مدرسه‌سازی که روستای اجدادی‌اش را آباد کرد؛

مدرسه؛ امیدی برای فردای بهتر

آبادی یک محله، یک روستا، یک شهر در نهایت منجر به آبادی یک کشور می‌شود. آن هم آبادانی از نوع ایجاد فرهنگ و گسترش علم در کشور. ساخت مدرسه عاملی است برای گسترش فرهنگ و علم در کشور. ایجاد سقفی برای آموزش دانش‌آموزان محروم می‌تواند تغییری بزرگ در مسیر زندگی تک‌تک این دانش‌آموزان به وجود آورد.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» جواد صبوریان متولد سال 1343 در روستای «سر رود» کلات است و در محله بازار «سرشور» مشهد بزرگ شده. به گفته خودش در حین درس خواندن در دبیرستان وارد بازار کار شد. از سال 1355 علاقه به پرندگان داشت و عصرها به مرغداری می‌رفت و چندین سال نصف روز را شاگردی می‌کرد. امروز او به همراه برادرانش در مجموعه‌های خود بیش از 140 نفر مشغول به کار دارند و از محل درآمد کسب‌وکارشان یک مدرسه را در دهه هشتاد ساخته و در حال ساخت دومین مدرسه هستند.

با او به گفت‌وگو نشستیم تا دلیل حضورش در امر مدرسه‌سازی را بدانیم.

روستائی که در آن مدرسه ساختید را خودتان انتخاب کردید؟ چرا این روستا؟

اصالت پدرم از روستای سر رود کلات است. در گذشته تابستان‌ها به صورت خانوادگی به این روستا می‌رفتیم و در کار کشاورزی به پدر کمک می‌کردیم. همچنین پدرم اوایل انقلاب برای جهاد ما را به کمک مردم روستا می‌برد. به واسطه رفت‌وآمدی که به این روستا داشتیم نسبت به مشکلات و کمبودهای آن آشنایی داشتیم.

سال 1381 پدرم فوت کرد. اولین مدرسه پنج کلاسه را به نیت پدر با کمک برادرانم ساختیم. البته در ساخت این مدرسه از نوسازی مدارس کمک نگرفتیم و تمام هزینه‌های مدرسه را خودمان پرداخت کردیم. مردم روستا هم پای کار آمدند و زمین مدرسه را مردم کمک کرده و تامین کردند. با توجه به کمبود زمین در این منطقه بخشی از کوه را تسطیح کردیم، خاکبرداری زمین مدرسه حدود 4 ماه به طول انجامید. در سال 1385 حدود 760 میلیون تومان هزینه کردیم.

در کنار مدرسه، زمین فوتبال خوبی درست کردیم تا دانش‌آموزان از آن به عنوان فضای بازی استفاده کنند و اگر هم بخواهند فضای آموزشی مدرسه را توسعه دهند، زمین داشته باشند.

این همکاری تداوم داشت و ساخت مدرسه دوم چگونه شروع شد؟

امسال با مدیر آموزش‌وپرورش کلات آشنا شدم و درباره مدرسه دیگر این روستا که مخروبه شده بود صحبت کردیم. او اعلام کرد اگر مشارکت کنیم، بخشی از هزینه‌ها را آموزش‌وپرورش متقبل خواهد شد. با توجه به این که منطقه محروم است و چند بار هم زلزله در آن آمده و احتمال خطر جانی برای دانش‌آموزان وجود داشت خواستیم قدمی در این زمینه برداریم.

بعد از چند جلسه  توافق کردیم که مدرسه جدید را در محل مدرسه قدیمی بسازیم. مدرسه قبلی را در سال 99 تخریب کردیم و عملیات مدرسه جدید آغاز شد و هم اکنون پی‌ریزی مدرسه جدید انجام شده است.

قرار است در این مدرسه چقدر هزینه کنید؟

برآورد هزینه برای ساخت این مدرسه ابتدائی 6 کلاسه یک میلیارد و 400 میلیون تومان است که 50 درصد را با کمک برادران و 50 درصد دیگر را آموزش‌وپرورش متقبل شده است. البته قرار است این مدرسه به نام پدرم نام‌گذاری شود.

هزینه کردن برای تامین زیر ساخت تحصیل دانش‌آموزان محروم از امکانات یک نوع سرمایه‌گذاری است این سرمایه گذاری چه تفاوتی با سرمایه‌گذاری های اقتصادی و انتفاعی دارد؟

منافع سرمایه‌گذاری در حوزه اقتصادی برای این دنیاست، اما منافع سرمایه‌گذاری در مدرسه‌سازی برای آن دنیا و باقیات و صالحات است.

نیت شما از ساخت مدرسه در این روستا چه بوده است؟

تصمیم گرفتیم که برای پدر و مادرمان و به یادبودشان در ساخت مدرسه و تامین فضای مدرسه برای آینده‌سازان سهمی کوچک داشته باشیم و از آن یادی باقی بماند.

به افرادی که نیت مدرسه سازی دارند چه توصیه‌ای دارید؟

به افرادی که دست‌شان می‌رسد و توان دارند توصیه می‌کنم در راه مدرسه‌سازی گام بردارند؛ چون اگر مدرسه بسازیم فرزندان ما پیشرفتی روزافزون خواهند داشت. معتقدم پایه علم و دانش مدرسه است. افرادی که دوست دارند کشورشان رشد و پیشرفت کند باید به فرهنگ و فرهنگ‌سازی اهمیت دهند و فرهنگی‌سازی نیز از طریق مدارس امکان‌پذیر است. علاوه بر این مدرسه جایگاه مطالعه، تعامل علمی و کسب مهارت‌های زندگی است.

خاطره‌ای دارید که بر تصمیم شما برای ساخت مدرسه در این روستا تأثیر گذاشته باشد؟

سال 1356 روستای سررود مدرسه راهنمایی نداشت و قرار بود بعد از تعطیلات نوروزی از روستا به شهر بیاییم، اما برف آمده بود و تقریبا هیچ رفت‌وآمدی وجود نداشت. باید فاصله 75 کیلومتری روستا تا مشهد را پیاده طی می‌کردیم، با دو برادرم صبح به سمت مشهد حرکت کردیم تا زانو در برف فرو می‌رفتیم، تا شب مسیر را به سمت مشهد ادامه دادیم و شب به روستای گوجگی مشهد رسیدیم. به خانه یکی از دوستان پدر رفتیم شب را استراحت کردیم و روز بعد با یک خودروی باری به سمت مشهد به راه افتادیم. قطعا اگر در روستا آن زمان مدرسه وجود داشت من و برادرانم در طول مسیر اینقدر اذیت نمی‌شدیم. یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار که باعث شد ساخت مدرسه برای ما اهمیت پیدا کند تاکید زیاد پدر بر تحصیل علم بود.

برخی از خیرین به اتفاقاتی خوشایندی اشاره می‌کنند که بعد از ساخت مدرسه برایشان اتفاق افتاده است، شما هم تجربه‌ای در این زمینه داشته‌اید؟

بعد از ساخت مدسه خداوند برکت بیشتری به کار ما داد و در مدت 2-3 سال سرمایه ایجاد یک کارخانه قطعه‌بندی مرغ، ماهی و گوشت مهیا شد که معتقدم این کارخانه از دعای همان بچه‌هایی است که از ساخت مدرسه خوشحال شدند و اشک شوق ریختند.

با چه باور قلبی پای در راه مدرسه‌سازی گذاشتید و خیر مدرسه‌ساز شدید؟

اعتقاد قلبی و دینی من و برادرانم بر این است که اگر یک درهم هزینه کنیم خداوند چندین برابر آن را به ما می‌دهد. همچنین معتقدم پول به تنهایی ارزش زیادی ندارد، اما وقتی برای مدرسه‌سازی صرف شود چندین برابر ارزشمند می‌شود. هدف رسیدن به رتبه بالای انسانیت است ما باید در این دنیا پلی برای آخرت بسازیم.

بعد از پایان مدرسه‌ای که هم اکنون در حال ساخت است برای ساخت مدرسه دیگری هم برنامه‌ای دارید؟

در آینده اگر خداوند توفیق داد در همان منطقه کلات برای ساخت مدرسه‌ای دیگر اقدام خواهیم کرد.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *