گوشهنشینان کوچک
نیمکتهای مدارس همیشه از نشاط و شادی پر نیست و امروز حجم وسیعی از اندوه افسردگی را تا زنگ آخر تاب میآورد
از رایج ترین مسائل مربوط به سلامت روان در بزرگسالان است، اما این بیماری میان نوجوانان و کودکان نیز در حال افزایش است و روز به روز تعداد بیشتری از آنها به آن مبتلا می شوند. تا چندی پیش روان شناسان باور نداشتند که کودکان هم دچار افسردگی می شوند.
امروزه بر عکس این باور ثابت شده است. حدود دو تا پنج درصد کودکان و نوجوانان دارای علائم افسردگی هستند و حتی سال های تحصیل در مدرسه را با اندوه می گذرانند و این افسردگی روند پیشرفت تحصیلی شان را نیز کند میکنند.
عدهای از روانشناسان معتقدند که شیوع افسردگی میان دانشآموزان، ناشی از مشکلات خانوادگی به ویژه نزاعهای درون خانواده که توسط پدر و مادر صورت میگیرد، است. اما نگاه عمیقتر به سایر آسیبهایی که متوجه خانواده و به ویژه فرزندان است نشانگر این موضوع که با توجه به افزایش آمار طلاق بسیاری از این کودکان در غیاب یکی از والدین رشد میکنند، گاهی این بچهها از هر دو طرف، یعنی از سمت پدر و مادر مطلقه خویش طرد شدند و بالاجبار با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود در شرایط کاملا نامطلوب زندگی میکنند. میزان امید به زندگی در این بچهها به شدت پایین آمده و اغلب احساس میکنند تنها، طرد شده و اضافی هستند. حضور افراد ملامتگر در خویشاوندی این بچهها اعتماد به نفس را از آنان سلب میکند و مشکلات شخصیتی متعددی را برای آنان به همراه میآورد.
خستگیهای همیشگی بی دلیل نیست
سعید اصغری، روانشناس کودک و نوجوان در توضیح علائم افسردگی در دانشآموزان اشاره کرد: نوجوانان مبتلا به افسردگی بشدت احساس ناامیدی و بی ارزشی می کنند. آنها بندرت لبخند میزنند، مات به نقطه ای خیره می شوند و مدام اشک آلوده و مضطرب هستند. تمایل به فعالیتهای معمولی در آنها از بین میرود و ممکن است برای انجام هر کاری احساس خستگی کنند.
وی افزود: عباراتی مانند برایم مهم نیست، نمی توانم آن را انجام دهم، نمی خواهم آن را امتحان کنم و همش تقصیر من است از جمله عباراتی است که معمولا کودکان افسرده به زبان می آورند. دختران افسرده، معمولا گرایش به گوشه گیری دارند در حالی که در پسران افسردگی به صورت بیش فعالی، بی قراری، برانگیختگی و پرخاشگری خود را نشان می دهد. افسردگی کودکان در سنین مدرسه با تحریک پذیری، مجادله جویی و در نوجوانان با احساس گناه و ناامیدی همراه است. برخی از کودکان افسرده فریاد می زنند، جیغ می کشند، بد زبان می شوند و ممکن است با خشم و قهر کج خلق شوند. این بچه ها وقتی در خانه هستند، با والدین خود جر و بحث می کنند، با برادران و خواهرانشان می جنگند یا تبدیل به موجودی می شوند که در خانه هیچ کاری انجام نمی دهند. آنان سعی می کنند از کارهایی مانند انجام تکالیف مدرسه و کارهای خانه که موجب افزایش برانگیختگی خشم شان می شود، دوری کنند.
افسردههای کوچک از خانوادههای پرتنش
اصغری عنوان کرد: دانش آموزان افسرده معمولا فرزندان خانواده های پرتنش هستند، در نتیجه هر آنچه معلمان بتوانند علاوه بر دانش آموزان برای خانواده های آنان نیز انجام دهند، می تواند کمک کننده باشد.
وی بیان کرد: زمانی که حضور دانش آموز در مدرسه به دلیل بیماری های فیزیکی کم می شود و این در حالی است که هیچ علامت فیزیکی ظاهری وجود ندارد یا با دیدن علائمی مانند تمرکز ضعیف دانش آموز، بی حالی، خستگی، کمبود انرژی و انگیزه محدود، بی اشتهایی، ناتوانی در تصمیم گیری، ارتباط ضعیف با همکلاسی ها، ضعف یادگیری؛ معلمان با آگاهی از این علائم می توانند متوجه مشکل دانش آموز شوند.
این روانشناس کودک و نوجوان افزود: شرکت در فعالیتها می تواند به دانش آموزان افسرده احساس هدفمند بودن بدهد. معلمان در تشویق این روال از جایگاه خوبی برخوردارند. برای دانش آموز افسرده مشغول بودن به فکرهای منفی می تواند مانعی در برابر یادگیری باشد. این دانش آموزان باید مرتب تشویق شوند. همچنین معلمان می توانند برای کمک به این دانش آموزان، به آنها مسئولیت بسپارند. چنانچه مسئولان مدرسه بهویژه معلم کلاس آشنایی و آگاهی کامل از اثرات هر یک از عوامل ذکر شده بر دانش آموز و روش های مناسب هدایت فعالیت های آموزشی در جهت تامین نیازهای عاطفی و اجتماعی او را نداشته و بموقع از وی حمایت نکنند، چه بسا تنش ها و فشارهای وارد شده بر دانش آموز اثرات منفی و درازمدتی بر وی باقی بگذارد.
قرص اعتماد به نفس چاره و درمان
اصغری خاطرنشان کرد: از دیگر وظایف مدرسه در پیشگیری از افسردگی دانش آموزان، تجهیز آنان به کسب مهارت هایی برای تعارضهای شخصی و بین فردی و ارائه واکنش های موثر در اوضاع دشوار زندگی است.تقویت مهارت های اساسی ارتباطی دانش آموزان بخصوص توانایی گوش دادن، ابراز همدردی، رشد خودباوری و اعتماد به نفس، علاوه بر این که باعث می شود آنان در شرایط دشوار مانند خشونت، زورگویی و… تجهیز شوند، موجب می شود دانش آموزان با استفاده از این مهارت های آموخته شده آماده شوند تا در آینده در محیط وسیع اجتماعی نقش خود را بهخوبی ایفا کنند.
در پایان باید تاکید کرد که شیوع افسردگی میان دانشآموزان به میانگین کمتری رسیده و امروز نمیتوان گفت تنها نوجوان آن هم به دلیل مسائل بلوغ گاهی دچار افسردگی میشوند. سبک زندگی و دیگر مشکلات خانواده و تغییر شرایط زندگی و محیط آسیبهای مخربی بر روح و روان کودکان گذاشته و اکنون افسردگی در دایره بیماریهای بزرگسالان نمانده و کودکان را نیز درگیر اختلالات روحی و روانی کرده است.
انتهای خبر/نیلوفر اقبال
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.