ملت ایران برای محقق ساختن تعیین سرنوشت خود در صد و اندی سال اخیر زحمات زیادی کشیده است

ما برای ایرانمان خونِ دل ها خورده ایم

علی روغنگران

روز گذشته مردم ایران با شور و مشارکت مثال زدنی به پای صندوق های رای رفتند تا رئیس جمهور و اعضای شوراهای سراسر کشور را برای 4 سال آتی برگزینند. فارغ از نتیجه و برنده انتخابات اما آنچه بیش از هر فاکتور دیگر باعث این حماسه سازی و حضور پرشور در انتخابات بود را باید در اهمیت “حق تعیین سرنوشت” برای ملتی دانست که تنها راه برقراری دموکراسی را حضور در پای صندوق رای می دانند. بدون شک حق تعیین سرنوشت یکی از مهمترین ارکان آزادی در جوامع مترقی امروز به شمار می رود. تعیین سرنوشت یا خودمختاری فردی و جمعی یکی از اصول مبنایی و فلسفی است که اگر در اندیشه ای پذیرفته نشود اختیار انسان و ارزش ذاتی اش نادیده گرفته خواهد شد. از همین رو امری مبنایی است که بر همه حقوق انسانی اثر می گذارد. اما در سطحی دیگر تعیین سرنوشت به عنوان یک حق انسانی نیز مطرح می شود و در همه اسناد بین المللی حقوق بشر و قوانین اساسی کشورها پذیرفته شده است. حق تعیین سرنوشت به دو معنا در ادبیات حقوقی قابل توجه است: اول اینکه معادل استقلال و آزادی یک ملت تلقی می شود. وقتی حق تعیین سرنوشت یک کشور پذیرفته شد دیگر تسلط دیگری بر مردم آن کشور معنا ندارد و همین تعیین سرنوشت، اقتضا می کند که مردم بر نحوه اداره امور سیاسی کشور و منابع اقتصادی و سایر جنبه های خود مسلط باشند وخود آزادانه جامعه خود را تمشیت کنند.

ملت ایران برای محقق ساختن تعیین سرنوشت خود در صد و اندی سال اخیر از مشروطه تاکنون زحمات زیادی کشیده تا بتواند دست اجانب را از مملکت خود دور سازد و در سطح ملی نیز استبداد را بر چیند و به جای آن مردم سالاری و حاکمیت قانون را حاکم سازد. هر بار عواملی تلاشهای ملت را ناکام گذاشته، که همین ها موجب شد تا درسال 1357 مردم به انقلاب و تحول بنیادی روی بیاورند. طی 4 دهه گذشته فراز و فرودهای زیادی بر ملت گذشته چه در قبال تجاوز خارجی یا فشارهای بیرونی و چه در مواجهه با عوامل داخلی. ولی مردم ایران سر فرو نیاورده بلکه چون سروی پایدار برای آینده بهتر تلاش و صبوری و امید پیشه کرده اند

اما معنای دیگری که در فضای حقوقی از حق تعیین سرنوشت قابل توجه است، جلوه های مختلف تعیین سرنوشت در ابعاد حقوقی گوناگون است که خود در قالب حق ها و آزادی های گوناگون متجلی می شود. حق انتخابات و مشارکت در اداره امور عمومی جامعه، آزادی بیان ، آزادی عقیده، آزادی اجتماعات، حق تشکیل انجمن های مدنی یا شراکت در انجمن ها، بهره مندی از حریم خصوصی مصون از هر گونه تعرض، بهره مندی از حقوق مدنی گوناگون، انتخاب نوع شغل مورد نظر، انتخاب نوع تحصیل مورد نظر، ازدواج با فرد مورد نظر و جلوه های دیگر هر یک نمودی از تعیین سرنوشت هستند. برخی از این تعیین سرنوشت ها به صورت فردی محقق می شود و برخی به صورت جمعی و در همکاری با دیگر افراد در گستره کوچک یا بزرگ جمعیتی عملی می شود. هیچ ملتی به راحتی نتوانسته ابعاد مختلف حق تعیین سرنوشت خود را در سطح ملی یا در تعامل با دیگر کشورها نهادینه سازد. هر ملتی برای ایفای این حق خود در مفهوم عام آن، مبارزه ها کرده، خون دلها خورده، ایثارگری ها نموده و ایستادگی ها پیشه کرده تا به وضعیت مورد نظر خود نائل آمده یا همچنان در تقلا برای رسیدن به هدف است. ملت ایران برای محقق ساختن تعیین سرنوشت خود در صد و اندی سال اخیر از مشروطه تاکنون زحمات زیادی کشیده تا بتواند دست اجانب را از مملکت خود دور سازد و در سطح ملی نیز استبداد را بر چیند و به جای آن مردم سالاری و حاکمیت قانون را حاکم سازد. هر بار عواملی تلاشهای ملت را ناکام گذاشته، که همین ها موجب شد تا درسال 1357 مردم به انقلاب و تحول بنیادی روی بیاورند. طی 4 دهه گذشته فراز و فرودهای زیادی بر ملت گذشته چه در قبال تجاوز خارجی یا فشارهای بیرونی و چه در مواجهه با عوامل داخلی. ولی مردم ایران سر فرو نیاورده بلکه چون سروی پایدار برای آینده بهتر تلاش و صبوری و امید پیشه کرده اند. نمونه آن هم همدلی و مشارکت مردم در انتخابات روز گذشته بود. اگرچه روند انتخابات اخیر مانند برخی موارد قبلی با حاشیه ها و چالشهای زیادی از جهات مختلف مواجه شده که البته این مختص به انتخابات ایران نبوده و در همه جای دنیا انتخابات با حاشیه همراه است، اما نهایتا این مردم هستند که هر کنش آنها معنا و پیامدهای خاص خود را خواهد داشت. قطعا مردم ایران بعد از 4 دهه از انقلاب به بلوغی رسیده اند که بتوانند در خصوص 4 سال آتی متولیان مدیریت امور اجرایی جامعه خود تصمیم بگیرند، آن هم تصمیمی که هم از حیث منطقی قابل دفاع باشد و هم آثار عملی شایسته برای آینده کشور به بار آورد. اینکه نتیجه انتخاب مردم در همین دایره مقدورات چه باشد با خود مردم است و هیچ کس نمی تواند به آنها امر ونهی کند که چگونه عمل کنند اما امید است آنان که رای اکثریت را کسب می کنند، دردهای مردم را با همه وجود ببینند و ضمن پایبندی به شعارهای زیبایی که این روزها مطرح می کنند (گرچه در حوزه ابعاد مختلف حقوق انسانی هیچ برنامه جامع و کاربردی از سوی هیچ نامزد انتخابات مطرح نشد) از هر تلاشی برای ارتقای حقوق و وضعیت مردم شریف ایران و اعتلای جایگاه ایران در سطح جهانی دریغ نورزند. غیر قابل انکار است که برای پاسخ دهی به مطالبات ملت، اقدامات اصلاحی و تحول خواهانه متعددی در نگرشها، ساختارها، فرایندها و عملکردها باید انجام پذیرد و همه اجزای حاکمیت باید در این روند همیاری کنند تا آنچه شایسته است محقق شود.

به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *