«چشم، چشم، دهن، پا»
نمایشگاه نقاشی «چشم، چشم، دهن، پا» مجموعهای مشترک از آثار نقاشی «سمانه احسانینیا» و «فاطمه شریفی» است که دوم اسفند ماه در محل نگارخانه بخارا با حضور مدیرعامل موسسه توانبخشی همدم «دکتر زهرا حجت» و مسعود لعلی از نویسندگان بزرگ استان و سایر علاقه مندان افتتاح شد. در این نمایشگاه، در مجموع 40 قاب از این دو هنرمند معلول و توانمند به نمایش گذاشته شده است.
سمانه احسانی نیا متولد اردیبهشت سال 1363 در شهر قاین است. وی پیش از سانحه رانندگی در دوران جوانیاش که منجر به معلولیتش شد در زمینههای هنری از جمله عکاسی، تئاتر و معرق فعالیت میکرد. بعد از این حادثه، او دچار ضایعه نخاعی شد و حالا تنها قادر است گردن خود را تکان دهد. احسانی نیا مدتی طولانی در آسایشگاه معلولین زندگی کرد اما با وجود مشکلات زیاد جسمانی، شرایط جدید را پذیرفت و در سال 1386 در رشته علوم اجتماعی شاخه پژوهشگری مشغول به تحصیل شد. پس از آن، در سال 1387 نقاشی با دهان را آغاز کرد و در سال 1391 با اساتیدی همچون هادی تقی زاده و محمود حسینی آشنا شد و نقاشی را به صورت حرفهای تر دنبال کرد. او در اواخر سال 1390 با بازگشت به خانه پدری و حمایت خانوادهاش با آسایشگاه خداحافظی کرد و سه سال در کنار آنها خودش را برای محکم شدن و شروع یک زندگی مستقل آماده کرد. احسانی نیا علاوه بر نقاشی، در سایر زمینههای فرهنگی از جمله گویندگی و شعر فعالیت دارد و عضو هیئت مدیره گروه تئاتر معلولین «بچههای باران» میباشد. همچنین، در بازه سالهای 92 تا 96 سابقه برگزاری سه نمایشگاه انفرادی و یک نمایشگاه گروهی را در کارنامه هنری خود دارد و در نمایشگاه «چشم، چشم، دهن، پا» با بهرهمندی از تجربه و آموزشهای هادی تقی زاده و همیاری سمانه بیات، قابهای دیدنی و زیبایی را با تکنیک آبرنگ و اکرلیک خلق کردهاست.
فاطمه شریفی، مبتلا به فلج مغزی است. به گفته خودش، در 7 ماهگی با تزریق آمپولی اشتباه به او، معلولیت را از خداوند هدیه گرفت. فلج مغزی انواع مختلفی دارد و در نوع معلولیت او، سلولهایی از مغز که به دستها، صورت و گفتار فرمان میدهند آسیب دیده اند. شریفی بیش از 10 سال است که با پا کار میکند و آثار نقاشی او نیز با هنر پای توانمندش خلق شدهاند.
فاطمه شریفی در اولین لحظههای افتتاح نمایشگاه مشترک خود با سمانه احسانی نیا گفت: ضمن تشکر از همه برای حضور در این نمایشگاه و تلاشهای استاد گرامی و مهربانم، میخواهم برایتان چند کلامی از حرفهای دلم بگویم. ما معلولین، به اصطلاح جامعه معلول هستیم؛ نام «معلول» را روی ما گذاشتهاند بدون آن که دلیلی برای ایجاد این تفاوت بین ما و آدمهای عادی وجود داشته باشد و یا آن را خواسته باشیم. مدتی پیش با تعدادی از دوستانم بحثی را در اینستاگرام مطرح کردیم که چرا به ما میگویند معلول؟ چرا چنین اسمی را روی ما گذاشتهاند؟ مگر ما چه تفاوتی با سایر انسانها داریم؟ این یک باور اشتباه است و هر بار که کلمه «معلول» در وصف هر یک از ما شنیده میشود، همراه با آن ذهنیتی منفی در آدمها به وجود میآید. چطور ممکن است خداوندی که قادر است این همه زیبایی خلق کند، مثل گل، طبیعت، و ما انسانها که اشرف مخلوقات هستیم. معلومین را زشت، بد یا ناقص آفریده باشد؟ این تفاوت از نادانی و ناتوانی خدا نیست بلکه از حکمت اوست. خداوند با دادن این هدیه به من گفت که فاطمه شریفی! من تو را اینگونه دوست دارم. خالق تو من هستم و همیشه تو را در آغوش میگیرم. خداوند یک حکایت جدید در من خلق کردهاست و انسانها باید بدانند که تمام کارها و برنامههای خدا از روی حکمت و دانایی است. میخواهم از خالق خودم شاکر باشم که این هدیه را به من داد. موهبتی که جامعه، آن را با دلایلی نامعلوم و نادرست «معلولیت» مینامد. برایم دعا کنید تا بتوانم قدردان این هدیه زیبا باشم.
سمانه احسانینیا ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری نمایشگاه مشترک با فاطمه شریفی، هدف برگزاری «چشم، چشم، دهن، پا» را حمایت از مرکز معلولان امید مطرح کرد و در این رابطه گفت: مرکز معلولان امید، فضای ارزشمندی دارد که با هدف درمان عارضه زخم بستر برای معلولان فعالیت میکند. عارضهای که شخصا به آن دچار بودم و پس از آن که مسئول روابط عمومی این مرکز «آراز برزگر» ایده برگزاری این نمایشگاه را مطرح کرد، وظیفه خودم دانستم تا با حضور در آن، از فعالیت های مرکز توانبخشی معلولان امید حمایت کنم. امیدوارم در این چند شب تا پنجم اسفند ماه، شاهد حضور گرم دوستان و حمایتشان از نمایشگاه باشیم.
در حاشیه افتتاحیه نمایشگاه، آراز برزگر، مسئول روابط عمومی مرکز معلولین امید در مشهد، درباره ایده شکل گیری نمایشگاه مشترک این دو هنرمند و سایر فعالیتهای مرکز معلولان امید گفت: نمایشگاه «چشم، چشم، دهن، پا» خود به خود شکل گرفت. من سال هاست سمانه احسانی نیا و هنرش را میشناسم و مدتی پیش به واسطه دعوت شدن به گروهی در تلگرام با فاطمه شریفی و آثار زیبایش آشنا شدم. در همان روزها ایده برگزاری نمایشگاهی مشترک از آثار این دو نقاش به ذهنم رسید. پیگیریهای اولیه را شروع کردیم و هر دو هنرمند، بی چون و چرا از ایده برگزاری نمایشگاه استقبال کردند. البته در این مسیر، موضوع و مشکلاتی هم در زمینه عدم همکاری برخی گالریها و مراکز دولتی برای برپایی نمایشگاه داشتیم تا اینکه نگارخانه بخارا برای میزبانی از آثار این دو هنرمند پیش قدم شد و مجموعهای از 40 قاب نقاشی این دو هنرمند را به نمایش گذاشتیم. تلاش ما در مرکز امید این است که با توانبخشی به معلولان، برای ادامه زندگی روزمره و انجام دادن هنرهای مختلف به آنها انگیزه و هدف بدهیم. علاوه بر این نمایشگاه، در همین شبها تئاتری در مشهد به نام «بانوایان» که پس از مدت ها تمرین و تلاش مستمر بچههای معلول آماده اجرا شده است به روی صحنه میرود و مرکز معلولین امید، برای هرچه بهتر شدن روند این فعالیتها تلاش میکند.
مسعود لعلی، نویسنده نامآشنا و موفق استان که در لحظه افتتاح این نمایشگاه حضور داشت در توصیف آثار این دو هنرمند تصریح کرد: هر کسی با دیدن این نمایشگاه و هنر این دو نقاش بازتعریفی از معلولیت خواهد داشت. معلول، فردی نیست که توانایی راه رفتن نداشته باشد بلکه کسی است که همت قدم گذاشتن در مسیر زندگی و مشکلاتش را ندارد. معلول، انسانی نیست که دست نداشته باشد بلکه کسی است که دست خیر نداشته باشد و در نهایت معلول کسی نیست که قدرت بینایی نداشته باشد بلکه کسی است که فرصتها و نعمتهای زندگیاش را نمیبیند. این نمایشگاه اوج تجلی اراده انسانی است و به ما نشان میدهد که برای رشد و تعالی انسان، هیچ مرزی وجود ندارد.
در حاشیه این نمایشگاه با دکتر زهرا حجت، مدیر عامل موسسه توانبخشی همدم گفتوگوی کوتاهی داشتم. به گفته وی، در تاریخ 16 تا 18 ام اسفند ماه امسال بازارچه نیکوکاری همدم دایر خواهد بود و در آنجا باقیمانده آثار به فروش نرسیده «چشم، چشم، دهن، پا» به نفع مرکز معلولان امید عرضه میشود. از او در رابطه با فعالیتها و رویکردهای اخیر همدم پرسیدم. حجت در این رابطه گفت: موسسه توانبخشی «همدم»، رویکرد توانبخشی و آموزش به حدود چهارصد دختر و پسر بی سرپرست را دارد. مشکل اصلی بچههای موسسه همدم کم توانی ذهنی است. در همدم، ما روی ذهن بچه ها کار میکنیم تا عقب افتادگی ذهنی آنها کم شود و به قول بهزیستی چیها به مرور «میانهراهی» میشوند. اگر بچههای ما خانوادهای داشته باشند تا آنها را حمایت کند هرگز در آسایشگاه نمیماند. معضل اصلی ما این است که بچهها خانواده ندارند یا بچههایی بی سرپرست و بدسرپرست هستند.
وی در زمینه انگیزه بخشی به معلولان و مددجویان گفت: کسانی که در موسسههای خیریه و توانبخشی فعالیت میکنند تمام تلاش خود را برای بهبود شرایط زندگی و امید دادن به این بچهها به کار میگیرند اما چیزی که امثال سمانه احسانی نیا و فاطمه شریفی نسبت به دیگران شاخص میکند این است که هر یک از آنها در زندگیاش شخصا به خودش کمک کردهاست و اراده کردهاند تا با امید و هدف، برای ساختن زندگی خود تلاش کنند. این دو هنرمند با وجود این که خانواده دارند و از سوی آنها حمایت شدهاند اما بسیار هستند بچههایی که معلولیت دارند و توسط خانواده روابطشان با جمعهای خانوادگی و محیطهای اجتماعی قطع میشود، در انزوا میمانند و ایزوله میشوند.
***
گفتنی است اختتامیه نمایشگاه «چشم،چشم، دهن، پا» در تاریخ شنبه پنجم اسفند ماه با حضور دکتر امیر شهلا در نگارخانه بخارا برگزار میشود.
گزارشی از هدیه ریحانی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.