زندگی در فضا با طعم گُل!
چشم باز میکنی و میبینی به دنیا آمدهای. کمکم درک تو از محیط پیرامونات بیشتر میشود و حالا به مرحلهای از شناخت رسیدهای که پدر و مادرت را تشخیص میدهی حتی قبل از زبان باز کردن و حرف زدن. کمی میگذرد و تو بزرگتر میشود، معنی زندگی کردن را یاد میگیری و خودت را بهتر میشناسی.
برای هرکسی این سوال پیش میآید که آیا حقی برای انتخاب شرایطی که در آن متولد شدهایم، داشتهایم یا خیر؟ اما واقعیت این است که باید دلمان خیلی خوش باشد که از شرایط خوبمان راضی نباشیم و حسرت تولد در جای دیگر، در شرایط بهتری را داشته باشیم. همین پایین دست شما، هر روز کودکانی متولد میشوند که دقیقا مثل ما، قدرتی برای انتخاب شرایط خود ندارند، از مادری تغذیه میشوند که اعتیاد دارد. این بچهها مثل همه ماها بزرگ میشوند و فرقشان با ما در این است که زندگی بدون وابستگی به مواد را حتی برای لحظهای تجربه نکردهاند. گفتوگویی داشتیم با محب، درمانگر حوزه اعتیاد.
وی با اشاره به دلایل مختلف اعتیاد گفت: علت اعتیاد در بزرگسالان و در کودکان دلایل مختلفی دارد و در آدمهای بیست و چند ساله شاهد این موضوع هستیم که از روی لذت طلبی، کنجکاوی، روابط جنسی و … به سمت اعتیاد رفتهاند اما در کودک هیچکدام از این موارد اتفاق نمیافتد. اعتیاد برای کودکان طعم اجبار را دارد و در اکثر مواقع کودکان توسط پدر و مادر خود معتاد شدهاند. هستند پدر و مادرهایی که خود فروشنده مواد بودهاند وکودکان خود را در وهله اول معتاد کرده و بعد از آنان به عنوان حامل مواد مخدر یا فروشنده مواد استفاده میکنند. بنابراین انگیزههای فردی که در بزرگسالی گرفتار اعتیاد میشود با انگیزههای یک کودک کاملاً متفاوت است و تأثیرات و احساسات او نیز فرق میکند. یک نفر میتواند دوران طلایی در سن بالا داشته باشد. وقتی یک جوان بیست ساله شروع به مصرف میکند تا چند سال اول دوران طلایی دارد و کار خود لذت میبرد اما یک کودک دوران طلایی ندارد و بنابراین لذتی را هم که فرد بزرگسال از مواد احساس کرده است را یک کودک هرگز تجربه نمیکند و فقط بدبختی و آسیب را تجربه میکند. این تفاوتها باعث میشود که هم از یک نظر راحتتر بتوان به یک کودک کمک کرد و هم این کمک سختتر باشد. از این جهت راحتتر است که کودک آن دوران طلایی را با مواد مخدر تجربه نکرده است و از این نظر سخت است که در سنی کودکی با مواد درگیر بوده که یادگیریها و سرشت او با مواد مخدر پیوند برقرار کرده است.
صنعتی بیشتر از سنتی
وی بیان کرد:کودکانی که با آنها در ارتباط هستم معمولاً در نوع مصرف موادشان با بزرگسالان متفاوت هستند. در کودکان بیشتر مصرف کریستال و شیشه را شاهدیم و کمتر کودکی را دیدهایم که تریاک مصرف کند. به عبارتی آنها همان اول به ایستگاه آخر اعتیاد وارد شدهاند و حق انتخابی برایشان وجود ندارد. بسیاری از اینها پدر و مادرشان ساقی و پخش کننده مواد مخدر هستند و نوبتی یا حتی همزمان با هم در زندان حضور دارند و این کودکان به نوعی کمک حال و کمک خرج یکی از والدینشان بودهاند و ناخودآگاه وارد این بازی خطرناک شدهاند.
جای یک NGO ویژه کودکان معتاد خالی است
وی تصریح کرد: در حال حاضر ما هیچ برنامه و امکاناتی برای مقابله با اعتیاد کودکان و درمان آنها نداریم و زمان آن رسیده که متولیان اعتیاد روی این بحث به صورت ویژهای کار کنند. این موضوع را در دوازده قدم که یک NGO مردمی است داریم که به واسطه این که جایی برای درمان این کودکان وجود نداشته، در جلسات این انجمن هم کودک و نوجوانی را نمیبینید و اگر هم باشند شاید این جلسات برایشان کارایی نداشته باشد. در واقع احساسات و مشکلات فردی که 40 سال دارد و با احساسات و سختیهای یک کودک و نوجوان تفاوت دارد و همین دلیل باعث میشود نسخهای که برای بقیه بیماران اعتیاد میشود پیچید، برای این بچهها کاربردی نداشته باشد.
محب با بیان اینکه یک از آرزوهایم این است که به طور تخصصی جلسات انجمن دوازده قدمی را برای کودکان زیر 15 سال داشته باشیم گفت: نمیدانم چطور میشود که قدم در این راه گذاشت به طور حرفهای برای مشکلات اعتیاد کودکان راهی پیدا کرد. در جایی گفتم که ما باید آموزشهای لازم درباره مواد مخدر را باید به کلاسهای درس دانش آموزان ببریم و به آنها نشان دهیم چگونه میشود به روشهای معتاد شد و بیآنکه بفهمیم مفهوم اعتیاد چیست و ما گول خوردهایم.
هزینه ترک اعتیاد کودکان بالا است
این درمانگر حوزه اعتیاد عنوان کرد:کودکان معتاد به دو دسته تقسیم میشوند، یک گروه کودکانی که خانوادهها، آنان را به مراکز ترک اعتیاد میآورند و گروه دیگر کودکانی که خانوادهها توان پرداخت هزینه درمان فرزند خود را ندارند که در این جا حمایت دولت و ارگانهایی که در این حوزه به صورت موازی کار میکنند، باید برای درمان آنها وجود داشته باشد.
وی افزود: مدتها پیش با مورد خاصی برخورد داشتم، خانمی که تحت پوشش خیریهای بود برای گرفتن وام مراجعه کرد. پس از کمی تحقیق متوجه شدم در خانواده او دو نوجوان معتاد وجود دارند. قرار بود با پول وام موتوری برای یکی از آنان خریداری شود تا به عنوان پیک موتوری شروع به کار کند. اما عملا گرفتن پول این وام فایدهای نداشت چرا که مستقیما به دست ساقی مواد مخدر میرسید. سعی کردم ایشان را متوجه عواقب کار کنم، در جواب گفت که میخواهم فرزندانم به مرکز ترک اعتیاد ببرم، اما جایی آنان را قبول نمیکنند چون به سن قانونی نرسیده و درمان معتادان از رنج سنی 18سال شروع میشود. در ادامه گفت اگر هم جایی وجود داشته باشد که این بچهها را قبول کنند، برای پرداخت هزینه ترک اعتیادشان قطعا به مشکل برمیخوریم و همین حالا هم تحت پوشش خیریه هستیم.
در واقع هرچندبار که موضوعات اعتیاد کودکان را بررسی کنیم، به عدم وجود مرکز ویژه برای ترک آنان میرسیم. تعداد زنان معتاد کم نیست و این افراد باردار میشوند و نوزادان معتاد را به دنیا میآورند. نوزادانی که جز تغذیه شیر مادر معتاد خود، راه چارهای ندارند و این شیره اعتیاد، طعم اجبار را به خود میگیرد.
جای برای ترک کودکان
محب اظهار کرد: درمان کودکان معتاد در مکانهایی که بزرگسالان از آن استفاده میکنند، غیر ممکن است. این روند مناسبی نیست که یک کودک در کنار معتاد 30 یا 40 ساله قرار بگیرد و پروتکلهای مربوط به این مراکز موجود اجازه چنین کاری را میدهد. کودکان باید در مراکزی تحت درمان قرار بگیرند که در کنار هم باشند و یک نوجوان درمان یافته و پاک بتواند بر سایر همسنوسالان خودش تأثیر بگذارد اما باز هم با جای خالی این مراکز مواجه هستیم. اگر یک انجمن یا خیریه ای بتواند یک چنین مرکزی را دایر کند، بسیار کارساز خواهد بود. ما وقتی یک نوجوان پانزده ساله معتاد را نجات دهیم، از هزاران جرمی که از همین حالا تا آخر عمر او قرار است اتفاق بیفتد، جلوگیری کردهایم.
وی تصریح کرد: متاسفانه همه چیز در مورد اعتیاد تغییر کرده است و سن اعتیاد، نوع مصرف، باورها و … با گذشته تفاوت زیادی دارد. تفکری که پشت تولید، توزیع و فروش مواد مخدر است، بسیار هوشمندانه و با شعور عمل میکند. هر روز یک نوع ماده مخدر وارد بازار میشود که میبینیم با فلان مواد فرقی ندارد اما اکنون با اسمی جذاب شناخته میشود. گل، وید، حشیش همگی از خانواده ماری جوانا هستند و چیزهای جدیدی نیستند اما شکل مصرفش فرق کرده است.
باورِ غلطِ حشیش اعتیاد آور نیست !
این درمانگر حوزه اعتیاد بیان کرد: اعتیاد به سمت این نوع مواد(حشیش) زیاد شده است و تنها به این دلیل که متأسفانه این باور غلط وجود دارد که موادی مانند حشیش اعتیادآور نیستند و استناد میکنند به کشورهایی که خرید و فروش حشیش درآنها آزاد است. به عنوان مثال در چندین ایالت از آمریکا این آزادی وجود دارد و یا به منابعی که در اینترنت وجود دارد تکیه میکنند. این باعث شده است که جوانها خیلی راحتتر جرئت کنند به سمت این مواد کشیده شوند.
وی افزود: شکل اعتیاد فرق کرده است و بعلاوه به نظر میرسد که جوانهای ما به دنبال این هستند که از فاز واقعی زندگی خود خارج شوند و حشیش این کار را انجام میدهد و به همین دلیل است در بین جوانان با استقبال زیادی روبه رو شود و همه این اتفاقات از روی ناآگاهی این جوانان نسبت به مواد سازنده و عوارض مصرف و همچنین عدم آگاهی و اطلاعات خانوادهها است. من حتی پزشکانی را سراغ دارم که معتقدند حشیش اعتیادآور نیست. حشیش میتواند اعتیادآور نباشد اما برای آدمی که هیچ گونه مشکل و اختلالی در زندگی نداشته باشند که ما چنین آدمی نداریم و به همین دلیل اعتیاد ایجاد میکند.
دسترسی آسان یکی از دلایل مهم اعتیاد
محب خاطرنشان کرد: دسترسی به همه انواع مواد مخدر وجود دارد اما برای موادی مانند گل و حشیش آسانتر است. بعلاوه بخشی از رواج استفاده از این نوع مخدر نیز مد شدن استفاده از آن در بین نسل جدید به ویژه دختران است. اللبته دلایل مختلفی به افزایش مصرف این نوع از مواد مربوط میشود که در کنار آن باورهای غلطی که گفتم، یکی دیگر از این دلایل، شکل مصرف آن است که مانند کشیدن سیگار بوده و جلب توجه نمیکند و مکان خاصی را برای مصرف نیاز ندارد.
وی بیان کرد: این که این باورها از کجا آمده است، در تخصص من نیست اما موضوع همان چیزی است که ما در منابع داریم که ماری جوانا اعتیادآور نیست ولی آدمی که بتواند این شرایط را برای خودش ایجاد کند، وجود ندارد و شاید این ویژگی از هر صد نفر، فقط شامل حال یک نفر شود.
محب افزود: اما این که اکنون باید چه کاری انجام داد، باید گفت که بهترین و مهمترین کار بحث فرهنگسازی و آموزش در همه ابعاد است. تقریباً صد درصد کسانی که این گونه مواد را مصرف میکنند، نمیدانند که چه تأثیری روی سیستم عصبی آنها میگذارد. این مواد جزو محرکها محسوب میشوند که روی سیستم عصبی بدن تأثیر میگذارند و به طور مستقیم به سلولهای مغز آسیب میزنند و آنها را از بین میبرند. فرد را دچار اختلالاتی مانند فراموشی و توهم میکنند، خویشتن داری او را از بین میبرند و بخشهایی از مغز را از کار میاندازند.
جالب است بدانید افرادی که برای ترک مراجعه میکنند، وقتی از آنها میپرسی که چه چیزی مصرف میکنند می گویند گل و یکی دیگر میگوید وید، اما نمیدانند که اصل هر دو این اسامی یک چیز است و فقط اسامی متفاوتی برایشان به کار میرود.
مشکل دیگر این است که مصرف این گونه از مواد مخدر در اقشار مختلف تحصیل کرده، روشن فکر، هنرمند و … متأسفانه وجود دارد و این ویژگی در همه دنیا وجود دارد.
این درمانگر حوزه اعتیاد افزود: رسانه میتواند آگاهی ببخشد و اطلاعات مردم را در این موارد زیاد کند و این میتواند در چند حوزه صورت بگیرد. یکی از حوزهها افزایش آگاهی در رابطه با خود مواد مخدر و اثرات آن است. حوزه دیگر میتواند مصاحبه با افرادی باشد که تجربه اعتیاد را داشتهاند و بهبود یافتهاند، یا درحال درمان هستند و حتی در حال مصرفاند. کمک به افزایش آگاهی در رابطه با درمان اعتیاد است تا قبح مراجعه یک معتاد به مرکز درمانی را از بین ببریم. خیلیها به درمان علاقه دارند اما میترسند اگر به این مراکز مراجعه کنند دچار دردسرهای مختلفی بشوند و حتی برایشان سابقه شود و به نیروی انتظامی ارجاع داده شوند. رسانه میتواند با مراکز درمان اعتیاد ارتباط داشته باشد و آنها را معرفی کند.
گزارشی از نیلوفر اقبال
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.