بررسی رفتارهای بازار مالی؛
اگر برجام به نتیجه نرسد
یک کارشناس اقتصادی گفت: با توجه به اینکه در حال حاضر وضعیت برجام و افایتیاف نامشخص است به انتظارات تورمی دامن زده شده است و اگر دولت سیزدهم نتواند بحث برجام را به یک سرانجامی برساند این انتظارات تورمی همه بازارهای دارایی، کالا و خدمات ما را برهم خواهد زد.
خبرآنلاین نوشت: وحید شقاقی، کارشناس اقتصادی در برنامهای در کلاب هاوس که با موضوع ” مخبر،رضایی دو فرمانده در یک میدان ” برگزار شد؛ گفت: بنده هنوز متوجه نیستم که فرماندهی این تیم اقتصادی با چه کسانی خواهد بود چرا که افراد حاضر در کابینه نه با یکدیگر سابقه همکاری دارند و نه از یک جریان فکری منسجم برخوردار هستند .
وی در توضیح این مطلب افزود: به عبارت دیگر آقای مخبر، خاندوزی، رضایی و میرکاظمی تاکنون با یکدیگر سابقه همکاری نداشته اند و مسئله اول این است که نحوه همکاری این چند نفر در دولت چگونه خواهد بود و آیا اینها از یک جریان فکری خاصی برخوردار خواهند بود و یا نسبت به مسائل مختلف دیدگاه های متفاوتی دارند؛ پس مساله اصلی این است که این افراد در گذشته با یکدیگر همکاری نداشتند و این عدم همکاری در ادامه کار ممکن است مسیر را تحت الشعاع خود قرار دهد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: این ترکیب از گذشته مشخص نشده بود و به نظر بنده همه این افراد عمدتا در همین روزهای آخر نهایی شدند و لذا یک ترکیب از قبل برنامهریزی شده نبوده است و هنوز هم رئیس بانک مرکزی مشخص نیست؛ یا حداقل در اذهان عمومی و اخباری که منتشر می شد تیم اقتصادی افراد دیگری بودند همان طور که جایگاه فرهاد رهبر را الان خالی مبینید در حالی که در زمان تبلیغات انتخاباتی شاهد بودیم که شخصی که در زمان انتخابات همواره به آقای رئیسی در حوزه اقتصادی مشورت می داده است آقای رهبر بوده است اما در حال حاضر وی جایگاهی ندارد، حداقل جایگاه رسمی ندارد.
وی در ادامه افزود: ممکن است ایشان در آینده مشاور اقتصادی شوند و یا بخواهند فعالیتی داشته باشند اما حداقل جایگاه رسمی ندارند و تجربه بنده نشان می دهد که اگر افراد سمت اجرایی نداشته باشند طبیعتا در تصمیم گیری ها نمی شود به آنها فشار آورد و اگر آقای رهبر به عنوان مشاور اقتصادی در نظر گرفته شده باشد نیز نمی تواند خیلی در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها به وزیر امور اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه فشار وارد کند و نمیتواند سیاست های اقتصادی را هدایت کند.
شقاقی در ادامه گفت: احساس می شود که آقای رهبر در حال حاضر از این گردانه خارج شده است و آقای رضایی نیز تا همین اواخر جایگاه مشخصی نداشته است و امروز به یک باره مشخص شد که ایشان معاون اقتصادی رئیس جمهور شده اند؛ در گذشته آقای رئیسی اعلام کردند که هماهنگی امور اقتصادی با معاون اول است ولی طبیعتا معاون اول حداقل تخصص و تجربه سیاست های اقتصادی را ندارند و یک مدیر اجرایی بوده است اما مدیر اجرایی ناآشنا با مبانی نظری و تجربی اقتصادی ممکن خطاهای بزرگی مرتکب شود.
ابهام در فرماندهی اقتصادی
وی در ادامه افزود: هماهنگی بین این افراد نیز کار دشواری است؛ اولا فرماندهی باید زیر نظر یکی از این مسئولین باشد منظور از فرماندهی اقتصادی این است که بتواند سیاست گذاری های اقتصادی را انجام دهد و هنوز برای بنده مشخص نیست که در دولت سیزدهم کدام فرد مسئول سیاست های اقتصادی و هماهنگی این مسائل خواهد بود؛ آقای رئیسی چند روز پیش اعلام کردند که این مسئولیت بر دوش آقای مخبر است اما امروز با انتساب آقای رضایی این مسئله باز گنگ شده است و تردید است در اینکه آیا این دو بزرگوار می توانند در مسائل اقتصادی به یکدیگر هماهنگ بشوند یا خیر.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: دولت سیزدهم هیچگونه هدف اقتصادی اعلام نکرده است وما نمی دانیم در ۴ سال آینده در شاخص های اقتصادی هدف گذاریشان چگونه است و به کدام سمت می خواهند حرکت کنند و چه اصلاحات اقتصادی را می خواهند صورت دهند و جراحی های ساختاری آنها چیست تا مشخص شود ما الان فرماندهی را بیشتر بر عهده کدام مسئول بگذاریم.
وی در ادامه افزود: به عنوان مثال اگر هدف این بود که صندوق های بازنشستگی به عنوان محور اصلاحات اقتصادی در اولویت باشد آنگاه فرماندهی باید به وزیرتعاون، کار و رفاه اجتماعی داده می شد چراکه بخشی از صندوق های بازنشستگی به وزارت خانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی مربوط می شود و یا اگر اصلاح نظام بانکی محوریت اصلاحات اقتصادی بود بانک مرکزی می بایست فرماندهی تیم اقتصادی را بر عهده می گرفت و هنوز هم مشخص نیست اولویت تیم اقتصادی آقای رئیسی چیست.
شقاقی در ادامه گفت: در حال حاضر اقتصاد ایران با ۲۰ تا ۳۰ بیماری اقتصادی دست و پنجه نرم می کند و مانند این است که بدن بنده ۲۰ تا ۳۰ بیمار را همزمان دچار شده است و این دوستان در کابینه نیز نمی توانند همه این بیماری ها را همزمان درمان کنند لذا باید اولیت بندی صورت می گرفت به عنوان مثال ما بحث بحران آب، ابر چالش جمعیت، صندوق های بازنشتسگی، ناترازی نظام بانکی، فضای کسب و کار، نابرابری فزاینده، اتلاف منابع یارانه ها ، رشد نقدینگی و تورم را داریم و شاید اگر آنها را بشماریم به ۲۰ تا ۳۰ بیماری در اقتصاد ایران می رسیم و در این خصوص که شدت و ضرورت این بیمای ها چقدر است نیز هیچ آزمایشی در اقتصاد ایران صورت نگرفته است که مشخص کند اولین بیماری که باید در اقتصاد ایران در مان شود چیست و به عنوان مثال صندوق های بازنشستگی است یا نظام بانکی و یا نابرابری فزاینده و ما نمی توانیم همه این بیماری ها با یکدیگر درمان کنیم.
وی در ادامه افزود: در ابتدا باید مشابه تیم پزشکی اسکنی از اقتصاد ایران صورت می گرفت و اسکنی که صورت می گیرد باید خیلی دقیق باشد چراکه تیم اقتصادی با اعداد و ارقام می خواهد اقداماتی صورت دهد و اولویت بندی کند و حال این اسکن اقتصاد ایران صورت نگرفته است و آمار و ارقام ما خطا دارد.
سادهترین آمارها هم مبهم هستند
وی در ادامه به صحبت های همتی در اوایل حضور ایشان در بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: آقای همتی در آن زمان که به عنوان رئیس بانک مرکزی منصوب شدند یک بار گفتند به ایشان گفته شده است که به عنوان مثال ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داریم و همین حدودا نیز صادرات رسمی داریم اما وقتی وارد بانک مرکزی شدند این دو شاخص ساده ما نیز خطا و انحراف داشته است و صادرکنندگان غیر نفتی برای اینکه از جوایز صادراتی بهره مند شوند صادرات خود را بیش ارزش گذاری می کردند و وارد کنندگان نیز به این دلیل که معافیت بگیرند واردات خود را کم ارزش گذاری می کنند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: ما در ساده ترین آمار و اطلاعات نیز انحراف داریم و در نتیجه هیچ تصویر روشنی از وضعیت بیماری های اقتصاد ایران نداریم و شاید تنها از عناوین آنها اطلاع داشته باشیم و هیچگونه اولویت بندی بر پایه شدت، فوریت و ضرورت آنها صورت نگرفته است.
وی در ادامه افزود: همه وزرا اقتصادی دولت های گذشته و روسای جمهور آرزو و آمالشان این بوده است که تورم را کنترل کنند، بیکاری را کاهش دهند و رشد اقتصادی را افزایش دهند مشابه همین حرف هایی که دوستان ما در دولت سیزدهم مطرح می کنند و سوال بنیادین این است که چرا این دوستان موفق نشدند؛ از این منظر می توان به این نتیجه رسید که ما باید جلوتر برویم و ببینیم که آیا این هماهنگی در تیم اقتصادی صورت خواهد گرفت یا خیر و اولویت بندی در اقتصاد ایران چگونه خواهد بود.
شقاقی در ادامه گفت: به نظر بنده اگر اخبار مثبتی از برجام به بازار منتقل شود می تواند تلاطم های بازار را کمی آرام کند و کار دوستان اقتصادی را کمی آرام کند اما اگر برجام به یک فرایند فرسایشی تبدیل شود و اخبار بدی به بازار منتقل شود همچنان با مسائل سخت اقتصادی مواجه خواهیم بود و تیم اقتصادی در شرایط سختی قرار خواهند گرفت.
چرا دولت های گذشته نتوانستند؟
وی در ادامه افزود: این چرایی خیلی حائز اهمیت است؛ مسائل اقتصاد ایران خیلی سخت است و در ۲۰ سال گذشته بنده ندیده ام ما یک تجربه موفقی در یک جراحی بزرگ اقتصادی داشته باشیم. در واقع چشم اندازاقتصادی را خراب کردیم و هدف بندی یارانه ها را به خوبی انجام ندادیم و به آنچه انتظار می رفت نیز نرسیدیم؛ بنده در ۲۰ سال گذشته یک برنامه موفق کلان که بتواند به ما را به اهداف برساند سراغ ندارم و این ما را رهنمون می کند به اینکه ما مسائل را خیلی ساده ساده در نظر می گیریم.
شقاقی در ادامه گفت: با توجه به اینکه در حال حاضر وضعیت برجام و اف ای تی اف نامشخص است به انتظارات تورمی دامن زده شده است و اگر دولت سیزدهم نتواند بحث برجام را به یک سرانجامی برساند این انتظارات تورمی همه بازارهای دارایی، کالا و خدمات ما را برهم خواهد زد.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر ۳ هزار و ۷۰۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی ما است و رشد نقدینگی روزی ۴۰ درصد است به این معنا که روزی ۴ هزار میلیارد تومان به اقتصاد پمپاژ نقدینگی صورت می گیرد، ظرف دو ماه اخیر قیمت دلار ۳ هزار و ۵۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است و به تبع افزایش قیمت دلار ما شاهد هستیم قیمت تمام دارایی ها مانند طلا، خودرو و بازار سرمایه افزایش پیدا کرده است و در ماه های آینده نه تنها قیمت مسکن بلکه قیمت ها در بازار کالا و خدمات نیز افزایش پیدا خواهد کرد و این انتظارات تورمی بسیار مهم است و عمده آن به ابهام بر سر کابینه اقتصادی دولت، ابهام بر سر اف ای تی اف، ابهام بر سر مذاکرات برجام و ناآرامی هایی که در کشورهای پیراممونی اتفاق می افتد بر می گردد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: در حال حاضر هیچ یک از وزرای کابینه اقتصادی دولت سیزدهم به این موضوع اشاره نکردند که چرا آقای طیب نیا و یا دژپسند نتوانست و من چگونه می توانم.
وی در آخر افزود: ناترازی نظام بانکی ما به گفته آقای همتی ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است و حداقل ما این حجم از سرمایه را برای تراز کردن سیستم بانکی نیاز داریم یک نفر در این کشور هنوز مشخص نکرده است که ناترازی صندوق های بازنشستگی ما چقدر است و حتی در ساده ترین آمارها که نرخ باروری است سه نهاد با یکدیگر اختلاف دارند و آمارهای ارائه شده از ۱.۶ تا ۱.۹ متفاوت بوده است در نتیجه وقتی حتی امار قابل استناد نداریم، نمی توانیم سیاستگذاری دقیق برای حل مشکلات و بحرانها در دستور کار قرار دهیم.
Muchas gracias. ?Como puedo iniciar sesion?