سازها در غم استاد اشک میریزند!
باز هم مرکب مرگ هنرمندی دیگر از وادی موسیقی را با خودش برد. فرامرز شکرخواه که با زخمههای تارش به دیگران حس زندگی و امید میبخشید. او رفت و در رفتنش ماتم نبودنش را به ما تحمیل کرد و باز مراسم خاکسپاری و گرد آمدن دوستان و هنرمندان بر قطعه هنرمندان بهشت رضا. خوب میدانم که در کنار هنرمندان آرمیده در گورستان حرفهای نگفته بسیاری برای دیگران خفته در خاک سرد دارد. در پاییز رفت و برگهای زرد پاییزی رقص کنان در هوای خاک آلود بدرقهاش کردند.
زندگی ماندگار یک استاد
فرامرز شکرخواه اول فرودین ١٣٤٠ در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. او سازنده و نوازنده تار و سه تار بود .نوازنده و مدرس شهیر و چيره دست خراسانی، موسیقی ردیف نوازی را طی سالهای ١٣٦٦ تا ١٣٧٠ نزد شاپور هدایتی مدرس موسیقی فرا گرفت. شکرخواه کمانچه نوازی را نیز نزد استاد علی اکبر شکارچی آموخت. او که مجموعهای از سازهای تاریخی را هم در اختیار داشت، از دهه ٦٠ به ساخت ساز نیز پرداخت که سهتار و تارهای او جزو کارهای ویژه به شمار میآیند. او از همان دهه به تربیت شاگردان زیادی پرداخت.
فرامرز شکرخواه که در سه تار و تار نوازي نوازندهای چیره دست بود ؛ تمایلی به اجراهای گروهی نداشت فقط چند باری به نغع بیماران مبتلا به سرطان و همچنین به نفع زلزله زدگان دوئتهایی را اجرا کرده است .او سرانجام عصر بیست و پنجم مهرماه ۹۶ پس از تحمل رنج بیماری در مشهد دار فانی را وداع گفت. در مراسم تشییع پیکر او خیلیها آمده بودند که با آنها گفتوگو داشتیم. پیامهایی هم از دور و نزدیک رسیده بود.
در قسمتی از پیام تسليت دکتر سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براى درگذشت «فرامرز شكرخواه» آمده است: «مطلع شدم برادر بزرگوارتان، نوازنده چیره دست خراسانی «فرامرز شکرخواه» آخرین زخمه را بر تار زندگی فرود آورد و به سوی معبود شتافت. فقدان آن فقید سعید را خدمت شما برادر عزیز، بازماندگان و شاگردانش تسلیت عرض میکنم و باور دارم اجراهایش به نفع بیماران مبتلا به سرطان و زلزلهزدگان، چون گوشهای از دستگاه عشق، در خاطر دوستداران نوای کمانچه و سه تارش همواره زنده خواهد ماند».
خندههای یادگاری
استاد علی اکبر شکارچی ردیف دان و آهنگساز در این باره میگوید: عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود، هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد. انگار همین دیروز بود، فرامرز شکرخواه و علی ثابتنیا برای آمدن به کلاس کمانچه با من قرار گذاشتند . گفتم از کجا میآیید ؟ گفتند از مشهد در همان جلسه اول از گفتار و رفتار و خندههایشان، من آنان را مثل دو پرنده، دو مرغ عشق دیدم که به یکدیگر، به زندگی ، به مردم و به موسیقی و کمانچه عشق میورزند. دوری راه و سختی آمدن با قطار و اتوبوس، آمدن و حضور آنان را از من گرفت. گرچه هیچگاه ارتباط تلفنی ما قطع نشد ولی همیشه یاد آوری صدای آنان، خندههایشان و شوخیهای پر نزاکت این تن واحد در دو تن، مرا غرق در حسرت و سرور میکند.
من خبر درگذشت فرامرز را با عکسی که با لبخند همیشگیاش و دستی که آمدن و رفتن از این جهان را بیکلام انگار سلام و خداحافظی می کند شنیدم . وای بر من وای بر علی، وای بر همسر گرامیشان، وای بر خانوادده و دوستان او .من از میان رفتن ِ یک چهره برجسته موسیقی و اخلاق را به همه هنرمندان ایران خصوصا اهالی هنر و موسیقی خراسان صمیمانه تسلیت میگویم.
دردی در دل هنرمندان
کیوان ساکت آهنگساز و استاد تار و سه تار هم در پیامی نوشت: آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند، در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا. خبر درگذشت هنرمند پیشکسوت ساز سازی خراسان ، استاد فرامرز شکرخواه قلب همه مشتاقان هنر و فرهنگ و همه خنیاگران ایرانی و همه علاقه مندان به تار و سه تار را به درد آورد. ضمن تسلیت به همه بازماندگان ایشان و هنردوستان خراسانی و آرزوی شکیبایی برای خانواده ایشان، پوزش می خواهم که به دلیل بعد مسافت و اینکه عازم سفر خارج از کشور هستم، نمی توانم در مراسم خاکسپاری ایشان حضور یابم.
سازهایی که معرفت داشتند!
شاپور هدایتی مدرس تارو سه تار هم گفت: آشنایی و رفاقت من با فرامرز شکرخواه برمیگردد به 30 سال قبل. زمانی که موسیقی دلیل و بانی رفاقت ما شد. خوب یادم میآید که فرامرز پیش من آمد تا نواختن سه تار را یاد بگیرد. او از هنرجوهایی بود که استعداد این کار را داشت و اصلا انگار برای این کار به دنیا آمده بود. فرامرز در کار یادگیری موسیقی پیگیر بود و من روحیاتش را در تمرین و فراگیری و سماجت در یادگیری را با رفتار مرتاضهای هندی مقایسه میکنم .اگر از من میپرسید میگویم سازهای فرامرز خیلی با معرفت بودند چون وقتی کوکشان میکردی تا آخر قطعه و تا زمانی که ساز میزدی با تو همراه میشدند و ناغافل از کوک در نمیرفتند.با دیدن و شناختن فرامرز واقعا درک کردم که هر کس ساز میزند، حتما هنرمند نیست. از فرامرز میتوانم به عنوان هنرمند یاد کنم چرا که علاوه بر نوازندگی و ساخت ساز، به ظرافتها و لطایف انسانی و ادبی هنر رسیده بود.
پیام رئیس انجمن موسیقی
حامد طاهری تهرانیان رئیس انجمن موسیقی خراسان رضوی هم نوشت: موسیقی عجیبی دارد مرگ… /برمیخیزی/ و چنان آرام و نرم میرقصی/ که دیگر هیچکس تو را نمیبیند .سالها نغمهای عاشقانه بر دلِ هنرمندان خراسان زمزمه میکردی ، نغمهای که تا بیکران جاری است و سازِ عاشقیِ تو تا سالها در این دیار جاودانه… انجمن موسیقی خراسان رضوی؛ با فغان و اندوه فراوان؛ فقدان استاد فقید «فرامرز شکرخواه» را خدمت خانواده گرانقدر ایشان ؛ هنرجویان و هنرمندان موسیقی استان تسلیت عرض نموده و علو درجات آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت دارد.
گزارشی از سعید بابایی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.