کافکای ژاپن در مشهد

نهمین جلسه نشست ادبی «شبی با بزرگان داستان» با محوریت نقد و بررسی آثار «کوبو آبه» در حوزه هنری خراسان رضوی با همکاری حوزه هنری و انجمن ادبیات داستانی دریچه و با مدیریت دکتر نعیمه ترکمن نیا برگزار شد.

در ابتدای برنامه بروشورهای زندگی‌نامه و لیست آثار این نویسنده در اختیار حضار قرار گرفت و سپس مسیح عطایی مجری برنامه، به‌صورت کامل‌تری به زندگی و آثار نویسنده پرداخت، همچنین پاراگراف‌هایی از رمان‌های نویسنده را در راستای جلسه برای حاضرین قرائت کرد.

 

زندگینامه نویسنده

کوبو آبه نویسنده و نمایشنامه‌نویس ژاپنی است که به کافکای ژاپن معروف است. در هفتم مارس ۱۹۲۴ در توکیو متولد شد. او بنا بر اقتضای شغلی پدرش که عضو هیئت‌علمی دانشکده پزشکی موکدن منچوری بود، در یک ایالت دست‌نشانده دولت چین به نام مانچاکو بزرگ شد. بعدها به توکیو بازگشت و در دبیرستان خصوصی معروفی به نام سیجو کوکو مشغول به ادامه تحصیل شد. وی بعدها به عضویت مدرسه پزشکی وابسته به دانشگاه توکیو درآمد. به روایت دوستان، «آبه» در کنار رشته اصلی خود یعنی پزشکی، به مباحث ریاضی و جمع‌آوری حشرات نیز علاقه داشت؛ اما علاقه وصف‌ناپذیر او به ادبیات باعث شد بدون توجه به رشته تحصیلی خود قدم به وادی ادبیات بگذارد.

اولین رمان او به نام «تابلویی در انتهای خیابان» در کمتر از یک سال به چاپ رسید. کوبو در سال ۱۹۵۱ به بام ادبیات ژاپن رسید و برای داستان «جنایت آقای اس کارما» معتبرترین جایزه ادبی ژاپن، آکوتاگاوا را دریافت کرد و در سال ۱۹۶۰ با نوشتن رمان «زن در شن‌های روان» برنده جایزه ادبی یومیوری شد.

 

آثار کوبو آبه

در ادامه شیما افهمی آثار این نویسنده را به‌ مجموعه اشعار، رمان، داستان کوتاه، فیلم‌نامه، نمایشنامه تقسیم کرد و گفت: کوبو کار نوشتن را با «اشعار بی‌نام» شروع کرد و این کتاب را با هزینه شخصی خودش به چاپ رسانید.

وی افزود: مشهورترین رمان‌های او «زن در ریگ روان» و «چهره دیگری» است و از مهم‌ترین داستان‌های کوتاهش «جنایت آقای اس. کارما»، «تجاوز قانونی»، «نقشه تباه شده» را می توان نام‌برد.او همچنین فیلم‌نامه‌ و نمایشنامه های بسیاری همچون «مردی که عصا شد» را نیزدر کارنامه ادبی خود دارد.

 

«زن در ریگ روان» رمانی نمادین

در ادامه کلیپی در مورد رمان «زن در ریگ روان» پخش شد و رئوفه باقری به بررسی این رمان پرداخت و گفت: این رمان، داستان مرد حشره‌شناسی است که برای یافتن حشره به ساحل دورافتاده‌ای سفر می‌کند، به این امید که حشره‌ی ناشناخته‌ای کشف کند و نام خود را بر آن بگذارد. او به دست اهالی یک روستای عجیب، در گودال عظیمی در میان شن‌های روان، به همراه یک زن زندانی می‌شود. داستان، ماجرای کشاکش مرد برای رهایی از این موقعیت وهم‌انگیز و آدم‌های تازه را شرح می‌دهد و درنهایت او همچون حشره‌ای به تکرار زندگی تازه‌اش در میان شن‌های روان عادت می‌کند.

وی «زن در ریگ روان» را مهم‌ترین اثر کوبو آبه برشمرد و ادامه داد: آبه در این رمان دنیایی نمادین را خلق می کند که تابع باورهای اگزیستانسیالیستی است. او در این رمان درد زیستن بشری را به تصویر می‌کشد که مدام در تلاش برای مقابله با زندگی و مرگ است و این تکرار، به‌مرور برای او تبدیل به عادت می‌شود.

 

فلسفه و روانشناسی در «چهره دیگری»

در بخش بعدی کلیپی از رمان «چهره دیگری» به نمایش گذاشته شد و نسرین رجب پور به بررسی این رمان پرداخت و گفت: این رمان به بیان دغدغه‌های مردی می‌پردازد که در اثر یک حادثه دچار سوختگی از ناحیه صورت شده است و ازآنجایی‌که چهره در ارتباط افراد بسیار مؤثر است به انزوا کشیده می‌شود و برای رهایی از این بی‌چهرگی به زدن نقاب پناه می‌برد.

وی افزود: عمده‌ترین ویژگی‌های این داستان بهره‌گیری از اسطوره‌ها، خلق تصاویر بدیع، به‌کارگیری مضامین فلسفی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و استفاده از نمادها است.

 

شناخت هویت فردی در «جنایت آقای اس کارما»

در بخش مهمان، حسین عباس‌زاده کارشناس برنامه با اشاره مختصری به زندگی کوبو آبه و مقایسه او با دیگر نویسندگان ژاپن به شرح دوران مختلف زندگی او و تأثیرگذاری جنگ جهانی دوم بر شیوه‌ی کار او در مسیر نویسندگی پرداخت و به نقد و بررسی داستان «جنایت آقای اس کارما» پرداخت.

وی به تشریح داستان پرداخت و گفت: مردی از خواب بیدار می‌شود و خلأ بزرگی در درون خود احساس می‌کند. او با گم کردن تمام کارت‌های شناسایی و اعتباری خود آن خلأ را بیشتر و بزرگ‌تر در درونش احساس می‌کند؛ اما در محل کار خود با صحنه عجیبی روبه‌رو می‌شود. او در اتاق کارخود شخصی را کاملاً شبیه خود می‌بیند و سعی می‌کند یکی از چشمان خود را ببندد و با دیگری او را ببیند اما با چشم راست او را شبیه خود می‌بیند و با چشم‌چپ شبیه کارت اعتباری.

نویسنده کتاب «خوش به حال هیچ کس» ادامه داد: این داستان به سبک پست‌مدرن است که رگه‌هایی از سورئالیست در آن دیده می‌شود و درون‌مایه آن هویت است. فردی با حفرهایی در درونش که هر چه جلوتر می‌رویم این حفره و خلأ را بیشتر حس می‌کنیم و مخاطب در داستان بین واقعیت و خیال گم می‌شود.

عباس زاده در مورد این داستان نقد محتوایی و نقد ساختاری ارائه داد. کارشناس برنامه با استفاده از تعریف اریکسون در مورد «هویت» به بحث در مورد جنبه‌های این تعریف در داستان و نقد محتوایی بر این اساس پرداخت.

***

پخش کلیپی از مصاحبه‌ی کوبو آبه پایان‌بخش این نشست بود.

 

 

گزارشی از رضا کمالی‌نیا

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *