راهکارهای رهایی کودکان از ترس‌های واقعی و خیالی

وحید حاج‌سعیدی

دنیای کودکان پر از خطرات واقعی و خیالی است که گاهی اوقات ما بزرگترها فراموش  می‌کنیم که این دوران و مخاطرات را تجربه کرده‌ایم!

بسیاری از ترس‌های کودکان، عادی و موقتی است و با رشد کودک خودبه‌خود از بین می‌روند، ولی برخی از این ترس‌ها ناهنجاری محسوب می‌شوند و نیاز به درمان دارند.

مطالعات دانشمندان نشان می‌دهد که اختلالات اضطرابی از شایعترین شرایط روانی کودکان است. در نسبت بالایی از موارد، معلوم می‌شود که علائم اختلال اضطراب بزرگسالان اولین بار در دوران کودکی ظاهر شده است؛ بنابراین درمان اضطراب غیرطبیعی در کودک نه تنها به خاطر خود مهم است، بلکه می‌تواند به جلوگیری از اختلالات بزرگسالان کمک کند.

ذهن و احساسات کودکان، دائماً در حال تغییر و رشد است و همه آن‌ها با یک سرعت رشد نمی‌کنند؛ بنابراین تشخیص ترس طبیعی از ترس‌هایی که نیاز به توجه ویژه دارند همیشه آسان نیست. به عنوان مثال نوزادان تازه متولد شده معمولاً از افتادن و صداهای بلند می‌ترسند. ترس از غریبه‌ها از همان شش ماهگی شروع می‌شود و تا دو یا سه سالگی ادامه دارد. کودکان پیش‌دبستانی معمولاً از جدا شدن از والدین خود می‌ترسند. آن‌ها همچنین ممکن است از حیوانات بزرگ، مکان‌های تاریک، ماسک‌ها و موجودات ماورالطبیعی بترسند.

 

والدین و سایر اعضای خانواده از بسیاری جهات می‌توانند به فرزندان کمک کنند. آن‌ها می‌توانند در مورد نحوه کنترل اضطراب کودک آموزش ببینند. آن‌ها می‌توانند با ارائه مدل‌هایی از اعتماد به نفس و حل مسئله و پاداش‌هایی برای غلبه بر ترس، رفتار درمانی- شناختی را تسهیل کنند

 

کودکان بزرگتر ممکن است نگران مرگ در خانواده، تصادف، عدم موفقیت در مدرسه و وقایع اخبار مانند جنگ، حملات تروریستی و آدم‌ربایی باشند. نوجوانان اضطراب و نگرانی‌های جنسی و اجتماعی در مورد آینده خود و جهان دارند.

این اضطراب‌ها در صورت ادامه یافتن و ایجاد پریشانی جدی، یا از بین بردن هماهنگی خانوادگی یا ایجاد اختلال در رشد و تربیت کودک قطعاً به یک مشکل تبدیل می‌شوند و ضرورت پیشگیری یا درمان این اختلالات در همان اوان کودکی ضروری است. این اختلالات و ترس‌ها دارای لایه‌ها و مختصات متعددی هستند که به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌شود.

اختلال اضطراب عمومی

این روزها اضطراب عمومی در کودکان بیشتر دیده می‌شود. چنین مشکلی که قبلاً اختلال بیش از حد مفرط کودکی نامیده می‌شد، همان اختلال نگرانی کنترل نشده‌ای است که در بزرگسالان اتفاق می‌افتد. کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به برآورده‌سازی انتظارات دیگران از خود، آگاهی دارند، اما نسبت به خود تردید دارند و بیش از حد نگران هستند. آن‌ها نیازمند اطمینان و تأیید مداوم بزرگسالان هستند. آن‌ها ممکن است نگران نمرات مدرسه، طوفان، سرقت، سرقت صدمه به خود هنگام بازی یا حتی گرانی و مشکلات اقتصادی باشند. آن‌ها اغلب احساس بی‌قراری و تنش می‌کنند و از سردرد، معده درد و سایر علائم جسمی شکایت دارند.

اختلال اضطراب اجتماعی (ترس اجتماعی)

کودکان مبتلا به این اختلال به طرز دردناکی خجالتی هستند و از قرار گرفتن در معرض هر چیز ناآشنایی می‌ترسند. آن‌ها به والدین خود چسبیده‌اند و ممکن است در سنی که دیگر طبیعی نیست از کودکان دیگر و همچنین غریبه‌های بزرگسال ترس داشته باشند. کودکان مبتلا به این اختلال ممکن است از بلند خواندن، شروع مکالمه یا شرکت در یک جشن تولد بترسند.

اختلال وسواس فکری

این اختلال شامل افکار ناخواسته سرزده(وسواس فکری) است که باعث ایجاد تنش فزاینده‌ای می‌شود که گاهی با اقدامات تکراری (اجبار از سوی دیگران) برطرف می‌شود. این بیماری معمولاً به عنوان یک اختلال اضطرابی طبقه‌بندی می‌شود؛ زیرا وسواس‌ها معمولاً شامل ترس مانند ابتلا به بیماری یا مرگ والدین هستند. بزرگسالان مبتلا به این اختلال می‌دانند که وسواس غیرمنطقی است، اما کودکان خردسال ممکن است چنین نباشند. درنتیجه علائم با اختلال اضطراب عمومی همپوشانی دارند.

درمان هر کدام از این اختلالات نیازمند شناسایی دقیق مشکل و استفاده از راهکار یا پروسیجر متناسب با نوع اختلال است.  تحقیقات طولانی مدت نشان می‌دهد تأثیر خانواده و مشکلات خانوادگی تاثیر قابل ملاحظه‌ای در به وجود آمدن این اختلات دارند. خوشبختانه کودکان معمولاً با رشد کردن از ترس رشد رها می‌شوند یا می‌توانند با موفقیت درمان شوند.

والدین و سایر اعضای خانواده از بسیاری جهات می‌توانند به فرزندان کمک کنند. آن‌ها می‌توانند در مورد نحوه کنترل اضطراب کودک آموزش ببینند. آن‌ها می‌توانند با ارائه مدل‌هایی از اعتماد به نفس و حل مسئله و پاداش‌هایی برای غلبه بر ترس، رفتار درمانی- شناختی را تسهیل کنند. گاهی اوقات یک مشکل خانوادگی منشأ اضطراب کودک است، یا کودک مضطرب فکر می‌کند که وی دلیل بروز هرگونه دردسر در خانواده است. در این صورت، ممکن است یک خانواده درمانی مشترک که همه اعضا در آن شرکت می‌کنند ایده خوبی باشد.

در مجموع باید اذعان داشت نقش خانواده در پیشگیری و درمان اختلالات ناشی از ترس، بسیار حائز اهمیت است، اما در مراحل پیچیده‌تر و پیشرفته‌تر مراجعه به روان‌پزشک و مشاور اولین گام در حل اختلالاتی از این دست است.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *