گفتگو با یک هنرمند موفق مشهدی؛

موسیقی در مشهد با چالش مواجه است

مریم اصغری

موسیقی همواره در بین هنرها، از جایگاه بسیار ارزشمندی در کشور برخوردار بوده و کسب رتبه‌های بین‌المللی توسط نوازندگان و اساتید بنام این رشته مصداقی بر این موضوع است. در این بین چه بسیار هنرمندانی که از خطه خراسان و مشهد پا به این عرصه گذاشته و با پشتکار خود، این ره صد ساله را کوتاه کردند.

از این رو جوانان مشهدی در عرصه موسیقی به توانایی‌های چشم‌گیری دست یافته‌اند، اما متاسفانه همچون فعالین دیگر رشته‌های هنری، راه موفقیت خود را فقط در تهران می‌بینند و هیچ چشم اندازی برای خود در موسیقی مشهد ترسیم نکرده‌اند. امین قاضی یکی از همین افراد است و 34 سال سن دارد. وی حدود 18 سال است در عرصه موسیقی با سازهایی مثل گیتار باس، گیتار آکوستیک، گیتار الکتریک و سازهای کوکی و کیبورد و درامز مشغول نواختن است که ماحاصل آن چندین اجرای زنده در خارج و داخل کشور بوده است. گفتگوی کوتاهی با این جوان موفق داریم که در ادامه بخشی از آن را می‌خوانید؛

به عنوان اولین سوال کمی از فعالیت‌های خود بگوئید؟

زمینه فعالیت تخصصی من آهنگسازی، اجرای زنده و تدوین است که با این تجربیات در آلبوم‌های موسیقی همکاری می‌کنم. من بسیار علاقه داشتم موسیقی را به صورت تحصیلات اکادمیک ادامه بدهم که متاسفانه امکانپذیر نشد و مقاطع علمی موسیقی را به صورت تجربی طی کردم و در نهایت با توجه به علاقه‌ای که داشتم وارد گروهای موسیقی شدم. در ادامه مسیر رشد برای چند اجرا به خارج از کشور رفتم و این امر موجب آشنایی با تعدادی از تهیه کنندگان و آهنگسازان و نوازندگان شد.

شرایط کنونی فعالیت در زمین آهنگسازی چگونه است؟

پیش از شیوع کرونا فعالین این حوزه در صورت داشتن ممیزی در کارها، با فیلتر کردن قسمت‌هایی از آهنگ، مجوز اجرا از ارشاد می‌گرفتند اما کرونا شرایط را از نحو مطلوب خارج کرد. به طوری که دو اجرای زنده بنده نیز در برج میلاد تهران لغو شد و به مرور شرایط برای فعالین حادتر شد. اکنون به گونه‌ای است که ضبط‌های استدیویی نیز متوقف شده و عملا باید بصورت نامحسوس ضبط کنیم. متاسفانه از آنجایی که مرکزیت فعالیت‌های هنری تهران می‌باشد، برای ضبط باید به تهران مراجعه کرد که البته با توجه به اهمیت حفظ پروتکل‌ها این موضوع نیز امکان‌پذیر نیست.

آیا فعالیت در زمینه موسیقی در مشهد با چالش مواجه است؟

از این موضوع نمی‌توان غافل بود که تهران سکوی پرتاب هنرمندان برای دیده شدن است، چرا که بسیاری از جشنواره‌ها و اجراهای بزرگ در این شهر اتفاق می‌افتد. بنابراین موفقیت را نه تنها در مشهد که در هیچ شهری از کشور با تهران نمی‌توان مقایسه کرد. اما موضوع مشهد این است که بافت مذهبی این شهر در فرهنگ موسیقیایی مردم نیز تاثیرگذار بوده و به عبارتی موسیقی با جو این شهر در تناقض است. بنابراین فعالیت در این زمینه اغلب با چالش مواجه است.

موسیقی چه تاثیری در شخصیت و جهانبینی افراد دارد؟

موسیقی بر روی تمام افراد تاثیر خود را می‌گذارد، فقط مقدار آن متفاوت است. موسیقی تاثیر مستقیم بر روی احساس و ادراک انسان دارد و قطعا کسی که این طعم از احساس را درک می‌کند، نگاه متفاوتی در جهان‌بینی خواهد داشت، در زمان نواختن نه تنها دست بلکه روح انسان درگیر این احساس می‌شود و موسیقی ماندگاری در روح دارد. به عبارتی هیچ نوازنده‌ای و یا خواننده‌ای در داخل و خارج نمی‎تواند نسبت به موسیقی خود بی‌تفاوت باشد. او در مورد نواختن و تنظیم و اجرای کار خود فکر می‌کند و لذت می‌برد و تاثیرش تا سال‌ها با او خواهد ماند.

جایگاه و تاثیر هنر را در آرامش روانی جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هنر اگر بدون محدودیت و آزادانه باشد، بطوری که هر کس متکی به گرایش هنری خود شود، مسلما آرامش روانی را در پی دارد که در یک چرخه دومینو وار این حال خوب به جامعه منتقل می‌شود. به عبارتی اگر شرایط اجازه دهد تا هر شخص احساسی که می‌خواهد را در هر هنری مثل فیلم، موسیقی و یا حتی نقاشی پیدا کند، حتما حس خوبی پیدا خواهد کرد.

چه ضمانتی برای موفقیت در زمینه موسیقی در داخل کشور وجود دارد؟

موفقیت یک واژه کلی است که به چند بخش تقسیم می‌شود. شاید یک نفر صدای استانداردی داشته باشد و در ضبط موفق باشد اما در ادامه باید در دیگر قسمت‌ها مثل اجرای زنده خودش را نشان بدهد، در غیر این صورت موفقیتش در زندگی شخصی خودش محدود می‌شود و به پایان می‌رسد. در ایران فضایی برای تقدیر از نمایش زنده وجود ندارد تا هنرمند دیده شود، اختلاف ایران و خارج در این قسمت است، در داخل ایران افراد موفق زیادی هستند ولی دیده و شناخته نمی‌شوند. ما هنرمندانی در سطح بین‌المللی داریم که اگر خارج بودند برای آنها سر و دست می‌شکستند اما در ایران بصورت ناشناخته در تنهایی کار می‌کنند. به عبارتی این شخص موفق است اما در نبود حمایت برای دیده‌شدن پروسه موفقیتش تکمیل نشده و به مرور انگیزه خود را از دست داده است.

آیا به نظر شما صنعت موسیقی در مقایسه با دهه 50 در راستای رشد قدم برداشته است؟

در سال‌های اخیر موسیقی از نظر تکنیک پیشرفت خوبی داشته است. به طور نمونه کوروش یغمایی سبک راک را وارد ایران کرد. اما کارهای کاوه، پسر او، صدها برابر از نظر آهنگ‌سازی و نوازندگی کیفیت بالاتری دارند. البته کارهای کوروش یغمایی همیشه ماندگار خواهد بود، اما موضوع این است که با توجه به پیشرفت تکنیک و تغییر تکنولوژی ایجاد شده در این سال‌ها، موسیقی ارتقا پیدا کرده است.

در ارزیابی شما تغییر ذائقه موسیقیایی در نسل فعلی، مثبت است یا منفی؟ 

در تعریف ذائقه یک مثال می‌زنم؛ اگر 5 مدل غذا داشته باشیم یعنی قدرت انتخاب داریم اما اگر یک نوع غذا باشیم دیگر حق انتخابی نداریم. وقتی کارهای فاخر و درخور کمتر تولید شود، جوان امروزی مجبور است تن به هر نوع موسیقی بدهد و به مرور گوشش به این موسیقی عادت کند.

و به عنوان حرف آخر؟

در کوچه و پس کوچه‌های این کشور تعداد زیادی استعداد نهفته شده است که هیچ کس خارج از محدوده شهری از آنها خبر ندارد. این اتفاق تنها یک پیام دارد، اینکه آنها انگیزه‌ای برای معرفی خودشان ندارند تا دیگران را با خبر کنند. من نمی‌دانم راهکار چیست، اما هرچه هست نباید بگذاریم این استعدادها ناشناخته باقی بمانند.

 

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *