رونمایی از گزینه های رئیسی برای وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه
همه چیز درگروی جهت گیری اقتصادی دولت سیزدهم
به گزارش روزنامه صبحامروز، در کلاب هاوس خبرآنلاین بحثی با موضوع پیش بینی ترکیب کابینه ابراهیم رئیسی، شامگاه شنبه ۹ مرداد ماه برگزار و کارشناسان اقتصادی و سیاسی، فعالان رسانه ای و … نظراتشان را بیان کردند.
مذاکرات انجام شده توسط عراقچی و روحانی تقریبا باطل شده است
*جمال صدرعاملی فعال حوزه انرژی
من دوست داریم خوشبین باشم ولی واقع بینانه که نگاه کنیم یک تیم قوی از سال ۹۶ پشت سر آقای رییسی بوده که بالاخره در سال ۱۴۰۰ موفق شدند او رییس جمهور شود. علی رغم اینکه رییسی دوست دارد خود را متفاوت نشان دهد ولی آن تیم بالاخره اثرات خود را می گذارد.
مثلا در وزارت خارجه می شنویم تمام مذاکرات انجام شده توسط آقای عراقچی و روحانی تقریبا باطل شده است. از نظرات نماینده روسیه مسیر مذاکرات را از اسفندماه می توان تشخیص داد. الان هم آثار نگرانی در آمریکایی ها را می بینیم که نشان می دهد در بحث وزارت خارجه تصوراتمان درباره برجام اتفاق نمی افتد.
درباره تیم اقتصادی آقای رییسی –که خوشبینانه است افرادی مثل آقای طیب نیا قرار داشته باشند- خوش بین نیستم برای بهبود اوضاع بتوانند کاری کنند. با ترکیب کابینه آقای رییسی انتظار نداریم سیاست خارجی و اقتصاد داخلی به سمت بهبود برود و البته امیدوارم پیش بینی ام اشتباه باشد.
فرزین بیشترین شانس را برای وزارت اقتصاد رییسی دارد
*صادق الحسینی، فعال رسانه ای
افرادی که برای وزارتخانه های اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه مشخص شده اند، آقای دکتر رهبر برای سازمان برنامه، دکتر فرزین برای وزارت اقتصاد و ظاهرا در بانک مرکزی آقای راعی حضور دارند. آقای دکتر فرزین به دنبال آقای طالبی است. بانک مرکزی نهایی نشده ولی ظاهرا از ابتدا به نظر می رسد دو رویکرد در کابینه وجود دارد.
اولا تصور می شد آقایان داوودی و صمصامی بخشی از سمتهای اقتصادی را داشته باشند که منتفی شد. این یک قدم مثبت ارزیابی می شود. از سوی دیگر آقای فرزین جزو جریان اصلی اقتصاد (main straem) است و بازارگرا است. هدفمندی یارانه ها را در دولت آقای احمدی نژاد با موفقیت اجرا کرده و در بین اقتصاددانهای امروز ایران که دارای سواد و توان اجرایی هستند، اول علی طیب نیاست و فرزین جزو ۵ نفر اول است.
لذا حضور او در کابینه مغتنم است. اگر رییس کل بانک مرکزی آقای راعی باشد، طیف آقای رهبر تقویت می شود. او اقتصاد نخوانده و دوران موفقی را در معاونت ارزی بانک مرکزی نداشته است. او تکنوکراتی است که کار شبکه ای می کند. گزینه مناسبی نیست و تکنوکرات است و خیلی خوب حرف گوش می دهد.
از این منظر برای بانک مرکزی گزینه مثبتی نیست. برای بانک مرکزی کسی را می خواهیم که استقلال فردی و شخصیت علمی داشته باشد تا دارای استقلال شخصی و حرفه ای شود تا برخی جاها بتواند در مقابل ریخت و پاشهای دولت مقاومت کند. افراد در نبود نهادهای مستقل اقتصادی بسیار تعیین کننده می شوند. اینکه چقدر محکم و مستقل هستند یا چقدر تکنوکرات و حرف گوش کن و رییس دوست هستند بسیار مهم است. آقای راعی از دسته دوم است و به عنوان رییس کل بانک مرکزی گزینه مطلوبی نیست.
آقای طالبی گزینه بعدی بانک مرکزی است که او هم اقتصاد نخوانده ولی از آقای راعی بهتر است چون ۳-۴ سال است دبیرکل بانک مرکزی است و حداقل وضعیت پولی و ارزی کشور را می داند و دانش به روز را دارد. آقای راعی اگر بخواهد به روز شود زمانبر است. این دو به لحاظ جایگاه فنی، مانند طیب نیا نمی شوند ولی در انتخاب بین این دو، آقای طالبی گزینه بهتر است.
آقای قاسمی را هم به عنوان گزینه مطرح می کند که بسیار گزینه بدی است. او بانک خصوصی زده و با امکانات دولتی این کار را کرده است. خودش در نظام بانکی و نظام بانکداری خصوصی ایران حضور دارد. بانکداری خصوصی در دهه ۸۰ و ۹۰ یکی از متهمان اصلی رشد درونزای پایه پولی کشور هستند که توضیح مفصل دارد.
آقای قاسمی در دوره ای که در بانک مرکزی رییس کل بودند عملکرد ضعیفی داشتند که ضعف او با آمار و ارقام قابل اثبات است. درباره بانک مرکزی، دولت رییسی حفره جدی دارد. باید فردی تعیین شود که ۱۰ سال سابقه داشته باشد و بسیاری از گزینه ها حذف شده اند. باید دید بانک مرکزی از طیف آقای فرزین گذاشته می شود که بازار گراست یا طیف آقای رهبر که دولت گراست.
اگر حضور رهبر و فرزین را در کابینه قطعی بدانیم انتخاب رییس کل بانک مرکزی نشان دهنده جهت گیری اقتصادی دولت است. در دوره اول آقای روحانی، طیب نیا از خیلی خرابکاریهای سیف جلوگیری کرد. در دوره دوم همتی نماینده جریان اصلی اقتصاد بود ولی دژپسند و نوبخت دو ضلعی بودند که باعث شد جریان اقتصادی دولت نتیجه حضور دونفر از سه نفر در کابینه اقتصادی روحانی بود که متاسفانه کلا اعتقادی به جریان اصلی علم اقتصاد ندارند.
باید دید رییس کل بانک مرکزی چه کسی شود و آن وقت جهت گیری اقتصادی آقای رییسی را می توان دریافت. حدسم این است که وزن آقای دکتر رهبر قوی تر باشد. چون آقای رهبر رابطه شخصی با آقای رییسی دارد ولی آقای فرزین با آقای مخبر که مدیرعامل بانک کارآفرین است ارتباط دارد.
خبر دیگری هم می گوید شاید آقای میرکاظمی رییس سازمان برنامه باشد که خبر بدی است-البته بعید است اینطور شود- چون بسیار عجیب و غریب خواهد بود.
تصور می کنم رویکرد آقای رهبر غالب شود که دولتگرا است و معتقد به سرکوب قیمتهاست. چیزی شبیه ارز ۴۲۰۰ را احیا می کنند یا ادامه می دهند. ارز ۱۰ هزار تومانی را شنیده ام. به سمت اصلاحات اقتصادی نمی روند.
ولی آقای فرزین یک کار مهم می کند و آن این است که هدفمندی یارانه ها را دوباره اجرا می کند. ۸ ماه پیش با او مناظره ای در یک همایش داشتم و دیدم آقای فرزین بسیار مسلط و دقیق در این موضوع صحبت می کند. این شانس بزرگی است که ایشان وزیر اقتصاد باشد و اولین وزیری است که به خوبی این مساله را درک می کند. تجربه هم دارد و می تواند برای آقای رییسی این کار را توجیه کند.
اگر دومین کارش یعنی مالیات PIT (مالیات بر مجموعه درآمد اشخاص) را اجرا کند برای ۸ سال آقای رییسی کافی است. این دو اقدام جزو اصلاحات بزرگ اقتصاد ایران است که باید انجام دهیم و گریزی نداریم و هر چه دیرتر انجام دهیم ممکن است خیلی دیرتر باشد. هنوز برای هدفمندی یارانه ها و اصلاح نظام مالیاتی وقت داریم و اگر فرزین این کار را انجام دهد –با وجود سختی هدفمندی یارانه ها- شاید بتواند آقای رییسی را قانع کند این کار اجرا شود. از سوی دیگر رهبر انقلاب هم نسبت به هدفمندی یارانه ای بسیار خوشبین هستند و این را شنیدم کسی که مجبور کرد آقای احمدی نژاد هدفمندی را اجرا کند شخص رهبر انقلاب است. اگر ایشان باز پشت قضیه باشند آقای فرزین می تواند این کار را انجام دهد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.