ضعف کتابهای درسی در آموزش صحیح به دانشآموزان و رفع ابهاماتشان؛
کتابهای ناتوان!
فاطمه تنانی
چند سالی است که نظام آموزشوپرورش با ایجاد تغییراتی در محتوای درسی، خاطره مربوط به نظام قدیم و جدید حدود 25 سال پیش را زنده کرده است. درواقع وزارت آموزشوپرورش با ایجاد تغییراتی در محتوای کتاب درسی تلاش کرده تا این مباحث را برای دانشآموزان ملموستر و قابل فهمتر کند، اما در این امر چندان موفق نبوده است.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» اخیراً تغییرات سلیقهای در کتابها، محتوای آموزشی آن و حتی برخی تصاویر موجود در کتابهای درسی منجر به بروز حساسیتها و واکنشهای جمعی شده است. به همین دلیل وزیر آموزشوپرورش در آبان ماه سال جاری دستور ایجاد تغییراتی در محتوای کتابها داده و بیان کرده است: «هرگونه تغییر بدون فکر و اندیشه قبلی در کتابهای درسی میتواند موجب حساسیت شود و جامعه را نسبت به سازمان پژوهش و نظام تعلیم و تربیت بیاعتماد کند؛ بنابراین لازمه هرگونه تغییر در طرح یا موضوعات کتابهای درسی، تطابق آن با فرمایشات رهبر معظم انقلاب، سند تحول بنیادین، اندیشه و تدبیر در زمینه تغییر است».
تغییرات نامناسب اِعمال شده در این کتابها از یک سو و بیتوجهی به نیازها و مسائلی که دانشآموزان نسل جدید را درگیر خود کرده از سوی دیگر منجر شده تا کتابهای درسی نتوانند در آموزش و انتقال مفاهیم و اطلاعات مورد نیاز دانشآموزان عملکردی موفق داشته باشند. به همین دلیل به سراغ تعدادی از دانشآموزان دوره متوسطه دختر و پسر رفتیم تا نظراتشان در مورد کتابهای درسی و مسائلی که میخواهند نسبت به آن آگاهی داشته باشند، جویا شویم.
شاهرخی: سیستم آموزشوپرورش برنامههای خود را براساس شرایط و تحولات موجود و با توجه به هویت دانشآموزان و همچنین با شناخت صحیح از فضای مجازی تنظیم کند. درواقع نباید شرایطی وجود داشته باشد تا هر کس بتواند اعمال نظر کند؛ چراکه این شرایط ما را دچار واپسگرایی فرهنگی خواهد کرد
مهسا معتقد است که بعضی از کتابهای درسی هیچ کاربردی ندارند. او توضیح میدهد: «برخی کتابهای درسی که به دوره متوسطه دوم اضافه شده هیچ کارایی ندارند مثل کتابهای دفاعی، محیط زیست و هویت. درواقع خواندن این کتابها بیشتر وقتگیر است و مجبوریم برای نمره گرفتن مطالب آن را حفظ کنیم. بعضی کتابها هم مثل جامعهشناسی در سه سال دهم تا دوازدهم با مسائل روز جامعه فرق دارد. همچنین اجازه نداریم در کلاس جامعهشناسی از یکسری از مسائل سوال بپرسیم به خاطر اینکه معلم حرف ما را قطع میکند و هیچگاه جوابگوی ما نیست».
جلد کتابها بیروح است
فاطمه هم از جذاب نبودن کتابهای درسی میگوید او معتقد است حتی جلد کتابها هم بیروح است و هیچ نکته جذابی ندارد: «جذابیت خیلی از کتابها کم است مثلا کتاب جامعه جلد بیروحی دارد و حتی عکسهای داخل کتاب هم خوب نیست و بیشتر در مورد شخصیتهای خارجی است. یا در کتاب تاریخ سال یازدهم اسمهای عربی سخت و زیادی به کار برده شده و اصلا از ایرانیها حرفی نزده است. برای من که علاقه به تاریخ دارم تفاوت زیادی بین کتاب درسی تاریخ با نوع غیردرسی آن وجود دارد. به نظرم در کتابهای درسی فقط به شخصیتها و قهرمانهای مرد پرداخته شده و حرفی از شخصیتهای تاریخی و قهرمانان زن نیست».
علی: وقتی برایم این سوال پیش میآید که چرا ارتباط با جنس مخالف اشتباه است کسی را ندارم تا جواب را از او بپرسم برای همین سعی میکنم جواب سوالاتم از گوگل پیدا کنم
نگین از نحوه درس دادن و آموزش معلم دینی انتقاد میکند. به نظر او معلم دینی نمیتواند پاسخ درستی در مورد ارتباط درست با جنس مخالف را توضیح دهد: «معلمهای دینی ارتباط و دوستی با جنس مخالف را رد میکنند و این را گناه بزرگی جلوه میدهند. اصلاً در مورد ارتباط درست با جنس مخالف و احساسات دخترانه و کنترل آن حرفی نمیزنند. خانواده هم با فهمیدن ارتباط دخترشان با جنس مخالف او را تنبیه کرده و حتی کتک میزنند بدون آنکه در مورد این موضوع با او حرف بزنند و دلایل قانع کنندهای برای عدم دوستی با جنس مخالف را بیان کنند».
دوست دارم از قهرمانهای زن بدانم
افسانه دوست دارد که مطالب کتابهایی مثل ادبیات فارسی، روانشناسی و … موضوعات جذابتر و داستانوار داشته باشد: «بعضی کتابهای درسی برایم جذابند مثل ادبیات، روانشناسی و… که به نظرم اگر مطالب این کتابها به شکل داستانی بیان شود بیشتر مورد توجه دانشآموزان قرار میگیرند. کاش کتابهای درسی داستانهای جذابی هم در مورد زنان قهرمان داشت تا بتوانیم آنها را الگو قرار دهیم، اما متاسفانه هیچ توجهی به کارها و اقدامات زنان مهم نشده است».
کتابهای درسی هیچ توضیحی در مورد ازدواج و مسائل عاطفی نمیدهند
افسانه میگوید: «دوستدارم حداقل در یک کتاب درسیمان در مورد سن مناسب ازدواج، تصمیم درست برای انتخاب همسر آگاهی دادن در مورد مسائل عاطفی و احساسی که نوجوانان، خصوصاً دختران در این سن با آن روبهرو میشوند توضیحاتی داده شود تا از این طریق بتوانیم در مورد این مسائل درست رفتار کنیم و در آینده با آگاهی ازدواج کنیم. به نظر من باید در کتابهای درسی به موضوعات احساسی و عاطفی بیشتر پرداخته شود تا دختران و پسران ما روشنفکر شوند».
افسانه: کاش کتابهای درسی داستانهای جذابی هم در مورد زنان قهرمان داشت تا بتوانیم آنها را الگو قرار دهیم، اما متاسفانه هیچ توجهی به کارها و اقدامات زنان مهم نشده است
اگرچه که قشر دانشآموز اعم از پسر و دختر در رابطه با برخی موضوعات یا مفاهیمی که در مورد مدرسه و کتابها وجود دارد نظرات و دیدگاههای نزدیک و گاهی شبیه به همی دارند. اما در برخی از مسائل زاویه دید آنها و دغدغههایشان متفاوتتر است. هرچند که برخی پاسخها در مورد کتابهای درسی نزدیک به نظرات دانشآموزان دختر میباشد. برای مثال علی، هومن و علیرضا معتقدند: «در کتابهای درسی بیشتر قهرمانها مرد هستند و کمتر از زنان، کارها و اقدامات مهمشان برای کشور صحبت شده».
علیرضا میگوید: «به نظرم کتابهای درسیمان باید بیشتر و بهتر به آینده شغلی و مهارتآموزی توجه کند. یکی از مشکلات کتاب درسی این است که زیاد در مورد زندگی و نیازهای افراد در سنین مختلف حرفی نزده و متاسفانه معلمها هم فقط به کتاب بسنده میکنند و مطلبی بیشتر از آن نمیگویند. بنابراین نمیتوانند راه درست و مسیر صحیح را به ما نشان دهند».
هومن توضیح میدهد که باید آموزشها در مدارس عملی باشد تا دانشآموز بهتر و عمیقتر درس را بفهمد. «کتابها به زبان ساده نیستند و نمیتوانیم به راحتی موضوع را درک کنیم؛ مثلأ در کتابهای تاریخ از دو هزار سال پیش سخن گفته شده در صورتی که ما از ۱۰۰ سال پیش تاریخ کشورمان اطلاع درستی نداریم». به نظر علی هم کتابها بدون معلم قابل فهم نیستند و حتما باید برای بهتر یاد گرفتن مطالب درسی از کتابهای کمکدرسی استفاده کرد.
نکته قابل توجه این است که دانشآموزان پسر، خواستار یادگیری مطالبی متفاوت از کتابهای درسی هستند. برای مثال در این گزارش دختران دانشآموز کمتر به مسائل و مباحث مربوط به ارتباط با جنس مخالف اشاره کردند، اما پسران دغدغه بیشتری در این زمینه داشتند و میخواستند که به سوالاتشان پاسخهایی مشخص، واضح و قانعکننده داده شود.
جواب سوالاتی که ذهنم را مشغول کرده از گوگل درمیآورم!
آنها میخواهند پاسخ برخی از سوالاتشان را از طریق کتاب یا مدرسه بیاموزند. علی معتقد است وقتی برایم این سوال پیش میآید که چرا ارتباط با جنس مخالف اشتباه است کسی را ندارم تا جواب را از او بپرسم. او میگوید: «وقتی این سوالات برایم پیش میآید کسی را ندارم که از او بپرسم و راهنماییام کند. برای همین سعی میکنم جواب سوالاتم از گوگل پیاده کنم».
خانواده و معلمهایم جواب قانعکننده برای سوالم ندارند
هومن میگوید: «16 سالهام و میخواهم دوستدختر داشته باشم، ولی پدرم محدودم کرده و این اجازه را به من نمیدهد. همیشه پرسیدم چرا باید این محدودیت وجود داشته باشد، اما پدرم مدام میگوید ۱۸ساله شدی بعد و اصلاً به همچین موضوعی فکر نکن. این جواب برایم قانعکننده نیست. معلمها هم جوابی نمیدهند». علیرضا معتقد است همه پدرومادرها مخالف ارتباط با جنس مخالف هستند. «فکر میکنم وظیفه معلم است که دوست دختر داشتن را برای ما توضیح دهد و خوب و بد آن را به ما بفهماند، ولی متاسفانه در مدرسه کسی را نداریم که جواب سوالات ما را به راحتی بدهد و ما بتوانیم رابطه دوستانه داشته باشیم».
اما پرسش اینجاست چرا دانشآموزان به ویژه کسانی که دوره نوجوانی را سپری میکنند معتقدند کتابهای درسی آن طور که باید سطح دانش و آگاهی آنها را بالا نمیبرد و آنها نمیتوانند پاسخ به سوالاتشان را از طریق مدرسه به عنوان دومین نهاد مهم جامعهپذیرکننده افراد به دست آورند؟ جعفر شاهرخی، جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که چرا میان آنچه که در جامعه وجود دارد و آنچه که در کتابهای درسی مطرح میشود تفاوت است به طوری که دانشآموزان نمیتوانند بین این دو ارتباطی بیایند، توضیح میدهد: باید بدانیم که در همه دنیا یکی از شاخصهای رشد، فعالیتهای آموزشوپرورش در آن کشور است. نکته مهم اینجاست زیرساخت همه این آموزشها کتابهای دوره ابتدایی است که از همان اول شخصیت و عادتهای یادگیری افراد را میسازند.
وی میافزاید: درواقع کتاب درسی چارچوبی برای معلم است تا بتواند با همین محتوا و در چارچوبی مشخص، آموزشهای لازم را به دانشآموزان ارائه بدهد. نکته مهم اینجاست تمام جهانبینی، فرهنگ و … باید از طریق همین کتابها برای دانشآموز پایهگذاری شود.
شاهرخی با بیان اینکه «آموزشوپرورش در تدوین محتوای کتابهای درسی میبایست تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و امنیت اجتماعی، روانی و اخلاقی را متناسب با سنین مختلف دانشآموزان مد نظر بگیرد» تشریح میکند: پس این محتوای درسی باید نقشه راهی برای دانشآموز ارائه دهد تا از طریق آن بتواند هدفی را که جامعه برای دانشآموز تعیین کرده تحقق بخشد. بنابراین این کتابها، ابزاری برای رسیدن به هدف مورد نظر جامعه و نظام آموزشوپرورش هستند. پس نباید مقدمه، شکل و محتویات کتاب درسی ذهن دانشآموز را پراکنده و درگیر کند. مخصوصاً در شرایط فعلی که تمام آموزشها از راه دور شده و نقش کتاب کمرنگتر شده است.
این جامعهشناس معتقد است آموزش در فضای مجازی باعث شده که دانشآموز به همان چارچوب کتاب محدود شود. درواقع فضای مجازی اطلاعاتی فراتر از آنچه که در کتاب وجود دارد به دانشآموزان ارائه میدهد.
اِعمال سلیقه در تهیه و تنظیم محتوای درسی تهدیدکننده است
شاهرخی ادامه میدهد: یکی از مشکلات دیگر کتابهای درسی وجود غلطهای نگارشی و نوشتاری است. وجود چنین اشتباهاتی نشاندهنده ویراستاری ضعیف و عدم توجه دقیق به کتاب است. درواقع اشتباهات و غلطهای موجود در کتابهای درسی منجر به سردرگمی دانشآموز میشود و نشان میدهد که وقت زیادی برای ساخت محتوای صحیح درنظر گرفته نشده و حکایت از اِعمال سلیقه افراد در تهیه و تنظیم کتاب دارد که تهدیدکننده است.
فقدان زیرساختهای آموزشی؛ عامل سرخوردگی از درسخواندن
وی با بیان اینکه «بیتوجهی به زیرساختهای مورد نیاز در نظام آموزشوپرورش مطمئناً منجر به عدم موفقیت در پرورش صحیح اخلاقی افراد میشود» میافزاید: پرداختن به یک جنبه از کتاب و نادیده گرفتن جنبههای دیگر آن آسیب بزرگی است؛ بنابراین توجه به همه جنبههای مورد نیاز دانشآموزان بسیار اهمیت دارد. درواقع بیتوجهی به این مسائل منجر به بروز آسیبهایی از جمله سرخوردگی از درس خواندن و بیاهمیت شدن درس و مدرسه در دانشآموز میشود.
گاهی برخورداری دانشآموز بیش از معلم است؛ این یعنی بها ندادن به معلم
این جامعهشناس معتقد است که معلمان آینه تمامنمای آموزشوپرورش هستند و کمتوقعترین قشر جامعه محسوب میشوند. او مطرح میکند: گاهی در بعضی مناطق، برخورداری دانشآموز از معلم بیشتر است و این یعنی به معلم، بها داده نشده. وظیفه آموزشوپرورش توجه بیشتر به این قشر و برآورده کردن نیازهای آنها است تا معلم هم انگیزه بیشتری برای تدریس داشته باشد. پس نکته اینجاست در شرایط فعلی اگر کتابهای درسی محتوای ارزشمندی هم داشته باشند، اما به دلیل نبود انگیزه کافی در معلم مفاهیم به خوبی آموزش داده نمیشود.
شاهرخی با اشاره به راهکارهای لازم برای رفع مشکلات موجود در کتابهای درسی تشریح میکند: باید توجه داشت که فرهنگشناسی و توجه به مقولههای فرهنگی کار متخصصان است؛ بنابراین ضروری است تا دفتر برنامهریزی و تالیف کتب آموزشوپرورش در محتوای کتابها و تدوینکنندگان این محتواها بازبینی و نظارت کافی داشته باشد. همچنین ضروری است تا در محتوای کتابها مخصوصا دوره ابتدایی حساسیت بیشتری به خرج دهد.
واپسگرایی فرهنگی؛ با اِعمال سلیقههای گوناگون در برنامهریزی نظام آموزشوپرورش
وی ادامه میدهد: از سویی دیگر نظام آموزشوپرورش بایستی اهمیت بیشتری برای معلمان قائل شود؛ چراکه معلمان هستند که محتوای درسی را با کموکاستیهایی که دارد به دانشآموزان آموزش میدهند؛ پس باید انگیزه کافی برای تدریس بهتر داشته باشند. از نظر من باید سیستم آموزشوپرورش برنامههای خود را براساس شرایط و تحولات موجود و با توجه به هویت دانشآموزان و همچنین با شناخت صحیح از فضای مجازی تنظیم کند. درواقع نباید شرایطی وجود داشته باشد تا هر کس بتواند اعمال نظر کند؛ چراکه این شرایط ما را دچار واپسگرایی فرهنگی خواهد کرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.