نقش موسسات فرهنگی در ارائه هنر؛
موفقیت در گرو کار گروهی
مریم اصغری
بی شک کسب هنری که بخشی از آن در گرو فرهنگ باشد کار طولانی، یادگیری و فرهنگپذیری را میطلبد. همچنین زمان میخواهد و به امکانات مالی و مادی نیاز دارد. سرمایه فرهنگی، به عنوان عاملی قدرتمند در تعیین روابط اجتماعی، در سالهای اخیر توجه بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان را به خود جلب نموده است.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» بدون تردید سرمایه فرهنگی برخاسته از سه منشأ گوناگون پرورش خانوادگی اجتماعی و طبقاتی، آموزشهای رسمی و مهارتهای کسب شده از طریق آن، و همچنین فرهنگ شغلی است. در این بین جامعه میتواند با گسترش آموزشهای رسمی و مهارتآموزی از طریق متولیان و نهادهای فرهنگی از جمله موسسات فرهنگی و هنری کشور در زمینه انباشت و موفقیت افراد گام بردارد. در این بین موسسات باید بتوانند خلاهای موجود را پر کنند و به دو امر توجه بیشتر نمایند: توجه موسسات فرهنگی و هنری به ارزشهای محلی و ملی در برنامهریزیهای اجتماعی و فرهنگی، توجه به نیازهای معنوی افراد جامعه از طریق برنامهریزیهای خرد و کلان!
بدون تردید نقش موسسات فرهنگی در ایفای هنر به جامعه غالبا کسل، کار سادهای نیست و باید با شناسانی نیازمندیهای فرهنگی مردم منطقه از طریق نیازسنجی و مخاطبشناسی، بتوانند با ابزارها و شیوههای خلاقانه به دغدغهها و مشکلات فرهنگی مردم پاسخ دهد و دوشادوش نهادهای دولتی گام مثبتی در ارائه هنر و همچنین اشتغال زایی بردارند. آنچه میخوانید گزیدهای از صحبتهای افرادی است که در زیر یک نام مشترک، سالیانی را به فعالیت هنری و فرهنگی پرداختهاند.
راه دانایی و ده سالی که بر آن گذشت!
سپهر خالو یکی از این افراد است که مدیریت موسسه فرهنگی «راه دانایی» را به عهده دارد و به گفته او از سال 1389 و در یک تیم دونفره فعالیت خود را با هدف تولید محتوا آغاز کردهاند. او میگوید: خیلی اتفاقی وارد استودیو شدیم و از جریان صدا، با صوتی کردن اشعار استقبال کردیم. بعد به این فکر افتادیم که حوزه فعالیت خود را گستردهتر و تصویری هم کار کنیم. به همین جهت وارد مرحله تولید شدیم و آثار را در وبسایت منتشر کردیم. در بین این مسیر برای جشنواره عمار نیز کاری را آماده و نفر اول جشنواره شدیم .
او ادامه میدهد: کمکم به درآمدزایی فکر کردیم و اینکه برای هر بخش از کار، نیروی متخصص استخدام کنیم. با گسترش کار، مجوز رسمی گرفتیم و تولیدات قویتر شد. به مرور سفارشات در ژانرهای تبلیغات. فایلهای آموزشی، مستندسازی و برند سازی به قدری زیاد شد که در حوزههای مختلفی چون گویندگی، تدوین و تولید جذب نیرو داشتیم و با این روند و در این قالبها موسسه با نام راه دانایی به ثبت رسید.
خالو میافزاید: به مرور کار خود را گسترش دادیم و در حال حاضر در تهران، نیشابور و مشهد دفتر کار داریم. در این سالها نمونه کارهای خوبی ارائه دادیم و توانستیم با شرکتهای بزرگ مثل گاج، مبتکران، فولاد و… کار کنیم. تا به حال، سی درصد از راه را آمدهایم اما بدون تعارف هنوز هم به آنچه در نظرداشتیم نرسیدیم .
وی در پایانبندی صحبتهای خود بیان میکند: وقتی میشود از کاری چندین نفر درآمد داشته باشند، حس خوبی دارد و کار هم قویتر میشود. بیشک پیشرفت این مجموعه، مدیون کار نیروهای متخصص است که در مسیر سختیها ناامید نشدند.
مخاطبشناسی گام اول آهنگسازی است!
اردلان مسیحآبادی یکی دیگر از این افرادی است که در این موسسه فعالیت میکند. او با پیانو به دنیای موسیقی وارد شده و آهنگسازی را از چهار سال پیش آغاز کرده و سال اول دانشگاه، آهنگسازی الکترونیک را در پیش گرفته است. وی در خصوص تاثیر موسیقی در تبلیغات میگوید: ما رسانهای بصری محض نداریم و تنها عکاسی، رسانه دیداری است. ویدئو نیز بدون صدا بی معنی است. امارسانه موسیقی محض داریم. در کلیپهای تبلیغاتی، بخش بزرگی از تاثیرگذاری بر اساس صدا اتفاق میافتد، چراکه بر اساس آن صدا، میتوان حس را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کرد.
مسیحآبادی در خصوص چالشهای پیش روی آهنگسازان بیان میکند: وقتی یک ترک را میسازیم، برای ارتباط با مخاطب و درک او، باید خودمان را به جای مخاطب قرار دهیم. اولین گام در مخاطبشناسی این است که بدانیم این ترک در چه محیطی و با حضور چه افرادی اجرا میشود. بنابراین یکی از بزرگترین چالشهای حوزه آهنگسازی این است که باید احساسات را به شکل درستی انتقال دهیم که البته بخشی از این مورد، نیازمند تکنولوژی است و با هر سیستمی نمیتوان به نتیجه مطلوب دست پیدا کرد.
وی در پایان تصریح میکند: در بحث فعلی موسیقی، افراد دو دسته میشوند. عدهای به دنبال تئوری محض هستند و حتی موسیقی بدون احساس اما بدون ایراد و بر اساس تئوری را صحیح میدانند. درمقابل اما عدهای در سبک الکترونیک یا هیپهاپ یا حتی پاپهای جدید هستند که بعضا حتی با نتهای فالش حس درستی را انتقال میدهند و نیاز به حفظ تئوری موسیقی در ان کارها حس نمیشود .
در نویسندگی باید از سانسورها گلایه کنیم!
عاطفه آشیانی جوانی 27ساله است و آغاز نویسندگی او از رادیو ایران شکل گرفته و به مرور به رادیو ورزش نیز راه یافته است. او تا کنون چندین بار در در جشنوارههای داستان کوتاه شرکته کرده و کسب مقام اول استانی و سوم کشوری را در کارنامه کاری خود یدک میکشد.
آشیانی در ارتباط با چالشهای حرفه نویسندگی میگوید: اگر بخواهم از چالشهای نویسندگی بگویم، باید از سانسورها حرف بزنیم. هرچند من قلمم را با سانسورچیها تنظیم نمیکنم اما آنچه که از فیلتر دوستان برای اجرا میگذرد، محدود است. به طور نمونه حتی در مطالب انتقادی هم خیلی وقتها مجبور به سانسور هستیم و یا مجبورمان کردهاند که این کار را انجام دهیم. فرض کنید برای تلویزیون مینویسید، بی شک آنچه در صدا و سیما پخش میشود خیلی محدودتر از چیزی است که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود .در واقع بخاطر اینکه دست ما بسته است، نمیتوان خیلی راحت حرف زد و البته، این مسئله از دولتی به دولت دیگر متفاوت است .
وی ادامه میدهد: خیلی وقتها وقتی خروجی کار را از رادیو گوش کردم، فهمیدم که چه خروجی پرسانسوری بوده است. اینکه آدم وقتش را بگذارد و ارزش فکری خود را استفاده کند و بعد با دل شکستگی ببیند نصف تفکرش سانسور شده، واقعا ناراحت کننده است.
این نویسنده جوان اضافه میکند: خیلی وقتها سفارشی نوشتن کار سختی است و مجبور میشویم سفارشی عمل کنیم و بدون رهایی ذهنی که هر نویسندهای به ان احتیاج دارد، کار کنیم و در چهارچوبهایی که بخاطر سفارش مجبوریم تابع آن باشیم، بنویسیم.
آشیانی در خصوص فعالیتهای موسسه فرهنگی «راه دانایی» میگوید: در این بین موسسه فرهنگی راه دانایی در تمام حوزههای تبلیغاتی و انتقادی فعالیت میکند. اما عمده فعالیت آن تبلیغات تصویری و صوتی است که به معرفی شرکتهای بزرگ و تعدادی از بانکها و موسسات خصوصی و دولتی میپردازد.
تهدیدها را به فرصت تبدیل کردیم!
خسرو جلیلی متولد 1371 است و تحصیلاتی مرتبط با حرفه تدوین، تصویربرداری و کارگردانی که در حال حاضر در آن مشغول است، ندارد. او دلیل این اتفاق را اینگونه بیان میکند: دید سنتی خانوادهها به اینکه این رشتهها درامدزایی ندارد باعث میشود کمتر اجازه دهند جوانها به این سمت گرایش داشته باشند. من نیز بعد از تحصیلات با دوستی در زمینه تدوین آشنا شدم و در کنار کار خودم، وارد این حرفه شدم. تا اینکه چهار سال پیش، مطمئن شدم که به این کار با هر سطح از درآمدی، علاقه دارم. کار خود را در این زمینه با صدا و سیمای خراسان شمالی شروع کردم و سپس با همکاری با خراسان رضوی، در زمینه تدوین ادامه دادم. از دو سال پیش نیز در زمینه تصویربرداری و کارگردانی فعالیت میکنم.
وی ادامه میدهد: در این بین با موسسه «راه دانایی» آشنا شدم و متقابلا امتیازاتی برای هم داشتیم. بعد از یک سال همکاری با آنها درسال جاری به نقطهای رسیدیم که واقعا موفقیت خوبی بود و فکرش را هم نمیکردیم و انتظار نداشتیم. بدون تردید، پیگیری در کار نکته مهمی است. من حتی مدتی برای ارائه کار مغازه به مغازه میرفتم و درآمد کمی هم داشتم، اما موفقیت امروز را مدیون همان کارها هستم.
وی میگوید: از زمان اوج کرونا، استرس تعطیل شدن کارمان را داشتیم. اما این تهدید را به فرصت تبدیل کردیم! چراکه مردمی که در خانه بودند، بیشتر در دنیای مجازی وقت میگذراندند و این اتفاق، باعث شد موجی از درخواستها برای تولید محتوا در کل کشور به وجود آید.
وی با اشاره به چالشهای پیش روی خود ابراز میکند: یکی از چالشها این است که این کار قیمت مشخصی ندارد و یکی از دغدغههای ما این است که به مشتری بفهمانیم کار وقتگیری است. فایلی که ساخته میشود فیلمبردار، نویسنده، گوینده، گرافیست، تدوینگر و… دارد و عملا یک مجموعه روی ان کار میکنند. بنابراین بهای آن ناچیز نیست.
در گویندگی، تنها سلاح برای ارتباط با مخاطب صدا است!
مهدیه جنتی حدود ۱۰ سال است کار گویندگی انجام میدهد. او کار خود را با همکاری در موسسه فرهنگی «راه دانایی» در زمینه دکلمه آلبوم، تولید نریشن، پادکست و کتاب صوتی شروع کرد و در ادامه، گویندگی رادیو و گویندگی خبر نیز به کارنامه کاریاش اضافه شد.
وی در ارتباط با چالشهای گویندگی میگوید: گویندگی در ظاهر کار آسانی است و مردم فکر میکنند فقط حرف زدن است اما در واقع، وقتی گوینده هستی فقط صدای تو شنیده میشود و باید تمام احساس مطلب را در هر ژانری بتوانی منتقل کنی. در واقع تنها سلاح برای ارتباط با مخاطب صدا است. بنابراین باید بتوانیم با مطلب خوب ارتباط برقرار کنیم و بعد با تکنیکهای گویندگی به شنونده منتقل کنیم.
جنتی ادامه میدهد: در استودیو باید در سکوت مطلق و محیط بسته، آنقدر تکرار کنیم تا به آنچه میخواهیم برسیم. خودم نیز بارها یک جمله ساده را بیش از ۲۰ بار تکرار کردم تا به نتیجه مطلوب رسیدم.
وی ادامه میدهد: متاسفانه این کار با تمام زحمات، جایگاه لازم را ندارد. شغل جذابی است اما سفارش دهنده ها آنطور که باید ارزش و سختیهای کار را درک نمیکنند و متوجه زحماتی که برای آن کشیده میشود، نیستند. گویندگی از نظر اقتصادی، اصلا تامین کننده نیست. یک دلیل این است که بعضی همکاران، کار را با مبالغ ناچیز و حتی رایگان انجام میدهند و این باعث میشود ارزش کار کم شمرده شود.
این گوینده باسابقه بیان میکند: گویندگی حرفه دلی است و گاهی ممکن است مطلب با حال و روز آدم هماهنگی نداشته باشد. به طور نمونه تیزر تبلیغاتی نیاز به هیجان و انرژی دارد و گاهی با حال آدم همخوانی ندارد. اینکه در آن زمان، خودت را در آن قالب بگذاری، کار آسانی نیست
وی صحبتهای خود را با یک خاطره خاتمه میدهد و بیان میکند: کاری داشتم که در آن قرار بود به جای مادری که برای فرزند مفقودالاثر خود نامه مینوشت و با او حرف میزد، صداپیشگی کنم. من هر بار که خواستم آن را اجرا کنم ناخواسته شدیدا اشک میریختم. در نهایت، بعد از بارها تکرار با همان بغض و اشک کار را اجرا کردم که البته به شدت نیز مورد استقبال قرار گرفت. چراکه حال و هوای کار به خوبی القا شد و کاملا واقع گرایانه بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.