دختری در لبه پرتگاه
شبها تا صبح بیدار بودم و با گوشی تلفن مشغول میشدم. آنقدر گوشی دستم بود که کتفها و گردنم درد میگرفت. احساس میکردم چشمهایم نیز کم سو شدهاند و از نظر وضعیت تحصیلی نیز افت شدیدی پیدا کرده بودم. دختر جوان آهی کشید و افزود: من به بی راهه رفته بودم و خودم هم نمی […]