نئوطالبان، آینده افغانستان و بازیگری ایران

سیدمحسن مصطفوی

«خاطره‌ای از احمد شاه مسعود ، مجاهد بزرگ افغان نقل است که روزی در مقر خود در تخار افغانستان در جمع همرزمان در حال خواندن حافظ بود که خبر آوردند که طالبان به منطقه ای حمله کرده است و در حال پیشروی است…

ولی جناب احمد شاه مسعود توجهی نکرده و به حافظ خوانی خود ادامه داده است  ، یکی از فرماندهان که از بی تفاوتی احمد شاه ناراحت شده با صدای بلند ایشان را مورد خطاب قرار داده است که : جناب فرمانده طالبان حمله کرده اند و احمد شاه در جواب گفته اند : بگذار که این شعر را تمام کنم مگر نمی‌دانی جنگ با طالبان بر سر همین چیزهاست ؟»

عکس تلخی این روزها در فضای مجازی و سایت‌های خبری مشاهده می‌شود که نشان می‌دهد مقر شاه مسعود در تخارتوسط طالبان اشغال شده و طالبان در اتاق فرماندهی احمد شاه مسعود در حال برگزاری جلسه نمادین هستند ، مقری که چه در حمله شوروی به افغانستان و چه در اشغال افغانستان توسط طالبان هیچگاه سقوط نکرد و نماد مقاومت مردم افغانستان بود .

شاید در این روزها به لحاظ فرم با طالبان جدیدی مواجه هستیم ولی به لحاظ محتوا طالبان همان طالبانی است با تفکر سلفی و وهابیت ، انفجارهای انتحاری ، سیاست زمین سوخته ،دشمنی با اندیشه و تاریخ و هنر و سیاست بدوی و غیر انسانی با اهالی افغانستان .

به لحاظ فرمی سران طالبان راه مذاکره با آمریکا و کشورهای همسایه ، گرفتن امتیاز و احتمالا کمک های مالی را آموخته اند و در این میان اقامت در هتل های لوکس قطر و امارت و دیگر کشورها قطعا از حضور در کوه و بیابان های افغانستان برای آنان لطف بیشتری دارد . طالبان در فرمت جدید خود سیاست ورزی نیز آموخته اند .

ولی در میدان افغانستان طالبان همان گروه قومی _ مذهبی متعصب است با وابستگی آشکار به پاکستان ، جنگ طالبان در افغانستان را می‌توان جنگ میان قشریون جنوبی و روشنفکران شمالی دانست ، متعصبینی که حتی به مجسمه های بودا در بامیان و دیگر مظاهر تمدن در افغانستان رحم نکرده و زمین فوتبال را تبدیل به میان اعدام کردند .

طالبان بر خلاف داعش که می‌توان گفت تیم ملی ترویستی جهانی است ، یکدست تر است و اکثرا به لحاظ نیروی انسانی از همان جنوب اهالی جنوب افغانستان و شمال پاکستان تشکیل شده است ولی به لحاظ عقیدتی تفاوت چندانی با داعش و القاعده ندارد و شاید کمی نسبت به آنان منعطف تر باشد و خبرهای هولناک ضد بشری و بر علیه جان انسانها ابتدا از افغانستان تحت سلطه طالبان شنیده شد و بعدها القاعده و داعش در مقیاس بزرگتری اقدامات شنیع طالبان در خاورمیانه را تکرار کردند .

کشتار کنسولگری ایران در مزار شریف و قتل نه نفر از هموطنان ما توسط طالبان هنوز در خاطره جمعی ایرانیان مانده است و همچنین هزاره ها و تاجیک ها و ازبکان شمال افغانستان که اکثرا شیعه هستند چه در حملات گذشته طالبان و چه در عملیات فعلی آنان دچار خسر و زیان فراوان گشته اند و دوباره خبر آوارگی این اهالی شمالی افغانستان به گوش می‌رسد .

ایالات شمالی افغانستان مانند بلخ ، بدخشان و تخار همواره در طول تاریخ به عنوان بازوی شرقی ایران شناخته شده است و جزیی از خراسان بزرگ بوده اند و حمایت از آنان جز وظایف ذاتی ایران است که مانند گذشته آنان را در مقابل دشمن خارجی یاری رساند و این حمایت چه به لحاظ مذهبی و چه تفکر ایرانشهری بسیار حائز اهمیت و اساسی می‌باشد.

*دکترای روابط بین المل و مدیر گروه کشمکش و همکاری در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *