وقتی صندلی‌ها زانو می‌زنند!

سومین دوره مسابقه شعر آذر ویژه سپید سرایان  به همت خانواده زنده یاد رضا بروسان و شاعران سپید سرای خراسانی در مشهد برگزار شد.

در این همایش که دکتر جوادمحقق نیشابوری، محمد باقر کلاهی اهری، علی عبداللهی و محمرضا فرزین و جمع کثیری از شاعران خراسانی حضور داشتند، دکتر علیرضا قیامتی پژوهشگر ادبیات اظهار داشت: بار اصلی هنر و فرهنگ در ایران زمین قطعا بر دوش شعر و ادبیات است و در طول تاریخ و در بسیاری از عرصه‌ها به ویژه از ابتدای آغاز شعر فارسی با داشتن محبوبیتش یک تنه این بار را به دوش کشیده است.

وی با بیان اینکه شعر و ادبیات ایران نماد فرهنگ این مملکت در طول تاریخ بوده است، تصریح کرد: اگر در دوره‌های متفاوت در هر زمینه‌ای شعر را سنجیده باشیم حرف برای گفتن داریم در شعر اخلاقی و آموزشی آموزگاران اخلاق و ادبیات ایران فراسوی مرزها رفته، درشعر عاشقانه هم سخن شاعران عاشقانه ما همه جا ورد زبان ها است. حتی در داستان‌های عاشقانه هم ما برتری را در جهان داریم. در شعر فلسفی هم با رباعیات خیام توانستیم جایگاه ویژه‌ای داشته باشیم.

وی تاکید کرد: آنچه که در این فلسفه شعری ما نهفته است روح جاودان فرهنگ سترگ ایرانی است که کاملا هم در جای جای شعر حماسی می‌شود دید و هم در شعر عاشقانه و شعر عرفانی، که بزرگترین پیام آن هم صلح و آشتی و خردگرایی بوده است.

این پژوهشگر عرصه ادبیات معاصر در ادامه بیان داشت: کتابی مثل شاهنامه فردوسی که حدیث جنگ و حماسه است حامی بالاترین آموزه‌های اخلاقی و آموزشی است و حامی صلح‌آمیزترین گفته‌های یک شاعر می‌تواند باشد؛ به طوری که دبیرکل سابق یونسکو که می‌گفت کتابی که با ستایش خرد آغاز شود مربوط به همه ملت‌ها است.

وی ادامه داد: وقتی سخن مولانا را در نظر می‌گیریم نمی‌تواند در یک جای پایبند باشد چرا که اندیشه او اندیشه انسانی است. و این اندیشه‌ها است که مرز را از بین انسان‌ها برداشته است. و البته آنچه که حرفامان را در دنیا خریدارانه قوب می‌کند همین اندیشه‌هاست.

قیامتی خاطرنشان کرد: ما ریشه‌های پیوند انسانی را در ادبیات داریم علاوه بر اینکه ریشه‌های پیوند ایرانی هم داریم اما بالاتر از آن حرف پیوند‌های انسانی را داریم و وطن و جغرافیای شعر انسانی را داریم. منِ شعر فارسی منِ انسانی و همه انسان‌ها است و فارغ از قافیه‌ها گونه تفکر و نژاد و آیین و ملتی است.

وی با اشاره براینکه رمز ماندگاری ادبیات ما در این ها نهفته است ابراز داشت: اگر ریشه‌های تحول شعر معاصر را پیدا کنیم باید از همان ابتدا که شعر فارسی را متولد شده جریان را ببینیم. قواعد عروضی دست و پا گیر، وزن‌ها و قافیه‌ها و ردیف‌های دشوار برای شعرا محدودیت ایجاد کرد و سعی می‌کردند به هر طریقی از این وزن‌ها و قافیه‌ها فرار کنند.

وی گفت: حرف نهایی که شعر باید رها شود را مولانا می‌زند او به شعر فکر نمی‌کند و می‌بینیم هفده غزل دارد که قافیه درستی ندارد و نشان دهنده این است که خیلی به این چارچوب‌ها اهمیت نمی‌داده است و بعد آن در دوران مشروطه به بیداری دوره ادبیات می‌رسیم. اینجا تلاش‌ها بسیار گسترده و علمی‌تر شده است و غالب شعر مصتضاد کوششی بود تا  از این چارچوب رها شود.

وی اظهار کرد: نخستین جرقه‌ها را شمس کسرایی ایجاد می‌کند و نخستین شعرهای نو قبل از نیما که به اوج می‌رسد از آن اوست و همین خاطر این قالب شعر با شعر نیمایی گره خورد و درآن فضایی که ذهن ها هزار سال این نوع قالب شعری داشتند شعری به سبک نیمایی کار سخت و پذیرش آن در دنیای ادبیات کار سختی بود.

وی گفت: شعر نو در ابتدا تحت تاثیر زبان فرانسه بود به همین خاطر عده‌ای نمی‌توانستند بپذیرند. اما چون نیما فلسفه‌ای در کلامش بود از پای ننشست و راهش را ادامه داد. آنچه که مقاومت‌ها را بیشتر کرد ظهور شعر سپید بلافاصله بعد از شعر نیمایی بود و یکی از دلایل اصلی که شعر معاصر و نیمایی را به چالش کشید اینکه شعر سپید خیلی زود از دل شعر نو بوجود آمد درغیر این صورت این مقاومت‌ها به این شدت در آن برهه صورت نمی‌گرفت.

قیامت فعال حوزه ادبی درادامه این مراسم یادآورشد: هنوز هم بسیاری از بزرگان ادبیات شعری ما شعر نیمایی را نمی‌پذیرند و هنوز بسیاری از اساتید دانشگاه با شعر نو میانه خوبی ندارند اما درهمان زمان که هنوز شعر نیمایی جا نیافتاده بود شعر سپید بوجود آمد که تاکیدی بر موسیقی درونی داشت همین باعث تشدید مقاومت‌ها در این سبک شعر شود.

وی افزود: اگر فاصله‌ای بین شعر نیما و بزرگان دیگری که بعدها وارد این عرصه شدند پیش می‌آمد شاید حرکت نیما راه بجایی نمی‌برد اما ظهور بزرگانی مثل مهدی اخوان ثالت، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد این راه را درآن برهه ادامه دادند.

وی گفت: سردمدار بزرگ مخالفت با شعر نیمایی و به ویژه شعر سپید زند یاد دکتر شیرازی بود که با مقاله‌هایی  که در رابطه با مقاومت با شعر نو سرود و آن را نشخوار فرانسوی‌ها می‌دانست اما شعرای نیمایی حرف خودشان را مستمرتر و هرکدام به گونه‌ای، اخوان با پیوند بین زبان و روح شعر کلاسیک، فروغ فرخزاد با شعر اجتماعی و عاشقانه، این پیوند را ایجاد کرد.

وی تصریح کرد: آسیب‌شناسی‌هایی که در شعر فارسی می‌شود گفت در درجه اول بسیار شعر ما بین سنت و مدرنیته در نواسان است و تکلیف شعرای نو پرداز ما هنوز دراین بخش مشخص نشده است و باید این نقیصه بر طرف شود و دوم اینکه بیشتر تحت تاثیر ترجمه‌ها قرار گرفته خصوصا شعر سپید ما بعد از شاملو دورانی درسیطره ترجمه‌ها طی می‌کند و هشتاد درصد اشعار سپیده ما زیر همین سیطره است.

وی افزود: شعر نیمایی باید رسالت‌های اجتماعی خود را بیشتر کند و کمی رنگ اجتماع به خود گیرد و از حدیث نفس گفتن آنچنان که رسالت شعر نیمایی هم همان بعد اجتماعی است فاصله گیرد.

در ادامه این مراسم دکتر حسین صالحی دبیر جشنوراره شعر آذر از منتخب‌های جشنواره تقدیر کرد.

اسامی منتخبین این جشنواره به شرح ذیل است : محمدرضا سرسالاری، سعید پوریوسف، علیرضا جهانشاهی، مهریار صدقیانی، فاطمه حسینی‌فر، مریم جعفرزاده، مریم کفاش بهبهانی، حسین رجب‌نژاد، امیر بختیاری، مهدی رجبی، شهرام پارسا مطلق، مانی چهکندی نژاد، پروین نخعی‌نژاد، علی صلایانی، محبوبه راد، محمد شهیدی، شهرام پارسا مطلق و نیر فرزین که از این منتخبین سه نفر به عنوان منتخبین ویژه جایزه شعر آذر را گرفتند، علیرضا جهانشاهی، مهریار صدقیانی و نیر فرزین شناخته شدند .

***

در پایان این جلسه شعری از محمدرضا سرسالاری که برنده عنوان ویژه جایزه آذر شد، توسط خود شاعر در جلسه خوانده شد.

در همین نزدیکی

مردانی را می‌شناسم که آفتاب زیر سایه‌هایشان زندگی می‌کنند

من مردانی را می‌شناسم که هرسال زمستان را می‌خرند ودر راه خدا آزاد می‌کنند

بر سر این گور بی‌جنازه چه میکنی شاعر؟!

دست از دهانت بردار

این همه صندلی به احترام تو زانو زده‌اند

 

 

گزارشی از ج. فلق

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *