شانتارام

شانتارام، رُمانی است نیمی واقعیت، نیمی تخیل به قلم دیوید گریگوری رابرتز ، نویسنده‏ استرالیایی که این کتاب را بر اساس زندگی واقعی و چندساله‏اش در هندوستان نوشته است؛ نویسنده‏ای که به عنوان یک زندانی فراری در آغوش امنِ آن کشور پناه گرفته و از همان‏جا به دنیای مافیای زیرزمینی هند پیوسته و به همراه سیل اتفاقات و بمبئی‏نشین‏های عجیب و غریب، پایش به کشورها و قاره‏های دیگر هم باز شده است.

این اثر سرشار از احساسات ناب بشری و خوشی‌ها و کژتابی‏های روزگار است. شخصیت‏های این اثر عاشق می‎شوند، فارغ می‏شوند، می‎کُشند، کشته می‏شوند و در مسیر پُر فراز و نشیب زندگی‏ یکدیگر را می‏آزارند و یا در نهایت خود دلشکسته و تنها بازمی‏مانند. توجه باریک‌بین و عمیق نویسنده به لحظات معنوی انسان‏ها در تعامل با یکدیگر و شرایطی که درگیرش هستند، جبر بی‎چون و چرای روزگار و بازی‎های کوچک و بزرگ سرنوشت و همین‏طور احساساتی که آن‏ها سعی در مخفی کردن یا نمایاندن‎شان دارند، سبب می‌گردد تا خواننده از زبان مردی معتاد که با سرقت مسلحانه امرار معاش می‏کند، ماجراهایی شگفت را تجربه کند.

شانتارام روایت حماسی و مسحورکننده‏ی زاغه‏های شلوغ است و هتل‏های پنج ستاره، روابط عاشقانه و شکنجه‏های زندان، مافیا و فیلم‏های بالیوود، اساتید معنوی و کارزارهای خونین که همه و همه در دریای بیکران قصه سر بر سنگ‏های ساحل بمبئی، این شهر همیشه بیدار می‏کوبند.

نویسنده با مهارت و هوشمندی هنرمندانه، خط روایی داستان را با شخصیت‏های فراموش نشدنی پیوند می‌زند و بی‏آن‏که آگاه باشد خواننده را در دام ماجراجویی‏های شگفت‏آور و وقایع باشکوهش اسیر می‏کند. این اثر هم داستانی است مهیج و سرشار از لحظات ناب انسانی و هم روایتی به غایت مراقبه‏گونه در باب طبیعت خیر و شر.

شانتارام از زبان مردی بیان می‏شود که جبر زندگی تسخیرش کرده است؛ مردی که خانواده، وطن و روحش را به هروئین و جرم و جنایت باخته، از زندان ایالتی گریخته و به بمبئی آمده تا بر لبه‏ی تیز تجربه، بار دیگر انسانیت خود را بازیابد. توصیفات جزئی و بسیار کامل حس حضور در مکان و زمان را به خواننده القا می‌کند، اما این توصیفات آن‌چنان هنرمندانه و جذاب به سرانجام رسیده که مخاطب هرگز احساس خستگی و ملال نمی‌کند. مبارزه و حرکت رو به جلوی شخصیت اصلی رمان شانتارام حس واقعی زندگی را به ما القا می‌کند، همان‌طور که خود رابرتز در مصاحبه‌ای می‌گوید: «من دوست ندارم تا اجازه دهم که سرنوشت من را کنترل کند، بلکه قصد دارم تا خودم سرنوشتم را کنترل نمایم.»

رمان سه جلدی «شانتارام» اثر دیوید گریگوری رابرتز با ترجمه سلماز بهگام و با قیمت 95 هزار تومان از سوی انتشارات ترانه منتشر شده است.

 

جواد لگزیان

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *