محقق مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان:
افسانه دریای آبهای ژرف در ایران؛ زیر زمین دیگر آب پیدا نمیشود
عمق فاجعه بیآبی در ایران، در سالهای گذشته مسئولان را به سمت اجرای سیاستهای عجیبوغریبی حرکت داده است؛ از انتقال آب و امید به بارورسازی ابرها در سالهای گذشته تا حالا که برخی وجود منابع آب رویایی و قابل استفاده در عمق هزاران متری زمین امید دارند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» به نقل از خبرآنلاین، هفته پیش وزیر جدید نیرو با این توضیح که منابع تامین آب باید متنوع شوند گفت که «علاوه بر تأمین آب از دریا که باید در دستور کار قرار داشته باشد، میتوانیم از منابع «آب ژرف» استفاده کنیم که در شرق ایران در عمق دو تا سه هزار متری زمین میتوان از آن استفاده کرد».
علی اکبر محرابیان در این رابطه گفته است: « تاکنون دو چاه ژرف در کشور به آب رسیده است، ایسی آب حدود ۱۲ هزار بوده که با تصفیه ساده میتوان از آب استفاده کرد و نرخ تمام شده آب نسبت به خطوط انتقال در برخی موارد، بسیار کمتر است».
کارشناسان در کشورهای مختف برای آب ژرف نامیده تعریفهای مختلفی ارائه دادند که تفاوتهای جزئی بین آنها وجود دارد؛ حدودا به آبهایی که در عمق ۱۲۰۰ تا ۲۱۰۰ متر زمین وجود دارند آب ژرف میگویند و روی منابع آبی که در عمق بیشتری از زمین وجود دارد هم اسم «آب فراژرف» گذاشته شده است.
شاید خبری از آب ژرف نباشد
اما متاسفانه بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که شاید رویای وجود منابع آب ژرف گستردهای در کشور برای حل بحران آب در کشور، واقعیت نداشته باشد.
ما باید این را در نظر داشته باشیم که الان در خیلی از دشتها تقریبا به آبهای نیمه عمیق و عمیق رسیدهایم و مثلا در برخی مناطق دشت رفسنجان که در گذشته مردم در عمق ۵۰ متری آب میکشیدند الان باید از عمق ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر آب برداشته شود
مهدی معتق، محقق مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان(GFZ) میگوید: « به شکل کلی، آب ژرف جزو طبقهبندی آبهای زیرزمینی حساب میشوند، اما من به این نوع حرفها با شک و تردید نگاه میکنم. در مقایسه با آبهای زیرزمینی در اعماق کم و متوسط (بین صفر تا ۳۰۰ متر)، درباره آبهای زیرزمینی ژرف در اعماق یک کیلومتر و بالاتر، نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا مطالعات کمتری صورت گرفته است و دانش زیادی از این مسئله وجود ندارد.»
ماجرای حفر چاه برای رسیدن به آبهای ژرف به سال ۱۳۹۶ برمیگردد؛ زمانی که هیئت دولت در مردادماه اعتبار ۲۵میلیارد تومانی برای حفر نخستین چاه آب ژرف به صورت مطالعاتی را مصوب کرد.
به نظر مسئولین وزارت نیرو گذشته نتایج این مطالعه چندان رضایتبخش نبود و یک سال پیش قاسم تقیزاده خامسی، معاون آب و آبفای وزارت نیرو در گفتوگو با روزنامه خراسان گفت که «دادههای دریافتی نشان میدهد در این عمق شوری آب بسیار بالا و کیفیت و حجم آن بسیار کم است، تشخیص قدمت این آب نیازمند قضاوت بینالمللی است».
همان زمان، استاندار سیستانوبلوچستان خبر داد که کار حفاری چاه تمام شده و دستگاهها جمعآوری شدند، این موضوع با انتقادات زیادی از طرفداران وجود منابع زیاد آب ژرف همراه شد.
معتق میگوید: «مطالعات انجام شده بسیار محدود هستند و در ایران هم جز یک چاه و یک فیلم مدرک مستندی منتشر نشده است. برای مشخص شدن وضعیت آب ژرف نیاز به یک شبکه مشاهداتی وسیع از چاههای عمیق داریم، که به کمک آنها بتوانیم ابتدا وسعت و سپس کیفیت آبهای ژرف را برآورد کنیم. چنین شبکهای اصلا در ایران وجود ندارد و من هم اصلا ندیدم چنین مطالعاتی صورت گرفته باشد. به همین دلیل هم اجرای پروژه تامین آب از منبع ژرف در این مقطع هیچ توجیه علمی ندارد».
محقق مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان توضیح میدهد: «ما نباید روی منابع آبی که در کشورمان هنوز تحقیقات جامعی درباره کیفیت و کمیت آنها انجام نشده برنامهریزی کنیم و به این خیال باشیم که با آنها میتوانیم مشکلات آبی کشور را حل کنیم».
همچنین مطالعات محدود انجام شده در دنیا درباره آبهای ژرف با واکنشهای خوبی همراه نبوده است. در در سال ۱۳۹۵ مطالعهای توسط محققان دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا صورت گرفت که خبر از وجود منابع آب در عمق ۳۰۰ تا ۳هزار متری زمین میداد. این تحقیق با انتقاداتی زیادی همراه شد و بسیاری با اشاره به شوری این آبها، هزینه زیاد انتقالش از آن انتقاد کردند.
محقق مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان میگوید: «مطالعات محدود هم نتایج خوبی درباره آبهای ژرف نداشتند و به این نتیجه رسیدهاند که حجم قابل توجه آب زیرزمینی که بصورت مستقیم قابل استفاده است بین عمق صفر تا یک کیلومتر قرار دارد. آبهایی که در اعماق بین یک تا سه کیلومتر یافت میشوند نیاز به نمک زدایی و پالایش های فراوان دارند و لزوما بصورت مستقیم قابل استفاده نیستند. از طرفی جایگزینی منابع آب ژرف مصرف شده صدها تا هزاران سال زمان میبرد».
خالی شدن سفرههای زمینی در ایران
این بحرانی است که از همین حالا هم ایران در ابعاد چند صد متری زیر زمین با آن روبرو شده است، به شکلی دیگر برخی چاهها با اعماق صدها متری هم دیگر به آب نمیرسند.
معتق میگوید: «ما باید این را در نظر داشته باشیم که الان در خیلی از دشتها تقریبا به آبهای نیمه عمیق و عمیق رسیدهایم و مثلا در برخی مناطق دشت رفسنجان که در گذشته مردم در عمق ۵۰ متری آب میکشیدند الان باید از عمق ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر آب برداشته شود. مطالعات معتبر انجام شده در دنیا نشان میدهند که چاههای جدید و عمیقتر حفر شده لزوما در مناطق پر آب قرار ندارند و به همین جهت آنها خشک شدهاند و یا بزودی در معرض خشک شدن قرار میگیرند. شما این پدیده را در استان فارس،کرمان، مشهد و .. به راحتی ملاحظه میکنید. با توجه به تجربیات ایران و دیگر کشورها مطمئن باشید که این نوع برنامهها به جایی نمیرسند».
اوایل امسال، مقالهای از سه نفر از محققان ایرانی در مجله نیچر منتشر شد که نشان میداد، حجم باورنکردنیای از آبهای زیرزمینی کشور از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی تخلیه شده است؛ حجمی اندازه ۱.۶ برابر دریاچه ارومیه.
در این مقاله افزایش تعداد چاههای کشور در این سالها به عنوان یکی از اصلیترین دلایل این فاجعه معرفی شده بود:
شرایط امروز اسفناک است و تنها یک راهکار موجود است
آن طور که بارها و بارها کارشناسان و متخصصین منابع آبی در ماهها و سالهای گذشته هشدار دادهاند، اجرای این نوع پروژههای سازهای مثل دسترسی به آبهای ژرف، راهکار مناسبی برای حل بحران بیآبی کشور نیستند.
محقق مرکز GFZ درباره اجرایی شدن این نوع راهکارها میگوید: «قبلا وزارت نیرو کتابچهای منتشر کرده بود که در آن نحوه تعادل بخشی آب زیرزمینی اعلام شده بود، امیدوار بودند با اینکاردر پنج سال مشکل آب زیرزمینی خیلی دشتها حل شود. اما متاسفانه در این کتابچه بدیهیترین مسائل درباره آبهای زیرزمینی و مدیریت آنها دیده نمیشود. داستان آب زیرزمینی صرفا یک داستان ریاضی نیست که شما بتوانید مقداری آب از جایی کم کنید و بجای دیگر اضافه کنید و به این ترتیب مشکل مثلا دشت مشهد و فارس و تهران را پنج ساله حل کنید. صرفهجویی و برنامهریزی برای یک متر مکعب آب زیرزمینی خودش دهها مسئله اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ایجاد میکند که اصلا در این نوع برنامهها دیده نمیشوند.»
آنطور که آمار و ارقام نشان میدهند مشکل بحران آب کشور بیشتر کمبود منابع آب به میزان مصرف آن بستگی دارد؛ براساس آمارهای اعلام شده توسط سازمان محیط زیست در ایران ۱۱۰درصد منابع آب تجدیدپذیر مصرف میشوند در حالی که با معیارهای اعلام شده توسط سازمان ملل این عدد باید به ۴۰ درصد برسد.
معتق توضیح میدهد: «علت وضعیت کنونی مدیریت نامناسب منابع آب است. ما با نگاه بیرحمانه مصرفی و سازهای، منابع آب کشورمان را دچار تنش وحشتناک کردهایم که نتیجه آن شرایط اسفناک امروز است. بعید میدانم تا زمانی که نگاه مصرفی و مدیریتی ما به این شکل باشد، وضعیت منابع آب بهتر شود».
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.