راهبردهای سردار سلیمانی

محسن پاک آیین

در مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می توان چند راهبرد را برای دفاع از مسلمانان جهان و مبارزه با استکبار جهانی مشاهده کرد.

1- راهبرد اتحاد اسلامی که با هدف  متحد ساختن کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان دنبال می شد، تاکید بر تقویت اشتراکات و کاهش اختلافات داشت. ایشان در اجرای این راهبرد مهم، فقط نظریه پرداز نبود و خود نیز مانند یک سرباز سلحشور، در کنار اهل سنت و شیعیان در صحنه حاضر بود. سردار سلیمانی ۵۱ روز در جنگ غزه در کنار رزمندگان فلسطینی که اکثریت قریب به اتفاق آنها اهل سنت بودند، با رژیم صهیونیستی جنگید و برای پیروزی بر این رژیم، نقش آفرینی کرد. جبهه حق در این نبرد پیروز شد و اسراییل پس از رجزخوانی های اولیه، با پذیرش آتش بس، به شکست خود اعتراف کرد. در جنگ ۳۳ روزه نیز سردار سلیمانی در کنار حزب الله و شیعیان بود و همراه با آنان، رژیم صهیونیستی را مجبور به خروج از لبنان و پذیرش شکست کرد. حماس، جهاد اسلامی، حزب الله، مجاهدین افغانستان  و انصارالله یمن، سردار سلیمانی را از خود می دانستند و نقش او را در رقم خوردن پیروزی های محور مقاومت می ستودند. در اسنادی که از آمریکایی‌ها به دست آمده آنها بارها  از اینکه سردار سلیمانی مورد اطمینان همه کشورها و گروه های محور مقاومت است، اذعان داشته و گفته اند که هنگام بروز اختلاف میان برخی احزاب و گروه ها در عراق، همه منتظر بودند تا سردار سلیمانی بیاید و برای کاهش اختلافات وساطت کند.

2- راهبرد بعدی شهید سلیمانی؛ دفاع از حاکمیت ملی کشورها بود. بعد از فروپاشی شوروی حاکمیت ملی کشورها اصالت یافت و و با پایان جنگ سرد، حتی کوچک‌ترین کشورها، نسبت به حاکمیت ملی خود تعصب پیدا کردند در حالی که آمریکا به دنبال تحمیل هژمونی خود با نادیده گرفتن حاکمیت ملی کشورهای مستقل بود. راهبرد آمریکا در غرب آسیا نیز ایجاد تزلزل در حاکمیت ملی کشورها از طریق تحریک اقوام و مذاهب مختلف بود. سردار سلیمانی با شناخت زوایای دسایس آمریکا، دفاع از حاکمیت ملی کشورها را به عنوان راهبرد در سوریه، افغانستان، عراق، لبنان و یمن دنبال ‌کرد. برای مثال، آمریکایی‌ها در سوریه به دنبال نقض حاکمیت ملی این کشور بودند و قصد تغییر دولت قانونی سوریه و برآمده از آرای مردم را داشت. سردار سلیمانی در مقابل این دسیسه ایستاد و با دفاع از حاکمیت ملی سوریه از ایجاد دولت قانونی در این کشور دفاع کرد.

3- راهبرد دیگر سردار سلیمانی؛ حمایت از تمامیت ارضی کشورها و مخالفت با تغییر مرزهای جغرافیایی در غرب آسیا  بود. آمریکایی‌ها برای بازمهندسی منطقه به دنبال این بودند که تمامیت ارضی کشورها را نقض و زمینه تجزیه آنها را با تغییر مرزهای جغرافیایی فراهم کنند. آنها برنامه داشتند که عراق را به سه بخش سنی نشین، شیعه نشین و کردنشین تجزیه و به سه کشور تبدیل کنند. در سوریه نیز همین هدف را دنبال می کردند و قصد داشتند این کشور را به بخش‌های کردنشین و عرب نشین تبدیل کنند. سیاست سازان آمریکائی در افغانستان نیز به دنبال ایجاد پشتونستان و رسمیت بخشیدن به جنگ های قومی  و تجزیه این کشور بود. در یمن نیز احیای مجدد یمن جنوبی و یمن شمالی در زمره برنامه های کاخ سفید قرار داشت. در این مقطع راهبرد سردار سلیمانی دفاع از تمامیت ارضی کشورهای اسلامی و خنثی کردن توطئه کاخ سفید بود و با کمک محور مقاومت، این هدف مهم را محقق ساخت.

4- راهبرد چهارم شهید سلیمانی، تامین امنیت با مشارکت کشورهای منطقه بود. سردار سلیمانی بر این باور بود که اگر عراق با دسایس آمریکا و اسرائیل ناامن شود، سوریه و لبنان و ایران هم ناامن می‌شوند. او معتقد بود کشورهای منطقه باید در کنار توجه به امنیت خود، به دنبال ایجاد امنیت منطقه‌ای باشند چرا که این نوع امنیت، با مشارکت کشورهای منطقه، با ثبات و پایا خواهد بود. او می گفت وقتی عراق، سوریه، ایران و لبنان به دنبال امنیت منطقه‌ای باشند، بالطبع قوی‌تر می‌شوند و می توانند در مقابل هژمونی و توسعه طلبی  آمریکا بایستند. مطالبه جدی سردار سلیمانی برای خروج نیروهای فرامنطقه ای بویژه آمریکا از غرب آسیا و مقابله جدی و موثر با تروریسم تکفیری، در مسیر تحقق همین راهبرد و تامین امنیت در منطقه  بود.

امروز با تحقق راهبردهای سردار سلیمانی، سوریه که آمریکایی‌ها مدعی بودند ظرف یک ماه سقوط می‌کند، قدرتمندتر از گذشته به کار خود ادامه داده و جهان، شاهد تحولات مثبت به خصوص در حوزه سازندگی در این کشور است. عراق، یکپارچه مانده و به مراتب قدرتمندتر از گذشته است. آمریکایی‌ها  از افغانستان رفتند و مجبور هستند از عراق هم بروند و این یک امر محتوم است. در لبنان قدرت حزب الله به مراتب بیش از گذشته است و محور مقاومت استوار مانده و در یمن، ائتلاف سعودی، زبون تر از گذشته، شکست های پی در پی را تجربه می کند. علیرغم نظر آمریکایی ها، امروز جغرافیای منطقه تغییر نکرده، مرزهای بین‌المللی ثابت مانده و هیچ کشوری تجزیه نشده است. اینها همه نشان می‌دهد که راهبردهای سردار سلیمانی عملیاتی شده و طرح های او نتیجه داده است.

سردار سلیمانی با تمام وجود برای اتحاد امت اسلامی و ترقی و تعالی این امت تلاش کرد و جان خود را به خطر ‌انداخت و در آخر هم در کنار همرزم خود سردار ابومهدی المهندس، به دست شقی ترین فرد زمان یعنی دونالد ترامپ، به شهادت رسید. در فقدان سردار، نه فقط ایران، بلکه امت اسلامی و به خصوص کشورهایی که شهید سلیمانی برای آن کشورها فداکاری کرده بود، سوختند و با ابراز تنفر از آمریکا، ایده مقاومت را جهانی ‌کردند. شخصیت والا و راهبردهای چندگانه‌ سردار سلیمانی این ظرفیت و قابلیت را ایجاد کرد تا رهبر فرزانه انقلاب، شهید سلیمانی را قهرمان امت اسلامی نامیده واو را چنین توصیف کنند: «سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم.»۹۸/۱۰/۲۷ و تردیدی نیست که مدرسه و مکتب سلیمانی، جاودان می ماند و شاگردان تمدن نوین اسلامی را تربیت خواهد کرد.

image_print
3 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *