‌ تمام این اتفاقات است با روابط می‌توانید حمایت مالی، رسانه‌ تبلیغاتی و بیلبورد و.. همه چیز داشته باشید.

ریسک سرمایه‌گذاری در «هنر»

«مسئولین در این شهر نمی‌خواهند تئاتری وجود داشته باشد». ایمان رمضانی در حالی این جمله را می‌گوید که از تئاتر را از دورانِ دبستان با حسن عابدی شروع کرده و از طریق آن ارتزاق می‌کند.

او ادامه می‌دهد: مسئولین در شهر اماک رضا (ع) نمی‌خواهند تئاتر و اندیشه‌ای باشد، بنابراین ما تئاتری‌ها می‌دانیم که نباید انتظار حمایتی هم داشته باشیم چراکه مرگ تئاتر برای آن‌ها بهتر است.

احمدرضا قرایی، تهیه‌کننده این اثر نیز در همین خصوص می‌گوید: در كل برنامه و زيرساخت جامعی برای حمایت از هنر در سازمان فرهنگی هنری شهرداری مشهد وجود ندارد. ما در مشهد، شهری که اهالی تئاتر آن، اینقدر در عرصه‌ ملی و بین‌المللی افتخار آفرین بوده‌اند، حتی یک بيلبورد برای تئاتر نداریم تا مردم از اجراهای ما مطلع باشند. ما براي اخذ يك تابلو برای تبلیغاتِ محیطی‌مان باید مدام بايد در حال رايزنی و چانه‌زنی با شركت‌های تبليغاتی باشیم.

قرایی که چهارمین تجربه‌ تئاتری‌اش را با این اثر پشت‌سر می‌گذارد، با تاکید بر ریسک سرمایه‌گذاری در هنر می‌گوید: تمام این مسائل سرمايه‌‌گذاری در حوزه‌ی «هنر» را تبدیل به يک كار پر ريسک می‌کند. اگر به ‌دنبال تجارت و بازگشتِ سرمایه باشيم، ورود به این حوزه اشتباه است.

image_print
4 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *