غم فرهنگ یا غم نان

سازمان های متولی هیچ کمکی به پروسه چاپ ونشر کتاب نمی کنند

مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب “دیدار بی دیدار”تازه ترین اشعار (سمانه مصدق) شاعر روشندل مشهدی ،که در قالب ترانه سروده شده در فرهنگسرای اندیشه تهران برگزار شد. این کتاب که با مشارکت یک شاعر دیگر به چاپ رسیده مجموعه ای از اشعار به زبان محاوره است که برای اطلاعات بیشتر از نحوه شکل گیری اثر و این که چرا در تهران چاپ و رونمایی شده است با شاعر این کتاب به گفتگو نشستیم. مصدق که دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی تا مقطع کارشناسی ارشد و ساکن مشهد است دومین اثر خود را این روزها به پیشخوان فرهنگی کشور ارائه کرده است.

**به عنوان اولین سوال و آشنایی بیشتر، کمی از این اثر تازه رونمایی شده بگویید؟

کتاب ” دیدار بی دیدار”مجموعه ترانه ای است که در قطع رقعی و در 107 صفحه و تیراژ 1000جلد توسط انتشارات سارات در تهران به چاپ رسیده است.در این مجموعه 19 قطعه شعر از من و 22قطعه هم از دوست شاعرم “تارا کسرایی” چاپ شده که حاصل چندین سال کار من و کسرایی است. بعد از موفقیت نسبی که کتاب اولم یعنی”تکیه کن فقط به چشمای خودت” چندین سال پیش داشت تصمیم گرفتم این بار به صورت اشتراکی این کتاب را چاپ کنم و امیدوارم این مجموعه هم مورد استقبال علاقمندان ترانه قرار بگیرد.

**چگونه به این تصمیم رسیدید که کتابی اشتراکی تدوین کنید با توجه به این که ممکن است چنین ماجراجویی های ادبی با ریسک بالایی در بخش جذب مخاطب توام باشد؟

حقیقتش این است که من با دوست شاعرم در فضای مجازی آشنا شدیم و اشعار خود را برای یکدیگر و البته درفضاهای دیگر به اشتراک می گذاشتیم به تدریج که این دوستی عمیق تر شد و چشم انداز های مشترک بیشتری در شعر هم کشف کردیم به این فکر افتادیم یک امضای هنری مشترک هم در کنار دوستی هایمان داشته باشیم و با پیگیری و تلاشی که انجام شد خوشبختانه این اتفاق افتاد و من از این همکاری بسیار خوشحالم. امیدوارم در حوزه پخش و فروش کتاب هم این اثر با موفقیت همراه باشد که بتوانیم این تجربه خوب را تکرار کنیم.

**چرا این کتاب در تهران چاپ شده است؟

این علت خاصی نداشت.چون تارا کسرایی ساکن تهران است و ارتباطات خوبی هم با انتشارات تهران داشت و از طرفی انتشارات سارات با این که تازه تاسیس است ولی بسیار به نظرم حرفه ای و دغدغه مند آمد تصمیم گرفتم که این کتاب را با این که خودم درمشهد هستم در تهران چاپ کنم .البته از فضای بازتر و وسیع تر تهران در حوزه کتاب و مسایل نمایشگاهی هم نمی شود به راحتی گذشت که همین امکانات بیشتر شاید موجب ترجیحاتی در نویسندگان و صاحبان قلم شود.

**بسیار خوب چاپ اثر به کنار . برگزاری جشن امضا هم در تهران ضرورتی داشت ؟

البته که وقتی کتاب در تهران چاپ شده و یکی از نویسندگانش هم تهرانی است طبیعی است که این اتفاق در تهران بیفتد ولی در برنامه ریزی که انجام شده ما پنجشنبه آینده در ارومیه و ماه آینده هم رونمایی کتاب را در اصفهان و مشهد خواهیم داشت و مطمننا عرضه و رونمایی این کتاب به تهران محدود نخواهد شد. مطمئن باشید خراسان و مشهد به عنوان یکی از قطب های اصلی و اساسی ادبیات در کشور مطرح است و من به این که عضو کوچکی از فضای ادبی مشهد هستم به خودم افتخار می کنم.

**از وضعیت این روزهای نشر کتاب و شرایط انتشاراتی ها بگویید؟

اگر بخواهم حقیقت را بگویم و بی رودرواسی باشم باید به این حقیقت تلخ اعتراف کنم که این روزها وضعیت کتاب و نشر اصلا خوب نیست. هزینه ها بالا ،کاغذهای کم کیفیت و نوع چاپ نامناسب و شاید نوسانات اقتصادی ،همه و همه شرایطی را به وجود آورده که تیراژ کتاب متاسفانه در بعضی از انتشاراتی ها به 100 نسخه رسیده است. بسیاری از دوستان شاعرم این روزها کتاب های خود را ترجیح می دهند که به صورت ناشر مولف و هزینه شخصی خود چاپ کنند. سازمان های متولی هیچ کمکی به پروسه چاپ و نشرکتاب نمی کنند و این باعث تاسف است. بیشترین مشکل در حوزه پخش کتاب است که نشرها به این مهم هیچ توجهی ندارند و اساسا خودشان را مقید و مسئول این کار نمی دانند. البته ناشرانی که بیشتر اسم و رسم دارند به این مسئله به همان نسبت کم توجه ترند. واقعا گاهی به این نقطه می رسیم که یک شاعر این همه هزینه را برای چه متحمل می شود؟ واقعا سهم ناشران و در مقیاس بزرگتر مسئولین فرهنگی در این پروسه کجاست؟ سرانه مطالعه و نشر در کشور به صورت نگران کننده ای پایین است و متاسفانه امید به بهبود هم نیست. من و دوستان که نباید یک بار کتاب را روی دوش بگذاریم و کل کشور را دوربزنیم که بتوانیم گوشه ای از هزینه های خود را پوشش دهیم.بحث مارکتینگ هنر و به خصوص ادبیات این روزها با بحرانی جدی روبروست. و این حمایت جدی مسئولین را می طلبد. باور کنید غم فرهنگ یک ملت کمتر از غم نان آنها اهمیت ندارد.

**کلام آخر؟

از شما متشکرم که در این شرایط تنها امید نویسندگان و هنرمندان هستید .در چند سال گذشته تلاش شما را درمطبوعات دیده ام واز شما و روزنامه صبح امروز بسیار سپاسگزارم و امیدوارم این سایه حمایتی روی سر هنر این شهر پا برجا بماند

انتهای خبر/محمد رضا سرسالاری