نگاهی به نمایش « تاکسیدرمی » نوشته رسول حق جو و کارگردانی ایمان رمضانی؛

پرسه در مرز حقیقت و فریب

علیرضا اسدی عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

طنز به مثابه ابزاری قدرتمند برای نگاه نقادانه به مراودات جاری در اجتماع ، نمایان سازی واقعیات و البته ایجاد ارتباط موثر با مخاطب همواره دستمایه نمایشنامه نویسان قرار گرفته است . این رویکرد مجالی برای نویسنده ایجاد می کند تا متناسب با تاب آوری جامعه هدفِ خود ، به بیان لایه های پنهانِ حقایق بر بستری از خنده و شوخی بپردازد . جنگ و تبعات گسترده و تلخ آن در کلیه شئون زندگی جوامعی که مستقیم با آن مواجه بوده اند تضادی آشکار با خنده و شوخی دارد اما با این حال باید اذعان داشت که نگرش تسری طنز به آثار مرتبط با جنگ ، مرارت بازگویی حقایقِ پیدا و پنهان آن را کاهش می دهد .

برخی پیامدهای ناشی از تجربه هشت سال جنگ تحمیلی همچون سایر جنگ های تاریخ بشر دردناک اند و جز با بیانی طنز نمی توان بدان پرداخت . طنز در آثار دفاع مقدس نقشی ظریف و چند لایه دارد . از آنجا که همواره رویکرد ادبیات و هنر به دفاع مقدس با تابوی معنویت و فرهنگ ایثار مواجه بوده ، هرگونه ساختارشکنی ملاحظاتی را به دنبال داشته است . با این حال در دهه های اخیر ، برخی هنرمندان کوشیده اند با بهره گیری از طنز و کمدی محتوای بدیع تری از ابعاد انسانی جنگ و تبعات آن بر جامعه ارائه دهند .

تاکسیدرمی نوشته رسول حق جو با همین جهت گیری تلاش در بیان روایتی متفاوت از جنگ دارد . زبان اثر بر بستری از نمادها ، نشانه ها و کنایات و بازگویی آن توسط حیواناتی که شخصیت های نمایش را شکل داده اند وجهی تمثیلی و جهانشمول به آن بخشیده است . تاکسیدرمی اثری ضدجنگ است که مصادیق آن را می توان به همه نزاع های بشری تعمیم داد . نمایشنامه در چند اپیزود به تبعات مخرب جنگ از نگاه شخصیت های حیوانی می پردازد اما گفتگوها به شکلی هوشمندانه سیری منطقی را دنبال می کند . بازگویی رویداهای جنگ در هر اپیزود از زبان حیوانات با رویکردی طنز در نهایت به انسانی ترین شکل ممکن خاتمه می یابد . بدین معنا که در هر مرحله شوخی های تعبیه شده درگذری نامحسوس و ظریف ، عمق و بعدی انسانی پیدا می کند تا جائیکه مرزهای حیوانی و انسانی درهم تنیده شده و این خط کشی به شکستی معنادار می انجامد . این همان نقطه ای است که اجرا را تا حدودی با لطمه مواجه ساخته است . تکیه بر طنز صِرف -که اتفاقا شیرین و دلنشین هم هست – باعث شده تا سِیر تدریجی گذر از سطح به لایه های زیرین متن در هر اپیزود که نویسنده بر آن تاکید داشته ، با فرآیند مطلوبی دنبال نشود و هر روایت بدون اثرگذاری لازم رها شود . تمهیدی موثر از سوی نویسنده ، برگرفته از تکنیک فاصله گذاری که شوخی های شخصیت های حیوانی را در هر قصه با جدی ترین مفاهیم انسانی به پایان رسانَد و بدون شک این تدبیر شاخصه اصلی تاکسیدرمی است .

نویسنده بر خلاف تصور ذهنی از آثار جنگی به ویژه دفاع مقدس مسیر مستقیم طرح مفاهیم را در پیش نگرفته و کمتر می توان نشانه ای از جنگ در آن یافت . این رویکرد کنتراست معنایی و ساختاری ویژه ای به کلیت اثر بخشیده که مخاطب را به همراهی با اثر ترغیب می کند . باید اذعان داشت تضاد میان رویدادهای جاری بر بستر طنز و ذات سبوعانه جنگ به شکل گیری موقعیتی گروتسک انجامیده است . اثری ضد جنگ که در آن روابط شخصیت هایی با نماد حیوانات به ابزاری قدرتمند برای انتقاد از وضعیت موصوف تبدیل شده است . دنیایی وارانه در مرز حقیقت و فریب که جوهره گروتسک است و در برون ریخت ، زبان ، مفهوم و کلیت اثر مشهود است .

نمایش از همان ابتدا تکلیف خود را با مخاطب معلوم می کند و منطق پرداختن به رخدادی همچون جنگ و تبعات دهشتناک آن را به سخره می گیرد . گفتگوها رنگ و بویی طنز داشته اما در عین حال در برخی لحظات به مفاهیم عمیق بشری اشاره دارد . تلاقی ناهنجاری و درهم آمیزی موقعیت هایی که بر بستر گفتگوهای طنز جاری و اندوه مستتر در زیربطن شکل گرفته از جمله مصادیق گروتسک است .

تاکسیدرمی با دستاویز قراردادن تمهیداتی که بدان اشاره خواهد شد می کوشد از اندک آثار کمدی با رویکرد دفاع مقدس متمایز باشد و به زعم نگارنده در این مسیر موفق بوده است . نخست اینکه نگاه به جنگ در تاکسیدرمی متفاوت است بدین معنا که از طنز صرفا به عنوان ابزاری برای تلطیف واقعیت جنگ بهره نجسته و با دستمایه قراردادن شخصیت های بازمانده از جنگ با پرهیز از قهرمان سازی به تبعات پساجنگ پرداخته است .

از وجوه تمایز دیگری که در خصوص رویکرد طنز تاکسیدرمی به مقوله جنگ می توان اشاره داشت زبان تمثیلی توام با لایه هایی از نشانه و نماد  و به طور همزمان  بهره گیری از لهجه نواحی مختلف است که علاوه بر ایجاد فضایی صمیمی ، مکاشفه استعارات را برای مخاطب ساده تر می کند .

اجرا ملهم از اتمسفر کلی اثر از شاخصه های طنز سود جسته و در ارائه فضایی کمیک موفق است . ایمان رمضانی کارگردان نمایش برای ایجاد موفق این رویکرد از یک امکان ویژه بهره مند است . این امکان ویژه ، توانمندی و پتانسیل دو بازیگر نمایش ، آرمین ترابی و شاهین نورائی است که بارها در کنار یکدیگر قابلیت های خود را در ارائه شخصیت های طنز بروز داده اند . البته باید اشاره کرد چنانچه از بازیگران دیگری هم برای نقش آفرینی در اپیزود های چندگانه نمایش استفاده می شد می توانست به جذابیت اجرا بیفزاید . نکته دیگری که در خصوص بازیگری در این نمایش باید بدان اشاره داشت انتظار اتکاء بیشتر بر بدن بود . با توجه به ثابت بودن دو بازیگر اصلی نمایش در اپیزودهای مختلف و بازی در نقش حیوانات متفاوت کاربرد بدن می توانست به تمایز فرم تقلیدها اثرگذار باشد . هر چند شاکله مفاهیم و روابط ، انسانی است اما شکل عیان آن توسط حیوانات روایت می شود . به عنوان مثال بازیگران در پاره ای از لحظات می توانستند سَبکی بدن کبوتر ، نرمی و سیالی بدن گربه ، حرکات تند و واکنشی اندام سگ و … را هم چاشنی نقش آفرینی خود کنند .

آنچه در تاکسیدرمی ایمان رمضانی مغفول مانده و تاثیری خنثی دارد بهره گیری از موسیقی و صدا برای ایجاد فضاسازی است . وجهی مهم که نادیده گرفته شده و حس شنیداری مخاطب را با اثر همراه نمی کند .

ساختار اپیزودیک نمایش از چند بخش با داستان هایی به ظاهر مستقل تشکیل شده است که به لحاظ مضمون و تم با یکدیگر پیوند دارند . همین ویژگی و تغییرداستان ، شخصیت ها ، فضا و چیدمان دکور – به رغم تعویض صحنه های کمی طولانی – به ایجاد ضرباهنگ کلی اثر کمک شایانی کرده است .

طراحی صحنه مبتنی بر سازه هایی است که در هر اپیزود کاربردهای متفاوتی پیدا می کند ونهایتاً درآخرین صحنه نمایش که کوتاه و گذرا هم هست به تخت های آسایشگاه نگهداری از زخم خوردگان روحی جنگ تبدیل می شود . گویی این تمهید پیامی برای مخاطب است که هر آنچه از ابتدا پیش رویش قرار گرفته از صافی ذهن صاحبان این تخت ها گذشته و عینیت یافته است .

 

image_print