«گوستاو فلوبر»، میراثدار انقلاب فرانسه
دوازدهمین جلسه نشست ادبی «شبی با بزرگان داستان» با محوریت نقد و بررسی آثار «گوستاو فلوبر»، با همکاری حوزه هنری استان و انجمن ادبیات داستانی دریچه و با مدیریت دکتر نعیمه ترکمن نیا در محل حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد.
در ابتدای برنامه بروشورهای زندگینامه و لیست آثار نویسنده در اختیار حضار قرار گرفت و حسین عباس زاده نویسنده و منتقد که اجرای برنامه را بر عهده داشت، بصورت کاملتری به زندگی و آثار نویسنده پرداخت. عباس زاده راز موفقیت فلوبر را پشتکار فراوان او دانست و به تشریح این مطلب که چگونه فلوبر تاثیر عمیقی بر روند تحول داستان نویسی از کلاسیک به مدرن گذاشته است پرداخت.
زندگینامه نویسنده
گوستاو فلوبر از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه بود که اغلب جزو بزرگترین رماننویسان ادبیات غرب شمرده میشود. او از پیشگامان ادبیات رئالیسم در این کشور است. فلوبر در ۱۲ دسامبر ۱۸۲۱ در روآن فرانسه متولد شد. او نویسندگی را از دوران کودکی آغاز کرد و در نوشتن بسیار وسواسی و سختگیر بود و برخی از مواقع برای هر صفحه، یک هفته وقت صرف میکرد. فلوبر بسیاری از شهرت خود را مدیون نوشتن نخستین رمانش مادام بوآری در سال ۱۸۵۷ است. وی فرزند یک جراح تجربی بود، کسی که در رمان مادام بوآری نقشی کلیدی دارد. آثار فلوبر به دلیل ریزبینی و دقت فراوان در انتخاب کلمات، آرایههای ادبی، و بهطور کلی زیباییشناسی ادبی، در ادبیات زبان فرانسوی کاملاً منحصربهفرد است. او سرانجام در ۸ مه ۱۸۸۰ در پنجاه و نه سالگی بر اثر خونریزی مغزی درگذشت.
معرفی اجمالی آثار
زهره موسوی در بخش بعدی برنامه به معرفی اجمالی آثار گوستاو فلوبر پرداخت و گفت: مجموعه آثار فلوبر را در سه دسته میتوان جای داد: دوران باستان، آثار هنری و آثار خیالی. از شاخصترین آثار این نویسنده فرانسوی میتوان از مادام بواری، تربیت احساسات، سالامبو و بووار و پکوشه نام برد. در مادام بواری که بیشک شاهکار ماندگار فلوبر در جهان ادبیات است، رئالیسم روشنگرانه فرانسوی به وضوح دیده میشود. در این اثر فلوبر به روانکاوی دقیق همه شخصیتها میپردازد و توصیفات بی بدیل و روابط علی و معلولی قوی نیز از دیگر ویژگیهای این اثر هستند. سالامبو را میتوان یک اثر تاریخی دانست. گئورگ لوکاچ، این اثر را نماینده بزرگ تحول رمان تاریخی میداند. سالامبو درباره ی محاصره کارتاژ در قرن سوم پیش از میلاد مسیح و ماجرایی عشق مانتو و سالامبو دختر پادشاه است.
موسوی در ادامه معرفی آثار فلوبر چنین گفت: تربیت احساسات فصل تازهای در باب روانشناسی قلمداد میشود. به علاوه این اثر را میتوان سرچشمه رمان مدرن دانست. راوی نامریی، ساختار هرمی و بی موضوعی رمان از ویژگی های اثر هست. همچنین قهرمانان این کتاب نخستین نمونه های ضد قهرمان ادبیات معاصر محسوب میشوند. بووار و پکوشه آخرین اثر فلوبر است که وی در آن به توصیف حماقت انسانها میپردازد. بووار و پکوشه رمانی هجو آمیز است که در آن فلوبر انزجار خود را از بورژوازی نوکیسه ی عصر خود ابراز می دارد.
اوج نگاه روانشناسانه در «مادام بوآری»
مهری غلامپور در بخش بعدی برنامه به معرفی اثر شاخص و برجسته ی فلوبر یعنی مادام بوآری پرداخت و گفت: رمان مادام بوآری بر اساس اتفاقی واقعی شکل گرفته است. رمانی است سرشار از مسائل روانشناختی که در آن به زندگی اِمابواری بعنوان شخصیت اصلی داستان پرداخته است.این داستان روایتگر زندگی زنی کمال گرا است که از شرایط زندگی خود هیچ زمان راضی نیست و همین باعث میشود با مردان دیگری ارتباط برقرار کند و نیمه گمشده خود را در مردانی غیر از همسرش جستجو کند و در نهایت بعد از اینکه در شرایط سخت مالی میافتد و از معشوقهایش کمک میخواهد ؛آن ها به او کمک نمیکنند و او خودکشی میکند. فلوبر در این رمان خیلی پیشتر از آنکه زیگموند فروید به یکسری مسائل روانشناختی بپردازد به اِما به عنوان یک مورد مطالعاتی نگاه کرده و بسیاری از اصطلاحات را که فروید سالها بعد اختراع کرده ؛او در رمانش به کار برده است .
مبارزه درونی منطق و احساس
زهره حائری در بخش دیگر برنامه به معرفی رمان «تربیت احساسات» پرداخت و بیان کرد: رمان « تربيت احساسات »در باره جوانی به نام « فردریک مونرو » هست که آرزوهای بزرگی در سر دارد و بسیار بلند پرواز است، اما به هیچ کدام از آرزوهایش نمیرسد چرا که در طی سفری با زنی متأهل به نام « ماری آنجل» آشنا میشود و دلباخته او میشود. از آنجا که ماری آنجل زن نجیب و وفاداری است فردریک ناکام و سر خورده از این عشق ممنوعه، تصمیمهای اشتباهی در زندگی خود میگیرد و با سرمایهگذاریهای غلط و رابطه با دوستان نااهل مسیر زندگیش را ناخواسته تغییر میدهد. همچنین در این رمان در کنار موضوعات عاطفی و احساسی به رویدادهای تاریخی و انقلاب دوم فرانسه در سال ۱۸۴۸ می پردازد.
حائری در ادامه افزود: درون مایه این رمان مبارزه درونی شخصیت، بین منطق و احساس است. راوی دانای کل محدود به شخصیت است، نوع نگارش واقعگرایانه و تحلیلهای روان شناختی عمیقی دارد، شخصیتها به شیوه عینی و با دقت توصیف شده است همچنین توصیفات بسیار هنرمندانه و به صورت ادیبانه ای توصیف میشود. بیش از هر چیز «سبک فلوبر »در این رمان رعایت شده ، سبکی مدرن که تمام ساختار یک رمان مدرن را رعایت کرده است. این رمان را میتوان یکی از سرچشمههای بنیادین ادبیات مدرن اروپا دانست .
گذر از کلاسیک و حرکت به سوی مدرنیسم
در بخش پایانی مهناز رضایی لاچین نویسنده و منتقد، به بررسی داستان «ساده دل» پرداخت. وی در ابتدای صحبتهای خود، به ویژگیهای آثار فلوبر اشاره کرد و گفت: آثار فلوبر متاثر از دو رویداد مهم تاریخی است یکی پشت سر گذاشتن عصر روشنگری است و دیگری انقلاب فرانسه.
رضایی ادامه داد: در آثار فلوبر اولین نشانههای گذر از کلاسیک، حرکتهای جسورانه برای ایجاد رویکردی مدرن و ایجاد سبک بر اساس فردیت مولف دیده میشود. از دیگر ویژگیهای آثار فلوبر مشاهده دقیق زندگی و انعکاس آن در داستان با بهرهگیری از توصیف جز به جز، تغییر اساسی زاویه دید دانای کل است. او به عنوان نویسنده میکوشد در گوشهای بایستد و سعی کند جایگاه بیشتری برای تفکر مخاطب ایجاد کند.
نویسنده کتاب «پرواز سوییس» سپس خلاصهای از داستان را برای حضار روایت کرد و به بررسی شخصیت اصلی داستان پرداخت و گفت: شخصیت اصلی داستان زن خدمتکاری است که فلیسیته نام دارد. در تاریخ و فلسفه فرانسه نیز کشیش و فیلسوفی به نام فلیسیته دولامینه وجود دارد داستان در ابتدا به شرح گذشته سخت و پر از فقر و ناکامی فلیسیته میپردازد تا اینکه او در خانه زنی به نام اوبن به عنوان خدمتکار پذیرفته میشود و از آن پس، آن خانه مامن او میشود. فلیسیته دارای ویژگیهای خاص شخصیتی و فلسفه شخصی است که او را از دیگر خدمتکاران متمایز میکند. او نگاه متمایزی به زندگی دارد و به همین دلیل مورد مضحکه و تمسخر جامعه قرار گرفته و او را به بلاهت متهم میکنند.
رضایی فلیسیته را با نمادهایی که در کل داستان وجود دارد هماهنگ دانسته و در این باره گفت: داستان سرشار از نمادهای مسیحی است. مانند چشمه مقدس، بره آیینی، مراسم کلیسا، جشن فصل، مراسم نان نوید و … و بدین ترتیب مقایسه های زیادی با زندگی مسیح وار در داستان وجود دارد همچنین در بخش پایانی که فلیسیته در حال مرگ است ، این احتضار سبکبالانه صورت میگیرد. مرگی که شاید از نگاه دیگران فلاکت محسوب شود ولی از نظر فلیسیته، گذر از جهان مادی به دنیای معنوی و آسمانی تلقی می شود.
وی در پایان استفاده ی فلوبر از استعاره، نماد، کنایه، مجاز را ستود و اظهار داشت: گزینشهایی که در داستان انجام شده در قالب پشتوانه تصویری و بیان غیرمستقیم، ارجاعی و ارزشگذار به عنوان ارزش زبانی اثر که پیش از این در کارهای کلاسیک دیده نمی شد، در این داستان خودنمایی میکند.
گروه فرهنگ «صبح امروز»
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.