قضاوت را به مخاطب بسپارید
سال 77 روزنامهای خصوصی در مشهد روی گیشه آمد که پیش از آن به صورت هفتگی منتشر میشد. مدیرمسئولی «محمدصادق جوادی حصار» و تلاش های او و تیمش نام «توس» را بر زبانها انداخت. در مدت اندک انتشار آن آوازه و محبوبیتی دو چندان یافت اگرچه انتشار این «فرزند زمانه خویش» دیری نپایید و پس از 45 شماره چاپ توقیف شد. 17 مرداد ماه و روز خبرنگار دفتر «صبح امروز» میزبان محمد صادق جوادی حصار، روزنامه نگار و فعال اصلاح طلب مشهدی بود، آمده بود تا خسته نباشید به اعضای تنها روزنامه خصوصی خراسان رضوی بگوید. ناگذیر اسم «توس» به میان آمد و او گفت:«زلیخا گفتی و کردی کبابم.» در ادامه این مصاحبه خلاصه ای از گفتوگوی ما را میخوانید.
این فعال اصلاح طلب درباره جایگاه و تعریف خبرنگاری گفت: همان گونه که شهید مطهری «معلمی» را نه «شغل» بلکه هنر نامیدند من معتقدم که این تعریف درباره خبرنگاری نیز صدق میکند.به نظر من خبرنگاری به عنوان شغلی که فقط از آن امرار معاش کنیم، مطرح نیست.
محمد صادق جوادی حصار افزود: اگر به کلمه مرکب «خبرنگار» نگاه کنید، «نگارگری» در ادبیات فارسی با «نوشتن» تفاوت دارد. «نگارگری» هنری است همانند «مرصع کاری» در چیدن جواهرات روی دسته یک شمشیر. «خبرنگار» هم یعنی کسی که میداند، کلمه را کجا بنشاند، چه تعدادی را بزرگ و چه تعدادی را کوچک به کار برد، تا خبری را منتقل کند که تاثیرگذار باشد. گزارشی را بنویسد که منشا اثر، تحول و دگرگونی باشد.
وی اضافه کرد: از یک زاویه البته «خبرنگاری» کار سهل و ممتنعی است. هر کسی میتواند بگوید من یک قلم برداشتم رفتم توی خیابان. «دو خودرو را دیدم که تصادف کردند و بعد رانندههای آنها پیاده شدند و با هم دعوا کردند.» همین روایت کردن میشود یک کار «خبرنگاری» ولی یک «خبرنگار» جامع و مطلع فقط به همین بسنده نمی کند که تصادف رخ داده است، بلکه دهها عامل دیگر را در لحظه رصد میکند.
این روزنامه نگار درباره جامع بودن نگاه اهالی رسانه تاکید کرد: هنر یک نگارنده و تفاوتش با دیگری در این است که با چشمانی عقابی علی رغم تمرکز بر یک نقطه هزار جنبه دیگر آن را هم در نظر میگیرد، این گونه نیست که تمرکز کردن بر یک موضوع او را از نگاه به جنبهها و زاویههای دیگر باز دارد.
مثال ادبی آن نوشتههای محمود دولت آبادی است که با خیلی از نویسندگان دیگر قابل مقایسه نیست. وقتی محمود دولت آبادی به یک روستایی نگاه میکند از چین و چروک پیشانی و چهره آفتاب سوخته شخص گرفته تا خطوط کف دست و بغضی که از ارباب در دل دارد، را میبیند. یعنی همزمان با هم این موارد را میبیند و در آن شخص روستایی «بغض کلام وهارمونی بدنش» هنگام نام بردن از «ارباب» را حس میکند.
این گونه است که وقتی یک خبرنگار در حوزه خبر تبهر پیدا میکند قلمش تاثیرگذار و نگاهش نافذ میشود. به همین دلیل است که بعضی خبرنگاران را مثل کاغذ زر روی دست میبرند. برای رسیدن به این مرحله باید اولا حرفه ای به قضیه نگاه کرد یعنی نباید به آن چیزی که نباید، توجه کرد.
وی اضافه کرد: شما فرض کنید اتوبوسی در کنار یک جنگل پارک کرده و مسافران از آن پیاده شدند. یک شاعر «آرامش و زیبایی جنگل را برای شعر سرودن مناسب میبیند»، یک نقاش «منظرههای بکر را مدنظر قرار داد» و یک حافظ محیط زیست توجهش به کنده کاریهای روی درخت جلب میشود و غصه میخورد به خاطر اتفاقی که برای درختان آن منطقه افتاده است یعنی هر کسی از ظن خود تفسیر میکند، حالا کسی که میخواهد روونامه نگارو خبرنگار حرفهای باشد، چگونه باید نگاه کند؟ باید در گام اول یک جامعه شناس باشد، از سطوح مختلف جامعه آگاه باشد. اهداف متعالی و رفتاری رایج را بشناسد. بتواند گزینشگری کند و از میان آنها اولویتها را بشناسد. وقتی یک خبر را انتخاب میکند به عنوان یک «سرمقاله» و یا «تیتر یک» روزنامه، همه اخبار دیگر را دیده باشد و دهها دلیل ذهنی و زبانی برای دلیل انتخاب «تیتر یک» داشته باشد، حتی اگر کسی قرار نباشد از او دلیل بپرسد. او پاسخ سوال مقدر را برای خودش داشته باشد.
وی تاکید کرد: از این حیث، خبرنگاری کاری بس ظریف، دشوار و پرمخاطره است. «خبرنگار» باید خوب ببیند، خوب تشخیص بدهد، خوب گزینش کند و خوب در کنار هم بچیند. دقیقا مثل یک نگارگر توانایی که از صنعت مرصع کاری استفاده میکند و یاقوت و جواهرات قیمتی دیگر را طوری در کنار هم میچیند که وقتی چیده میشوند، ارزش آن جواهرات دو برابر میشود، «خبرنگار» هم باید بتواند با چیدن مفاهیم و کلمات نظم و معنایی را خلق کند.
جواد حصاردر توصیهاش به اهالی رسانه تصریح کرد: «هر چه دانایی، پرسا باش» ما در این کار هر چقدر بیشتر جلو میرویم باید بیشتر بخوانیم و بپرسیم چرا که حرفه خبرنگاری انتها ندارد. از سوی دیگر یکی از نکاتی که باید مد نظر قرار بدهید این است که قضاوت مستقیم نکنید. این بدان معنا نیست که قضاوت نکنید. طبیعتا وقتی شما یک خبری را انتخاب میچینید و دیگری را نه، یعنی قضاوت کردهاید و این حق شماست ولی نباید قضاوت مستقیم کنید. قضاوت را به عهده مخاطب بگذارید تا بتوانید اعتماد جلب کنید اگر نتوانید اعتماد مردم را در این حوزه جلب کنید، کسی به شما وقعی نمی نهد و به مطالب شما احترام نمی گذارد.
انتهای خبر/
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.