اوارد؛ صندوقی که از دل بیاعتمادی یک نسل متولد شد
مجتبی شاطرآقاییزاده | موسس و مدیرعامل صندوق خانوادگی اوارد
در روزگاری که بیاعتمادی مثل یک کالای کمیاب دستبهدست میشود و فشارهای اقتصادی نفس مردم را تنگ کرده، کمتر کسی به «قدرت دستجمعی» باور دارد. درست در همین نقطه، جایی میان ناامیدی و سردرگمی عمومی، بذر اوارد کاشته شد؛ صندوقی خانوادگی که نه محصول یک تفکر مالی کلاسیک، بلکه پاسخی به یک نیاز انسانی و اجتماعی است.
مشکل اصلی جامعه نه کمبود پول، بلکه فقر آگاهی است؛ فقدانی که باعث شده بسیاری از مردم تصور کنند سرنوشت مالیشان تنها در دست بانکها، ساختارهای عظیم و تصمیماتی است که هیچ نقشی در آن ندارند. این نگاه، سالها ما را از نقش واقعیمان دور کرده: اینکه ما فقط مصرفکننده یا منتظر نیستیم؛ ما میتوانیم خالق فرصت باشیم.
اوارد برای تغییر همین الگو بهوجود آمد. نه برای رقابت با سیستمهای مالی، نه برای وعده سود، بلکه برای احیای یک سرمایه فراموششده: سرمایه انسانی.
در این صندوق، پول هدف نیست؛ ابزار است—ابزاری برای ایجاد امنیت، همبستگی، تجربه رشد جمعی و بازگشت اعتمادی که سالهاست زیر فشار واقعیتها کمرنگ شده.
اما آنچه اوارد را از یک صندوق ساده فراتر میبرد، «نگاه انسانی» آن است.
اینجا هر فرد بخشی از یک خانواده است؛ جایی که مشارکت با آگاهی انجام میشود، نه از سر اجبار یا فشار. فضایی که در آن، انسانها فرصت پیدا میکنند دوباره به تواناییهای خود اعتماد کنند، حرف بزنند، یاد بگیرند و برای آیندهای روشنتر تصمیم بگیرند.
اوارد بر سه اصل استوار است:
آگاهی، مسئولیتپذیری فردی و مشارکت جمعی.
سه اصلی که سالها در سکوت و خستگی جامعه به حاشیه رانده شده بودند. این صندوق تلاش میکند نشان دهد که اگر انسانها در یک بستر امن و شفاف کنار هم قرار بگیرند، استعدادها، تواناییها و باورهایشان میتواند به نیرویی بزرگتر از هر بحران اقتصادی تبدیل شود.
تولد اوارد، در حقیقت یک «انتخاب» بود؛
انتخابِ رها کردن نقش تماشاگر و قدم گذاشتن در مسیر ساختن.
انتخاب اینکه به جای گلهکردن از شرایط، هرکس سهم خودش را در بهبود وضعیت مالی و اجتماعیاش بپردازد. این انتخاب ساده نیست، اما وقتی جمعی شود، تبدیل به یک جریان میشود—جریانی که میتواند امید را دوباره زنده کند.
اوارد تلاش میکند یک حقیقت مهم را یادآوری کند:
وقتی جایگاه خود را در اقتصاد تغییر دهیم، قواعد بازی هم تغییر میکند.
وقتی ذهن از ترس و تردید فاصله میگیرد، شجاعت جای آن را میگیرد؛ شفافیت جای ابهام، همکاری جای رقابت کور، و اعتماد دوباره در دلها جان میگیرد. این همان تغییری است که سالها منتظرش بودیم، اما کمتر کسی برای ساختنش قدم برداشت.
در نهایت، اوارد فقط یک صندوق نیست؛
یک فلسفه است.
فلسفهای که میگوید: «نجات واقعی، بیرون از ما نیست. نجات در آگاهی، همدلی و تصمیمهای جمعی است؛ در اینکه هرکس بتواند ناخدای سرنوشت اقتصادی خودش باشد.»




