جعبههای خالی از جادو
چهکسی است که نداند رسانه ملی یا همان رادیو و تلویزیون حال و روز خوبی ندارد و طیف وسیعی از مخاطبان خود را از دست داده است. در زمانی نه چندان دور سریالهای محبوب جعبه جادویی مخاطبان خود را در راس ساعت مقرر از خیابانها به منزل میکشاندند و با خود همراه میکردند و این اتفاق بشدت محسوس بود. مردم شبها پای این سریالها مینشستند و روزها قسمتهای مختلف آن را تحلیل میکردند. سریالهایی همچون پس از باران، خواب و بیدار، همسران، در چشم باد، شبهای برره، زیر تیغ، ستایش، خوش رکاب، کوچه اقاقیا، نرگس، مختارنامه و بسیاری از سریالهای دیگر که طرفداران زیادی داشتند و هنوز وقتی اسمشان به گوش میرسد برای همه آشناست.
تلویزیونی که روزی بازیگرساز بود و هنرمندانی چون مهران مدیری، رضا عطاران، شهاب حسینی و بسیاری دیگر را راهی پرده نقرهای سینما کرد حالا به هرکاری دست میزند تا مخاطب رغبت داشته باشد تا چند دقیقهای به آن توجه کند.
این روزها این رسانه پر شده است از گافهای بزرگ که خیلی زود تبدیل به سوژه شبکههای اجتماعی میشوند و دست به دست میچرخند تا همه شاهد افول و سقوط تدریجی رسانه ملی باشند. از جولان شاخهای مجازی در برنامههای مختلف گرفته تا اجرای مسابقات گوناگون توسط سلبریتیها که با حواشی زیادی همراه بوده است.
از طرفی برنامههای امروز تلویزیون رنگ و بویی سیاسی پیدا کردهاست و بنظر میرسد طرف جریان خاصی را گرفته است.
این اواخر هم حذف پرمخاطبترین برنامه تلویزیون یعنی برنامه «نود» صدای همه را دراورد و حذف برنامه آیت الله مکارم شیرازی که هرسال بخش ثابت تلویزیون در ماه مبارک رمضان بود، با این شائبه که اعتراض این مرجع تقلید سرشناس به شیوه شرکت در مسابقه «برنده باش» باعث این اتفاق شده است، به حاشیهها دامن زد.
رادیو هم وضعیت بهتری ندارد و موسیقی روز جای برنامههای آن را گرفته است. برای نمونه رادیو آوا که قرار بود نیاز و انتظار مخاطبین به موسیقی روز را برآورده کند، با پخش آثار تکراری و نه چندان پرطرفدار نتوانست موفق باشد و عموم مردم ترجیح میدهند از آهنگهای دانلودی و یا اپلیکیشنهای مخصوص پخش موزیک استفاده کنند.
اوج ماجرا هم به انتقاد مقام معظم رهبری از صداوسیما برمیگردد که در جمع شاعران گفتند: «نگران زبان فارسی هستم، از صداوسیما گلهمندم، به جای زبان صحیح، زبان بیهویت را ترویج میکند.»
رادیو راه اصلی خود را گم کرده
منوچهر آذری نهتنها گویندهای برجسته و صدایی آشناست بلکه چهرهای شناخته شده نیز هست. این هنرمند پیشکسوت از کم شدن مخاطبان رادیوگله می کند و می گوید: متاسفانه رادیو راه اصلی خود را گم کرده؛ البتههمه تقصیر متوجه ما نیست چرا که تعداد رقبا زیاد شده است. برای کنارزدن این رقبا نیاز به نویسنده، تهیه کننده و بازیگر خوب داریم. در رادیوتنها می توان از طریق صدا و متن خوب مخاطب را جذب کرد.
آذری ادامه می دهد: من در همایش شصتمین سالگرد رادیو بطورخصوصی به حمید شاه آبادی معاون صدای ایران گفتم برگزاری جشنوارهخوب است اما باید برای رادیو مخاطب پیدا کرد. به نظر من الان رادیو باید70 درصد موسیقی و 30 درصد مطلب داشته باشد. من با مردم ارتباطاتزیادی دارم. وقتی از آنان نظرخواهی می کنم می گویند دیگر رادیو گوشنمی دهیم و دنبال کانال هایی هستیم که موسیقی پخش کنند. مردم ازبیان دور شده اند.
اوبا گله مندی از حرکت اشتباه رادیو در مسیر یک بعدی می گوید: باید ازاساتید برای حضور در رادیو دعوت شود. ما نویسندگان و جوانانتوانمندی داریم که در خانه نشسته اند و برای خود می نویسند. افرادیداریم که کتاب ها را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می کنند. میتوانیم از آنان برای برنامه های رادیو و تنظیم داستان های شب استفادهکنیم. ما تهیه کنندگان رادیویی خوبی داریم که از آنان دعوت نمی شود. باید خبرنگاران بین مردم باشند و گزارش تهیه کنند تا رادیو زنده شود. خواستن توانستن است
او با اشاره به جایگاه طنز در رسانه ادامه می دهد: طنز دارای جایگاهبخصوصی است و مخاطبان خود را چه در رادیو چه در تلویزیون دارد اماباید چارچوبش شکسته شود. با دست و پای بسته و محدودیت نمی توانطنز خوب نوشت. باید این ممیزی ها و چارچوب ها از بین برود. طنز الانطنز واقعی که باید تلخ و شیرین و راهگشا باشد نیست. تا زمانی که ایناختلاف سلیقه وجود دارد کاری از پیش نمی رود. برنامه ی جمعه ی ایرانیکه بسیار مخاطب داشت به همین دلیل متوقف شد. ما دعوت به کار شدهایم اما متاسفانه شرایط ما با کسانی که در راس امور هستند همخوانیندارد.
تلویزیون در ادبیات نمایشی ضعیف است
رضا بنفشهخواه یکی از بازیگران پیشکسوت تلویزیون است. او معتقد است ضعف سریالهای این روزهای تلویزیون در ادبیات نمایشی است. او میگوید: کیفیت آثار فرق چندانی با گذشته نکرده و اگر فیلمنامهنویسان بهتری داشته باشیم میتوانیم کارهای مطلوبتری نیز تولید کنیم. هرچند نسبت به گذشته کمی بهتر شدهایم.
به پیشکسوتان توجهی نمیشود
سعید امیرسلیمانی، بازیگر قدیمی تلویزیون که دو فرزندش یعنی کمند و سپند نیز هنرمندان شناخته شدهای هستند از بیتوجهی به پیشکسوتان رادیو و تلویزیون گلایهمند است. او تنها تکیهگاه این روزهای همنسلیهای خودش را موسسه هنرمندان پیشکوت میداند و تصریح میکند: البته این موسسه حمایت مالی از ما انجام نمیدهد و تنها ما را به بهانههای مختلف دور هم جمع میکند.
امیرسلیمانی وضعیت مالی تلویزیون را بدتر از گذشته میبیند و اسپانسر محور شدن این رسانه را عاملی برای این موضوع مطرح میکند.
او بیان میکند: من خودم یکسال و نیم پیش کاری را انجام دادم و باید همان موقع دستمزدم را میگرفتم اما حتی جواب تلفنم را هم نمیدهند.
این بازیگر پیشکسوت دلیل کاهش مخاطب تلویزیون را قدرت پایین این رسانه در رقابت با سایر رسانههای میداند و میافزاید: اویل شروع به کار ما تنها دو شبکه تلویزیونی وجود داشت و مردم مجبور بودند پای آنها بنشینند اما درحال حاضر شبکههای ماهوارهای و اینترنت فضا را به تسخیر خود درآوردند و تلویزیون برای جذب مخاطب باید کیفیت برنامههای خود را افزایش دهد.
حالا باید دید و صداوسیما با داشتن بیش از 50 شبکه تلویزیونی و کانال رادیویی چه برنامهای برای بهبود اوضاع خود دارد و چگونه میخواهد سرمایه اصلی از دست رفته خود که مخاطب نام دارد، دوباره بازگرداند.
صادق شیخی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.