استاد دوقطبی سازی

محمود احمدی نژاد، کاندیدایی که رد صلاحیتش قطعی است

 

علی روغنگران

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ایران که سال 96 علیرغم مخالفت رهبری کاندیدای ریاست جمهوری شد تا شورای نگهبان وی را رد صلاحیت کند، روز پنجشنبه در شرایطی که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفته بود کسانی که قبلا رد صلاحیت شده اند بهتر است ثبت نام نکنند، با حواشی فراوان به وزارت کشور رفت و برای چهارمین بار در انتخابات ثبت نام کرد و گفت اگر در این دوره رد صلاحیت شوم، انتخابات را تحریم می‌کنم و آن را قبول ندارم و حتی از نزدیک‌ترین افراد به خودم هم حمایت نخواهم کرد. ثبت نام محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری را از چند بعد می‌توان نگاه کرد؛ از یک سو که او یک شهروند است و طبیعتا حق دارد که در انتخابات حضور داشته باشد. نکته دوم این است که او یک شهروند عادی نیست و دو دوره دولت در اختیار او بوده و در آن دوران کشور را به بدترین نحو ممکن اداره کرده است. با این وضعیت بسیاری از کارشناسان معتقدند که نباید شرایطی ایجاد شود که دوباره او بیاید و دولت نهم و دهم را ادامه دهد. گم شدن دکل نفتی، هزینه‌هایی که برای دور زدن تحریم‌ها شده و میلیارد‌ها میلیارد دلار گم شده و سرمایه عظیمی که با بی تدبیری مثال زدنی این دولت در آمریکا بلوکه شد، تنها بخشی از خسارات آن دوران می باشد. باید سرنوشت این پول‌ها مشخص شود و او باید پاسخگو باشد. او تحریم‌ها را کاغذ پاره خواند و این در شرایطی است که کمر مردم در زیر بار تحریم‌ها شکسته شده و در آمد‌های نفتی کشور به پایین ترین حد خود رسیده است. به راستی اگر احمدی نژاد برگردد می‌خواهد دقیقا چه بخشی از سیاست های دولت‌های خود را ادامه دهد؟ آیا می‌خواهد پول‌های گم شده و دکل ناپدید شده را برگرداند؟ می‌خواهد اعتبار از بین برده ایران در دوره خودش را باز گرداند یا چه؟ باید مشخص شود که او با چه برنامه و هدفی وارد انتخابات شده است؟ بر خلاف آنچه گفته می شود امروز احمدی نژاد چندان هم تنها نیست و طرفدارانی در میان مردم دارد.

اگر به حرف‌های احمدی نژاد دقت کنید می‌بینید که او هیچ کس را قبول ندارد. از دولت و شورای نگهبان گرفته تا سایر نهاد‌ها. او حتی در دوران ریاستش در قوه مجریه، منصوبان خود را هم قبول نداشت و مدام وزرایش را تغییر می‌داد. احمدی نژاد امروز شورای نگهبان را در مقابل خود قرار داده است و فردا مشخص نیست که چه فرد یا نهادی را مخاطب قرار دهد

او 8 سال رئیس دولت بوده و طبیعی است که با توجه به میزان نارضایتی مردم از دولت و البته وعده های پوپولیستی ناتمام او، همچنان عده ای بازگشت به 8 سال پیش را دلپذیر تر از امروز تصور کنند. اما بسیاری از این روش‌ها اکنون دیگر نخ‌نما شده و دست او برای بخش بزرگی از جامعه رو شده است. مثلا حضور طرفداران او در روز ثبت نام و تشنجی که ایجاد کردند غیرطبیعی بود. احمدی نژاد احتمال رد صلاحیت را برای خود در نظر دارد، او البته طبق قانون می‌تواند در انتخابات شرکت کند ولی سخنان او در روز ثبت نام مبنی بر تحریم انتخابات و … نیز حاکی از این موضوع است که با کندیداتوری اش در انتخابات هدف دیگری را دنبال می کند. پیش بینی می‌ شود که او جزو کاندیدا‌های تایید صلاحیت شده نباشد و خودش هم به این اشاره کرد که اگر رد صلاحیت شود در انتخابات شرکت نمی‌کند و انتخابات را تحریم می‌کند. این رفتار دقیقا تفاوت جریان او با آیت الله هاشمی را نشان می‌دهد. مرحوم هاشمی زمانی که رد صلاحیت شد نه تنها انتخابات را تحریم نکرد، بلکه پشت روحانی رفت و از او حمایت کرد. این تفاوت او با سایر بزرگان نظام است که با یک رد صلاحیت بخواهد یک خط بر انتخابات کشور بکشد. نظام به چند دلیل اعتبار دارد و یکی از اعتبار‌های آن همین انتخابات و مشارکت مردم است. محمود احمدی نژاد با سخنرانی خود در روز ثبت نام نشان داد که یقین دارد که رد صلاحیتش قطعی است و نظام هم هزینه‌ای برای تایید صلاحیت او پرداخت نخواهد کرد. در حال حاضر باید گفت که حاکمیت تنها احمدی نژاد را تحمل می کند. رهبری، احمدی نژاد را به عنوان فردی که 8 سال اختیار قوه مجریه کشور را به عهده داشته، به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآورده است، اما این به معنای آن نیست که اجازه دهند در انتخابات حضور پیدا کند و بار دیگر عهده دار دولت شود. در این میان اما برخی معتقدند که احمدی نژاد به دنبال دوقطبی سازی است. احمدی نژاد یکبار دوقطبی خودش و آیت الله هاشمی را ایجاد کرد و اکنون به دنبال ایجاد دوگانه‌ای میان خودش و نظام است. او می‌خواهد خود را صدای ملت بداند و در یک دو گانگی مقابل نظام بایستد. اگر به حرف‌های او دقت کنید می‌بینید که او هیچ کس را قبول ندارد. از دولت و شورای نگهبان گرفته تا سایر نهاد‌ها. او حتی در دوران ریاستش در قوه مجریه، منصوبان خود را هم قبول نداشت و مدام وزرایش را تغییر می‌داد. احمدی نژاد امروز شورای نگهبان را در مقابل خود قرار داده است و فردا مشخص نیست که چه فرد یا نهادی را مخاطب قرار دهد. البته بعید به نظر می رسد که بخواهد با اصل حاکمیت درگیری پیدا کند زیرا این هوشمندی را دارد که نباید وارد این عرصه شود.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *