مصیبت نامه تحصیلی یا برگه امتحان؟
در دوران مدرسه و تحصیل در مقاطع دبستان و راهنمایی و دبیرستان، عنوان امتحان از مستمر گرفته تا میانترم و پایانترم هیچکدام فرق زیادی باهم نداشت. تنها تفاوت در آنها، خیال راحت از ادامه ترم تحصیلی بود. مثلا دانشآموز میدانست که این آخرین امتحان نیست و هنوز یک ره شش ماهه تا خرداد دارد. بنابراین با خیالت راحت به شیوهای که انگار قرص »ولش کن» بلعیده، در تمام مهمانیهای خانوادگی و کوچهگردی با رفقا و دورهمیهای دوستان شرکت کرده که مبادا لحظه مهمی را از دست داده باشد. در نهایت با یک شب بیدار خواب با عنوان آشنای «شبِ امتحان» سر میکرد.
پاس کردن به مثابه کوه کندن
همانهایی که از 12 سال تحصیلی و گذراندن چندین سال متمادی از شبهای عارفانه امتحان، به دانشگاه میرسیدند و فارغ از اینکه کسی نیست که بفهمد خانواده تو در چه وضعیتی هستند و والدین آنها را با نامههای باریک مستطیلی بهخود بخواند، تمام طول ترم به کافهگردی، گز کردن خیابانهای اطراف دانشگاه، کوه و دشت و همایش به سر میرسید. تنها فرقش این است که میتوان با خیال راحت به سبک عریضه نویسی احساسی، نامههایی با مضمون پدر و مادرم در بیمارستان هستند، دیشب تصادف کردیم و از این دست پناه برد و گاهی هم نتیجه گرفت.
نامههای چند خطی و گاه چند صحفه ای با التماسهای عاجزانه که در پایین برگه امتحانی نوشته می شود یکی از شیوه های رایج دانشجویانی است که می خواهند آخرین تیر خلاصی را برای دریافت نمره و پاس شدن درس بگیرند. برخی دانشجویان که یک ترم را با اندک زحمتی به سر میبرند، بیشتر اوقات با این امید در جلسه امتحان حاضر می شوند تا با نوشتن عریضه ای و با کمک گرفتن از کلماتی شاید عاطفی و تاثر برانگیز و حتی خودمانی برای گرفتن تنها یک نمره 10 دل استاد را به دست آورند.
افزایش فوت پدر بزرگها و مادر بزرگها
بیچاره استادانی که تمام ترم پای تخته ایستاده و دانشجویان را وادار به گوش دادن و جزو نویسی کردهاند، حالا با انبوهی از مصیبتنامههای احساسی مواجه هستند. چیزی که از این پاورقیها، التماس دعاها میتوان دریافت کرد این است که آمار فوت مادربزرگها و پدربزرگها به طرز غیرقابل باوری در زمان برگزاری امتحان افزایش پیدا میکند.
«استاد شرمنده، من روز امتحان با پدرم دچار مشکل شدم. من شرایط بسیار بدی در خانواده دارم و دارند منو مجبور به ازدواج می کنند. مجبورم برای فرار از این ازدواج توی درس ها قبول بشم….تو رو خدا به من کمک کنید. »
اکثر این دانشجویان ترم آخرهستند و فقط همین یک درس را دارند ! برخی شاغل هستند و خرج یک خانواده پر جمعیت بر دوششان است و…
اما با تمام این اوصاف سوال اینجاست که آیا هر کسی که گرفتاری بیشتری دارد باید نمره بیشتری بگیرد یا هدف از امتحان، سنجش میزان دانستههای دانشجویانی است که قرار است فردا براساس این دانستهها در پستهای مختلف حساس و غیرحساس مسئولیت داشته باشند؟
البته نامه نگاری دانشجویان برای استادان این روزها در برخی موارد در دبیرستانها هم شیوع پیدا کرده است. به راستی دلیل شیوع این التماسهای بی پاسخ چه می تواند باشد؟ تنبلی تحصیلی که بیماری مسری در میان دانشجویان است، اشتغال همزمان با تحصیل، ظهور پدیده “شب امتحانی”، افزایش مشکلات و دغدغه های دانشجویان نسبت به گذشته، مدرک گرایی و اعتقاد به این موضوع که تنها مدرک مهم است و یا از همه اینها مهمتر کاهش انگیزه برای کسب نمرات بالا پیشرفت یا موفقیت تحصیلی؟
یادداشتی از نیلوفر اقبال
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.