رونمایی از اولین چهره اقتصادی انتخابات 1400
آقای دلار و سودای ریاست جمهوری
علی روغنگران
زمانی محمد مهاجری در توئیتی نوشت: «نامزد جدیدی که وارد انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد آقای عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی است. چراکه مشکل اصلی کشور اقتصاد است و یک رئیس جمهور اقتصاددان میخواهد.»
آن زمان بسیاری از کانالهای تلگرامی، به صورت ویژه اخبار همتی را پوشش میدادند. برخی میگفتند این کانالها همگی توسط تیم همتی در بانک مرکزی حمایت مالی میشوند تا در ایام منتهی به انتخابات، اخبار مربوط به او را به صورت ویژه پوشش دهند. همتی جزو معدود مدیرانی است که سابقه کار رسانهای داشته و در سالهای 1359 تا 1373 در سازمان صداوسیما فعالیت میکرد و تا معاونت سیاسی این سازمان پیش رفت. او 9 سال مدیرکل خبر و پنج سال معاون سیاسی صداوسیما بود و در دوران جنگ ایران و عراق، از مسئولان تبلیغات جنگ بود. همین سابقه نشان از آگاهی او از قدرت رسانه و تبلیغات دارد و شاید این سکوتی که این روزها درباره احتمال کاندیداتوری او حاکم شده، یکی از برنامههای همتی برای دورماندن از نقدها باشد. هرچند همتی در رسانههای نزدیک به خودش به شایعههای کاندیداتوری واکنشی نشان نداده، اما این دلیل نمیشود که او در رسانه حضور نداشته باشد. همتی این روزها بیشتر از هر زمان دیگری در رسانهها حضور دارد. از خرید واکسن کرونا تا تاثیر انتخاب بایدن بر قیمت دلار، زمینهای شده تا او وارد اظهار نظر در حوزههای متکثری شود. همین چند روز پیش همتی گفته بود: «برای تامین ارز دارو و تجهیزات پزشکی و واردات آن از هیچ کوششی فروگذار نکردهایم بهطوری که از اول سال تاکنون از روشهای مختلف بانکی و نیمایی حدود 2.7 میلیارد دلار برای دارو و تجهیزات پزشکی تامین ارز داشتهایم و از این به بعد هم همینطور خواهد بود.»
پیش از این شایعاتی درباره ارتباط خانوادگی همتی با مرحوم هاشمی رفسنجانی در بعضی رسانهها منتشر شده بود. خود او هرگونه نسبت فامیلی را تکذیب کرده اما شیفتگی خود به هاشمی را تایید کرده است. شاید از این روست که در محافل مختلف او سهمیه کارگزاران در دولت روحانی معرفی شده است. یکی از رسانههای اصولگرا در این زمینه نوشته بود: «دولت با انتصاب رئیس کل بانک مرکزی پذیرفت که ترمیم و تغییر را آغاز کند، اما این تغییر بیش از آنکه پاسخی به مطالبات مردم و کارشناسان باشد، تمکین به قدرت حزب کارگزاران سازندگی برای نفوذ در خزانه دولت است.»
البته همتی همان زمان انتصابش در جلسهای، اینگونه به شایعات پاسخ داد که؛ «پنج سال است که دیگر در جلسات حزب کارگزاران سازندگی شرکت نمیکند و بهنوعی دیگر عضو این حزب نیست.»
برخی چهرههای سیاسی از هم اکنون موضوع رئیس جمهور اقتصاددان را مطرح میکنند؛ در این حالت نامهایی همچون همتی زیاد شنیده میشود، با این حال مشکلات همتی یکی دو تا نیست، به فرض که رئیس جمهور اقتصاددان هم نیاز باشد، اما کارنامه او چندان به مذاق مردم خوشایند نیست
کارگزاران تا اینجا دو فهرست 6 نفره و 20 نفره از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرده که همتی در هر دو فهرست حضور داشته است. این حضور نشانه روشنی از این است که همتی برای رسیدن به صندلی ریاست جمهوری بیمیل نیست. اما باید دید آیا مردم هم به او اعتماد دارند و از آن مهمتر اینکه شورای نگهبان اجازه نامزد شدن به او خواهد داد! عبدالناصر همتی چهره شناخته شدهای برای مردم ایران نبود. عمده دوران مدیریت او در بیمه مرکزی گذشت و از همانجا هم به جای ولی الله سیف به بانک مرکزی آمد. همتی از این دوره به بعد به چهره شناختهشدهای در اقتصاد و سیاست ایران تبدیل شد. او در روزهایی به جای سیف به بانک مرکزی رفت که مهمترین نهاد اقتصادی ایران درگیر رانت و فساد اقتصادی بود و یکی یکی مدیران آن در حال بازپرسی یا دستگیری بودند؛ سلطان سکه دستگیر شده بود و خط و ربط عجیبی بین مدیران ارشد بانک مرکزی و دلالان رانتی کشف شده بود. همان زمان خبر رسید که ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی هم بازداشت شده است، اما این خبر تکذیب شد. همتی که قرار بود سفیر تام الاختیار ایران در کشور استراتژیک چین باشد، به پکن رفت اما سفر او نیمهکاره ماند و در لحظه آخر او را بازگرداندند و به بانک مرکزی فرستادند. عبدالناصر همتی از معدود مدیران ایران است که در تمام دولتها پست داشته و از دولت سیدمحمد خاتمی به این سو، حتی در دولت محمود احمدی نژاد هم حضور داشته است. همتی در یک دوره هفت ساله مدیریت موسسه مالی و اعتباری بنیاد مستضعفان را بر عهده داشت که آن را به بانک خصوصی سینا تبدیل کرد و به این ترتیب میتوان او را پدر ورود نهادهای خاص به بانکداری هم لقب داد؛ کاری که هرچند عاقبت خوبی برای مردم نداشته، اما در میان خواص جایگاه بالایی برای همتی رقم زد. حامیان همتی به او پدر بیمههای خصوصی میگویند؛ لقبی که گرچه بیربط نیست، اما به خاطر عجایب صنعت بیمه در ایران و اتفاقات آن مجموعه نمیتواند یک افتخار به حساب بیاید. آخرین آمار رسمی درباره وضعیت صنعت بیمه در دوران همتی که اتفاقا بیمه مرکزی آن را منتشر کرد، این بود که «از میان 30 شرکت بیمه، تنها 14 شرکت در سطح توانگری مطلوب قرار دارند و میتوانند از عهده ایفای تعهدات خود در مقابل بیمهگزاران برآیند.» این یعنی میراث همتی در صنعت بیمه این بود که فقط نیمی از شرکتهای بیمهای در کشور میتوانند به تعهد خود عمل کنند! سوال مهم این بود که در چنین وضعیتی چرا نظارت بیمه مرکزی به درستی انجام نشده است؟
آنگونه که گفته شد دوره مهم مدیریت همتی، مسئولیت او در بانک مرکزی بود. در دوره کوتاهی پس از ورود همتی به بانک مرکزی اتفاقات مثبتی رخ داد و نرخ ارز به شکل قابل توجهی کنترل شد و بازار ثبات پیدا کرد. احتمالا اگر انتخابات ریاست جمهوری همان زمان برگزار میشد و همتی جزو کاندیداها بود، اقبال بسیار خوبی به او میشد؛ چه آنکه عمده ناظران، کنترل بازار را نتیجه سیاستهای او میدانستند اما پس از مدتی مشخص شد که زور دلالان بازار بسیار بیشتر از همتی است و او قدرتی در کنترل این بازار ندارد. در همین دوره بود که نرخ ارز ناگهان به بالای 30 هزار تومان افزایش یافت و تا 34 هزار تومان هم پیش رفت و از آن زمان تا کنون هنوز قیمت ارز در بازار ایران کنترل نشده و اعدام و دستگیری سلطانهای سکه و دلار و ارز هم افاقه نکرده است؛ به این ترتیب بزرگترین دستاورد همتی که میتوانست کنترل بازار ارز باشد، با سیاستهای نادرست از بین رفت تا آنجا که دولت و بانک مرکزی حتی متهم به افزایش عامدانه قیمت دلار شدند تا بتوانند کسری بودجه خود را جبران کنند. این هم از اقبال همتی بود که در بدترین دوران تاریخ ایران، ریاست بانک مرکزی را بر عهده گرفت و احتمالا از این پس هر کس بخواهد یادی از او بکند، ناخودآگاه به یاد جهش دلار از 10 تا 12 هزار تومان به 34 هزار تومان خواهد افتاد و این سابقه خوبی برای همتی نخواهد بود؛ آنهم در حالی که به گفته خودش در این شرایط حتی از قیمتها هم خبر ندارد و همسرش آن را به او اعلام میکند! به این ترتیب نکته دیگری که میتوان درباره همتی گفت، این است که با اینکه در ایران بانوی اول معنایی در سیاست ندارد اما همسر همتی ظاهرا نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد و قیمت اجناس را به او میگوید تا همتی به روحانی بگوید «بالاخره به صورت هفتگی لیست قیمتها را به رئیس جمهور اعلام میکنیم و در جریان افزایش قیمتها هستیم و اینطور نیست که بیخبر باشیم. در منزل هم همسرم قیمتها را به بنده اعلام میکند و او هم همانند سایر مردم از گرانیها شاکی است.»
در انتخابات ریاست جمهوری حمایت احزاب و گروههای سیاسی از یک کاندیدا شرط بسیار تعیین کنندهای است. اگر درباره احزاب حامی همتی سوالی پرسیده شود، معلوم نیست جواب آن چیست. شاید گفته شود او حمایت کارگزاران را پشت خود خواهد داشت. حزب کارگزاران فعلا چهرههای مهمتری در ابتدای صف دارد که شاید در آن نوبت به عبدالناصر همتی نرسد. حتی اگر بنا به انتخاب میان لاریجانی (اصولگرا) و همتی (عضو قدیمی حزب) باشد، شک نکنید که کارگزاران گزینه نخست را انتخاب خواهد کرد. البته برخی چهرههای سیاسی از هم اکنون موضوع رئیس جمهور اقتصاددان را مطرح میکنند؛ در این حالت نامهایی همچون همتی زیاد شنیده میشود، با این حال مشکلات همتی یکی دو تا نیست، به فرض که رئیس جمهور اقتصاددان هم نیاز باشد، اما کارنامه او چندان به مذاق مردم خوشایند نیست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.