گزارش صبح امروز ازضرورت فرهنگسازی امنیت زنان در جامعه:
چراغ خاموش خشونت
عاطفه خوافیان
پیش نیاز هرگونه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، احساس امنیت و بهویژه امنیت زنان است. آگاهی از احساس امنیت ساکنان یک جامعه نقش مؤثری در شناخت چالشها و ارائه راهبردهای توسعهای در آن جامعه دارد.
یکی از مهمترین مواردی که توسعهیافتگی را تحت تأثیر قرار میدهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به احساس امنیت است.
این امر برای زنان در جامعه محسوس تر است. لذا زنان آسيبپذيرترين قشر جامعه در رابطه با موضوع امنيت هستند و مقولههايي چون محل سکونت و حمایت اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی زنان در كليه شهرها مؤثربوده و در مقابل وضعیت نامناسب اقتصادی، مزاحمتهای خیابانی و همسرآزاری نيز از مهمترین دغدغههای بسیاری از زنان به حساب میآيد.
ضرورت ایجاد فضاهای شهری ایمن برای زنان در جایگاه اقشار آسیبپذیرتر جامعه از مسایل مهم و قابل توجهی است که با مسایلی چون جرم، خشونت، قربانی شدن، پیشگیری از درماندگی و افسردگی در ارتباط قرار میگیرد. رفع تنگناها و خلاءهای حقوقی و قانونی، طراحی برنامههای حمایتی، آموزشی، پیشگیرانه و فراهم كردن زمینه و بستر بروزِ توانمندیهای زنان و حمایتهای قانونی و اجتماعی لازم، از خط مشیهایی است که باید در تدوین سیاستها و برنامههای کلان مورد توجه قرار گیرد.
احساس ناامنی؛مهمترین دغدغه جوامع معاصر
احساس ناامنی، از مهمترین دغدغههای جوامع معاصر، بهویژه در کشورهای پیشرفته است؛ این بدین معنی است که گسترش این پدیده با سطح توسعه جامعه ارتباط داشته و به گونهای، آینده اغلب جوامع محسوب میگردد.
تعریف امنیت
امنیت از جمله مفاهیم پیچیدهای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست.
امنیت پیش از آن که قابل تعریف باشد، پدیدهای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیمگیران به وجود آید که برای ادامه زندگیِ بدون دغدغه، امنیت لازم وجود دارد.
از اینرو، امنیت یکی از مولفههای اساسی رفاه اجتماعی و از اساسيترين نيازهاي هر جامعه است و زنان به عنوان نيمی از جمعيت جامعه گروه آسيب پذيری هستند که امنيت آنها از راههاي گوناگون در معرض تهديد قرار دارد.
زیرا جنسیت و خصوصیات بیولوژیکی معطوف به آن، معنا و احساس متفاوتی از امنیت ایجاد میکند و عموماً زنان بیشتر از مردها احساس ناامنی میکنند.
احساس امنيت مقولهاي فراتر از صرف وجود امنيت در جامعه است. عواملي چون: وضعيت تاهل، رضايت از وضعيت ظاهري، حمايت خانواده، چگونگی برخورد ديگران، تعهد مذهبی و… از عوامل موثر بر احساس امنيت اجتماعی در ميان زنان هستند که در اين ميان حمايت خانواده بيشترين تاثير را دارد.
اگرچه امنیت اهمیت دارد، اما بسیاری احساس امنیت را مهمتر از امنیت میدانند.
از ذهنیت تا واقعیت امنیت زنان در جامعه
عموماً در بین زنان این تصور و ذهنیت وجود دارد که در جامعه برای آنان امنیت وجود ندارد.
حتی اگر به نظر در جامعه امنیت وجود داشته باشد، اما زنان ممکن است، احساس امنیت نداشته باشند.
در اين ميان زنان آسيبپذيرترين قشر جامعه در رابطه با موضوع امنيت هستند و مقولههايي چون محل سکونت و حمایت اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی زنان در كليه شهرها مؤثر بوده و در مقابل وضعیت نامناسب اقتصادی، مزاحمتهای خیابانی و همسرآزاری نيز از مهمترین دغدغههای بسیاری از زنان به حساب میآيد.
با توجه به اهمیت مقوله امنیت و بهویژه امنیت بانوان در جامعه، برای انجام گزارش به سراغ یکجامعهشناس و یک حقوقدان و امچنین یک فعال حقوق زنان رفته و با آنها به گفتوگو پرداخته تا این مقوله حائز اهمیت را از تمام زوایا بررسی کنیم که در ادامه به طور مفصل به تشریح هر گفتوگو میپردازیم.
یک جامعهشناس میگوید: امنیت به معنای دور بودن از خطر و محافظت از خطر بوده و فرد احساس کند هیچ خطری به صورت بالقوه و بالفعل اورا تهدید نمیکند.
به گزارش “صبح امروز” جعفر شاهرخی در مصاحبه با خبرنگار این رسانه پیرامون امنیت بانوان در جامعه میافزاید: اگر فردی خود را در در حفاظ امنیت ببیند در نتیجه در صورت بروز کوچکترین خطر خود را مورد تهدید ندیده چرا که اطمینان دارد یک اداره و سازمان خاص اورا مورد حمایت قرار میدهد.
وی تصریح میکند: لایحه صیانت و حمایت از امنیت بانوان به مانند حضور یک پدر مهربان و همیشه نگران در سطح خانواده بوده و حضور او همیشه مورد دلگرمی زنان جامعه بوده چرا که ایمان دارند حتما یکی حافظ و مراقب آنها است.
شاهرخی ابراز میکند: در جوامع کنونی ما، زنان، بیش از مردان می کوشند تا با خلّاقیت، کار و تحصیلات دانشگاهی، شخصیت اجتماعی خود را افزونتر از هنجارهای مرسوم، بروز دهند.
این جامعهشناس توضیح میدهد: به طور قطع، حضور بانوان در بازار کار ایران، تحوّلات و تغییرات بسیاری را در پی دارد. این تحوّلات که از نگاه جامعه شناسان به عنوان لایهای از ‹‹توسعه یافتگی›› از آن یاد میشود، نگاههای جنسیت گرایانه سنتی را دگرگون میکند.
نگاهی مبتنی بر انسان مداری عادلانه
شاهرخی ادامه میدهد: به این جهت، ضروری است که پیشگامان اندیشههای دینی و فرهنگی و حتی سیاست پیشگان، به نقش زنان و دختران در مسیر توسعه کشور، نگاه واقع بینانهتری داشته باشند؛ نگاهی مبتنی بر انسان مداری عادلانه و شایسته سالاری.
وی میگوید: شاغل شدن زنان بر تعدد نقشهاي آنان که تاکنون به عنوان مادر و همسر ايفاي نقش کرده و اکنون با ورود به بازار کار و اشتغال در فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي جامعه نيز دخالت دارند افزوده و با بجاي گذاشتن اثرات قابل ملاحظهاي بر خانواده تحولات اساسي در روابط ايجاد نموده است.
ایفای نقشهای چندگانه
شاهرخی اضافه میکند: زنان شاغل به علت قبول مسئوليتهاي مضاعف اجتماعي و خانوادگي در محيط کار و خانواده همواره در معرض تنش و آسيبهاي روحي قرار دارند.دور شدن مادر از منزل، معطل ماندن وظايف خانوادگي ايجاد فاصله در روابط عاطفي زمينهساز احساس نگراني و ناامني در مادران شاغل بوده و بر اضطراب آنان در محيط منزل ميافزايد، ايفاي مجموع نقشها فعاليت زن و پيشرفت شغلي را براي زنان مشکل ميکند.
بديهي است، انتقال ناخوداگاه مشکلات کاري به محيط خانواده تنشهاي روحي و رواني زن را افزايش داده و امنيت و آرامش خانوادگي را سلب مينمايد.
وی تبیین میکند: زنان بر اين باورند كه حتي با داشتن همسر و فرزند مي توانند به امورات خارج از منزل نيز اهتمام داشته باشند، غافل از روحيه ظريف و شكننده زنان كه با كوچكترين نا ملايمت و تلنگري خدشه دار شده و شاكله وجودي و اجتماعي زن كه بایستی منجر به امنيت اجتماعي او و خانواده شود، از هم پاشيده و به یکباره نيست و نابود ميشود.
نیاز به هویت مستقل
این جامعه شناس تشریح میکند:وقتی در جامعه ای، زن بلوغ اجتماعی مستقل نداشته باشد و به لحاظ اجتماعی وابسته باشد؛ اتصال او امنیت اجتماعی او محسوب می شود و انفصال او ناامنی اجتماعی او است.
وی میگوید:اگر زن در کودکی و نوجوانی «دختر فلانی» و پس از ازدواج «بانوی فلانی» و پس از آن در پیری «مادر فلانی» باشد؛ اولاً با ناامن شدن وضع «فلانی» دچار ناامنی اجتماعی می شود و ثانیا، اگر «فلانی» او را براند یا حریمش را رعایت نکند، دچار ناامنی اجتماعی می شود.
شاهرخی این سخن را جلوه ناامنی اجتماعی زن در جامعه برشمرد و بیان میکند: البته باید به ریشهها، علتها، آثار و راه حلهای آن مجدانه پرداخت.
وی عنوان میکند:در نظامهای حقوقی، زمانی كه صحبت از امنیت می شود، منظور، امنیت مردم است، روش های حقوقی، ساختارهای تشكیلاتی حكومت همگی به گونهای ترسیم می شود كه نتیجه كار امنیت جامعه باشد.
اهمیت امنیت زنان
شاهرخی تبیین میکند: در این وضعیت و نگرش، مقوله امنیت زنان مثل امنیت كودكان و سایر اقشاری كه به لحاظ شغل و حرفهشان در معرض خطرات اجتماعی قرار میگیرند، مهم است.
در واقع، بسیاری از این تبعیضها و ستمها را باید نشات گرفته از مناسبات ستم آلود میان زن و مرد دانست و تا این مناسبات ستم آلود، دگرگونی نیابند، تحقق برابری واقعی زنان و مردان، آرزویی بیش نخواهد بود.
افزایش سطح آگاهی و فرهنگ در کنار قانون
شاهرخی تاکید میکند: بنابراین، برابری قانونی به تنهایی نمیتواند تمام یا حتی بیشتر نابرابریها را از بین ببرد و باید ضمن آن که از طریق تثبیت چارچوب های حقوقی بین المللی به برابری قانونی دست مییابیم، در کنار آن از طریق بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در جهت حصول تساوی جنسی و از طریق تغییر سنن و الگوهای رفتاری دیرینه که موجب ادامه تبعیض علیه زنان می باشد، به تساوی واقعی نیز رسید.
با توجه به گستردگی و اهمیت امنیت در حوزه بانوان در خصوص خلاهای قانونی و جرمانگاری انواع خشونت به سراغ استاد حقوق و جزا دانشگاه آزاد رفتیم:
تمرکز زدایی از مجازات
استاد حقوق و جزا دانشگاه آزاد میگوید: در انواع حوزهها و جرایم، تجربه نشان داده است که تمرکز صرف بر روی مجازات پاسخگو نیست و در حمایت از حقوق زنان نیز این امر به همین منوال است.
عباس شیخ الاسلامی میافزاید: در حوزه قتلهای خانوداگی و مواد مخدر مجازاتهای متعدد در نظر گرفته و اجرا شده اما تاثیر شایسته را نداشته است.
وی ادامه میدهد: معتقدم اگر در خصوص تفکیک حقوق زن و مرد در جامعه بیش از حد کار و صحبت شود، آزار دهنده خواهد بود.
وی گفت: بسیاری از مسائل مطرح شده در لایحه صیانت از بانوان در قوانین کیفری وجود دارد و تفاوتی بین زن و مرد در اعمال قانون وجود ندارد که از آن جمله میتوان به قتل، افترا، توهین و امثال آن اشاره کرد.
شیخ الاسلامی عنوان میکند: با توجه به تعداد زیاد مواد این لایحه به نظر میرسد با بازنگری مجدد و حذف مواد تکراری لایحهای در قالب ۲۰ تا ۲۵ ماده تهیه و مورد تصویب قرار گیرد تا با توجه به خلاصه و موثر بودن آن اجرای آن نیز موثرتر شود.
کم توجهی به اصل پیشگیری
وی ادامه میدهد: در این لایحه نادیده گرفتن مجازاتهای جایگزین حبس از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی گفت: کم توجهی به اصل پیشگیری از دیگر مسائل قابل طرح در این لایحه بوده وخشونت علیه زنان و امنیت آنها بحث مهمی است که نیازمند نگاه و توجه ویژه است.
شیخالاسلامی با تاکید بر اینکه باید سعی کنیم خشونت را در تمام زمینهها در کشور ریشهکن کنیم که این با همکاری همگان میسر میشود، بیان میکند: الگوی ما در ارتباط با زن باید همان نگاه پیامبر اسلامی (ص) و امام علی (ع) به حضرت فاطمه زهرا (س) باشد.
کاهش ناهنجاریها در درون خانواده
این وکیل پایه یک دادگستری تصریح میکند: ما باید در داخل خانوادههای خود ناهنجاریها را کاهش دهیم تا شاهد حل بسیاری از مشکلات باشیم.
شیخالاسلامی بابیان اینکه اولویت کاری ما فرهنگ است، اضافه میکند: با جرمانگاری نمیتوانیم برای زنان امنیت بیاوریم البته با توجه به اینکه زنان در آغوش مادران رشد مییابند باید ما مردان را بهگونهای تبدیل کنند که ما مردان زورگو نباشیم.
تمرین اعتدال در بین مردان
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد عنوان میکند: ما مردان باید تمرین اعتدال کنیم و نباید به علت قدرت جسمی، احساس بزرگی و زورگویی کنیم و از طرفی نیز مسئولان باید برای کاهش این خشونتها تلاش کنند و امیدوارم طرحهایی نیز از طرف دانشگاهها برای نفی خشونت ارائه شود.
د ادامه برای تکمیل گزارش به گفتوگویی با با یک فعال اجتماعی در حوزه بانوان پرداخته و چالشهای امنیت بانوان را از منظر او که از نزدیک با دردهای بانوان آشناست را بررسی میکنیم.
این فعال اجتماعی میگوید: ساختار های اجتماعی امروز نیز همچون گذشته روابط مبتنی بر تبعیض را در سراسر جهان بین انسانها بازتولید میکنند و تهیدستی ومحرومیت زنان را به مثابه نتیجه ومحصول این فرایند تداوم میبخشند .
مرضیه محبی در مصاحبه با رسانه ما میگوید:توزیع ناعادلانه قدرت در جوامع انسانی ،سبب استفاده از خشونت ورزی به عنوان ابزار تثبیت وتحکیم سلطه واعمال قدرت میشود. مقولهای که سپس باعث انتشار همه انواع خشونت ورزی بین انسانها میشود وجنگها وناارامیها را بر میسازد.
وی ابراز میکند: در نتیجه این وضعیت ،زنان همواره در معرض ناامنی قرارداشته و خانواده که باید کانون مهرورزی و مشارکت وهمدلی باشد ،به فضای امنی برای خشونت مبتنی بر جنسیت علیه زنان تبدیل شده ودر آن انواع خشونت از جسمانی وجنسی وروحی گرفته تا خشونت اقتصادی بر زنان تحمیل میگردد.
محبی تبیین میکند: جامعه نیز زنان را آماج مناسب خشونت میبیند چون محرومیت آنها را ضعیف و آسیبپذیر میکند وفرهنگ وزبان هم این وضعیت را استمرار میبخشند.
عدم مناسبسازی فضاهای شهری برای بانوان
وی اذعان میکند:معابر وفضاهای عمومی اساسا برای حضور فعال زنان ساخته نشده و شهرها دارای ساختارهای مردانه بوده که زنان را بر نمیتابند.
نگاه تحقیرآلود به زنان
محبی عنوان میکند: گذرگاهها، پلها و بهخصوص مناطق حاشیهای شهرها ،به همین سبب برای زنان ناامن وآسیبزا هستند و این امر مانعی جدی برسر راه مشارکت اقتصادی ،سیاسی واجتماعی زنان است. ناامنی معابر عمومی ونگاه تحقیرآلود وفرودست انگارانه به زنان که موجد خشونت است، در بسیاری از مناطق سبب محرومیت دختران از تحصیل،ازدواج های زودهنگام و تعمیق وتثبیت تبعیض وبی عدالتی میشود.
وی اشاره میکند:امنیت زنان وبرخورداری آنها از منابع وامکانات ورفع تبعیضهای جنسینی و فراهم کردن امکان جدی مشارکت زنان در جامعه ، مهمترین گام برای دستیابی به عدالت اجتماعی ،صلح و توسعه است.
مقابله خشونت مبتنی بر جنسیت
این وکیل پایه یک دادگستری توضیح میدهد: دستیابی به امنیت برای زنان در گرو تصویب قانون برای مقابله با خشونت مبتنی بر جنسیت، اگاهی بخشی و اصلاح ساختارهای فرهنگی وزبانی است که به خشونت بر زنان می انجامد که لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت که سالهاست در هزارتوهای قانونگذاری سیر میکند ، هنوز راهی مجلس شورای اسلامی نشده و اندر خم یککوچه است. مجلس شورای اسلامی درین چند ماه میتواند با طی طریق قانون گذاری درینباره، وتصویب آن ، اثری نیکو ار خود بهجای بگذارد.
گزارش صبح امروز ازخلا قانونی در مقررات و مدیریت شهری در حفظ و امنیت بانوان:
چند روایت واقعی
سارا ایزد خواه
زنان عموما از بیان اتفاقاتی که برایشان رخ میدهد اجتناب میکنند. معمولا بیان تجارب ناگواری که از سوی جنس مخالف برای زنان در جامعه روی میدهد نوعی تابو محسوب میشود؛ بنابراین در بسیاری از مواقع از شرح خشونتهای رفتاری، جنسی، آزارهای کلامی و… که در سطح جامعه رخ میدهد اجتناب کرده و آن را در ذهن خود دفن کرده و حتی گاهی با خانواده یا نزدیکان خود چنین وقایعی را بازگو نمیکنند. شاید به این علت که ترسی درونی از برچسب خوردن دارند اینکه اگر مردی به آنها متلک جنسی انداخت یا بدن آنها را لمس کرد یا به هر شیوه دیگری زنان را در خیابان، فروشگاه، اتوبوس و.. مورد آزار قرار داد، متهم نشوند؛ بنابراین سکوت میکنند. اما سکوت زنانی که مورد خشونت واقع شدهاند، عاملی است که فرد متجاوزگر را جریتر کرده تا در برخورد با زنان دیگر رفتاری مشابه انجام دهد.
آزارجنسی یکی از انواع خشونت علیه زنان است که شامل طیفی از حرکات، رفتار و اعمال جنسی نامطلوب مانند نگاههای هیز تا تجاوز جنسی است. بهدلیل اهمیتی که این دسته از رفتارها در جامعه داشته و تأثیرات سوئی که بر زنان بهویژه دختران نوجوان میگذارد تلاش کردیم تا به این موضوع پرداخته و از تعدادی از زنان که با چنین تجربهای روبهرو شدند به گفتوگو بنشینیم.
چندین بار در زیرگذر بزرگراه کلانتری این اتفاق رخ داده است
26 ساله و دانشجو هستم. حدود ساعت 8 شب از زیرگذر درب شرقی دانشگاه فردوسی -واقع در بزرگراه کلانتری- عبور میکردم مردی تقریبا مسن از روبهرویم میآمد از آنجا که سن و سال بالاتری داشت از حضورش نترسیدم؛ چراکه فکر میکردم فرد موجهی است، اما زمانی که نزدیک شد مرا را لمس کرد. جیغ زدم و او فرار کرد. به نگهبانی دانشگاه مراجعه و شروع به بحث کردن با نگهبانهای دانشگاه کردم؛ چراکه چندین بار، چنین اتفاق مشابهی برای دوستانم هنگام عبور از زیرگذر بزرگراه کلانتری افتاده بود. آنها با پلیس تماس گرفتند، اما بهدلیل نبودن دوربین در آن قسمت کار خاصی نتواستند انجام دهند. بعد از آن اتفاق هر زمان که میخواهم از این زیرگذر رد شوم چاقو به دستم میگیرم و تمام مسیر زیرگذر را میدوم اگر کسی هم به سمتم بیاید با چاقو از خودم دفاع میکنم.
29 ساله و خانهدار هستم
یک روز ظهر از پل عابر پیاده در خیابان مصلی بالا میرفتم به بالا که رسیدم، مردی حدودا 35 ساله را دیدم که ورودی پل ایستاده و کیفی جلوی خودش نگه داشته، انگار مرا از پایین دیده و منتظرم بود. وقتی که مرا دید کیف را کنار زد دیدم نیمه برهنه است و به من خیره نگاه میکند. نترسیدم فقط با عصبانیت و اخم نگاهش کردم و از او رد شدم، حس بدی داشتم. سعی کردم سریع از پل پایین بروم و از آنجا دور شوم. هر چند که نترسیدم و همچنان از پلها برای عبورومرور استفاده میکنم، اما این مسأله از ذهنم پاک نمیشود و گمان میکنم قرار است که این اتفاق مدام رخ دهد.
مردی از پشت سر پاورچین پاورچین خودش را به ما رسانده بود
24 ساله و دانشجو هستم. یک روز حدود ساعت 12 ظهر همراه دوستم از زیرگذر بزرگراه کلانتری که درب شرقی دانشگاه فردوسی در آنجا واقع است عبور میکردیم. درواقع از دانشگاه بیرون آمده بودیم و داشتیم به سمت آن طرف خیابان میرفتیم تا سوار اتوبوس شویم. درحال صحبت کردن با دوستم بودم که احساس کردم کسی دارد به ما نزدیک میشود برگشتم دیدم مردی حدودا 25 یا 26 ساله در فاصله نیم متری ماست و دو دستش سمت من و دوستم است، داشت پاورچین به ما نزدیک میشد، وقتی برگشتم و او را دیدم دستش به ما رسیده بود، هر دو جیغ بلندی کشیدیم. آنقدر عصبانی بودم که دنبالش کردم خواستم بزنمش، اما به سرعت سمت بزرگراه میدوید دوستم خیلی ترسیده بود و جیغ میزد که دنبالش نروم. به حدی خشم وجودم را گرفته بودم که اگر دوستم نبود منم دنبال او به سمت بزرگراه میدویدم. از آن روز به بعد هر وقت میخواهم از زیرگذر درب شرقی دانشگاه عبور کنم ضربان قلبم بالا میرود و هر لحظه منتظرم کسی از پشت یا جلوی من ظاهر شود. هر بار که از پلههای زیرگذر پایین میروم با تمام قدرت میدوم تا هر چه زودتر از این دالان ترسناک عبور کنم.
برای حفاظت از خود چاقو خریدم
17 ساله و دانشآموز هستم. یک روز زمستانی نزدیک عصر بود -در حوالی میدان امام حسین- که از مدرسه به سمت خانه میرفتم. از آنجا که ورزش داشتیم راکت بدمینتونم همراهم بود از پل عابر بالا رفتم. از روبهروبه مردی مسن حدودا 55 ساله میآمد به من خیره شده بود با خود گفتم شاید چشمهایش مشکل دارد اهمیت ندادم سرم را پایین انداختم تا رد شوم ناگهان دیدم آن مرد در فاصله چندسانتیمتر من است و دستش را به من زد و از من عبور کرد آنقدر عصبانی شدم که راکت دستم را بلند کردم و فریاد محکم کشیدم نزدیک بود راکت را به سرش بکوبانم آن لحظه کنترلم را از دست داده بودم طوری فریاد زدم و راکت بالا آوردم که پیرمرد شوکه شده بود و با ترس به من نگاه میکرد تکان نمیخورد خودم را جمع کردم نگاهی سراسر با خشم به او کرده و به او ناسزا گفته و عبور کردم. با اینکه بهشدت عصبی بودم، اما خوشحال بودم که خود را کنترل کرده و راکت را به سرش نکوفتم چون اگر با آن شدت راکت به سر پیرمرد میخورد حتما اتفاقی میافتاد. از آن روز به بعد بیاعتمادی عجیبی پیدا کردم و مدام احساس میکنم اگر مردی از کنارم رد میشود حتما میخواهد کاری کند. حتی طوری شدم که برای حفاظت از خودم چاقو خریدم تا اگر اتفاقی رخ دهد بتوانم از خودم دفاع کنم.
دو جوان سوار بر موتوری نزدیک من شدند
یک روز ظهر از زیرگذر رد میشدم که از روبهرویم دو فرد جوان سوار بر موتوری نزدیک من شدند موتور را نگهداشتند یکی از آنها پیاده شد و جلوی من ایستاد و با دو دستش صورتم را محکم گرفت و به سمت خودش کشاند، آنقدر ترسیده بودم که جیغهای بلند وحشتناکی کشیدم و آن دو سوار موتور شدند و فرار کردند. از آن موقع به بعد از زیرگذر نزدیک محل خانهمان پیاده عبور نمیکنم و برای عبور از آنجا یکی از اعضای خانوادهام به دنبالم میآیند.
گفتنی است که مصاحبه شوندگان به سختی از تجربیات خود سخن میگفتند و تلاش داشتند که هر چه خلاصهتر آن را بیان کنند. درواقع «آزارجنسی از مصادیق خشونت علیه زنان است که نحوه واکنش و عکسالعمل زنان به این پدیده در سطح فردی و ساختاری قابل تأمل است. بهطوریکه تحقیقات نشان داده است زنان از هرگونه صحبت آزادانه طفره رفته یا حتی توضیح دادن در مورد این نوع آزار را رد میکنند»(کردی، نوذری، 1394: 7).
برای آگاهی از قوانین حمایتی در رابطه با این موضوع با فرزانه صفری، وکیل پایه یک دادگستری گفتوگو کردیم وی در رابطه با قوانین مدون درباره این موضوع توضیح داد:
در قوانین مدون مربوط به حوزه مدیریت شهری، مقررات خاصی جهت حفظ و تأمین امنیت زنان لحاظ نشده است. آنچه در خیابانها و اماکن شهری و یا وسائط نقلیه عمومی تحت عنوان “ویژه بانوان” نامگذاری شده است، نه به جهت قانون و حفظ امنیت زنان، بلکه برخاسته از دستورالعملها و آییننامههای داخلی سازمانهای خاصی است که هدف اصلی آن جلوگیری از اختلاط مردان و زنان و بیشتر کردن جلوه اسلامی بودن جامعه است. اصولا جداسازی زنان از مردان به معنی امنیت بیشتر برای زنان نیست. درواقع زمانی ما میتوانیم از امنیت زنان صحبت کنیم که این امنیت با عدم محدودیت برای یک جنس خاص بهوجود نیامده باشد که خود نیاز به فرهنگسازی و تدوین قوانین مناسب در این حوزه دارد.
زیرگذرها و پلهای هوایی از کنترل لازم برخوردار نیستند
وی با بیان اینکه «جداسازی زنان از مردان حتی ممکن است این تفکر را ایجاد کند، که در صورت اختلاط در مکانی خاص، اذیت و آزار زنان و سلب امنیت ایشان مباح است» افزود: یکی از موارد در حوزه مدیریت شهری که میتواند زنان را با حس عدم امنیت مواجه سازد، زیرگذرها و پلهای هوایی است که متاسفانه از کنترل لازم برخوردار نیستند. برخی زیرگذرها ازجمله زیرگذر بلوار کلانتری به کوهسنگی، به علت تاریکی و تردد کمتر میتواند مکان نامناسبی برای زنان و حتی پسران نوجوان تلقی شود. پلهای عابر پیاده نیز از آنجایی که به بیلبوردهای تبلیغاتی تبدیل شدهاند و از دو طرف تا ارتفاع زیادی محصور هستند، میتوانند مخل امنیت زنان باشند.
میزان شکایت زنان از مزاحمتهای خیابانی بهصورت رسمی و واقعی اعلام نمیشود
این وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این پرسش که میزان شکایت زنان از مزاحمتهای خیابانی چه اندازه است تشریح کرد: میزان شکایتها در این زمینه به صورت رسمی و واقعی اعلام نمیشود؛ چراکه بسیاری از این مزاحمتها به علت ناآشنایی بانوان با قوانین حمایتی یا ناامید بودن آنان از رسیدگی قضائی و یا به علت ترس از افشای آن هرگز در مراجع رسمی ثبت نمیشود و آنچه هم ثبت میشود، باز به علت عدم ارائه ادله کافی از سوی شاکی، منجر به صدور حکم محکومیت نمیگردد.
حتمیت مجازات بیش از شدت مجازات میتواند در پیشگیری از جرم موثر باشد
صفری خاطرنشان کرد: در قوانین موضوعه فعلی تنها، قانون مجازات اسلامی در ماده ۶۱۹ ایجاد مزاحمت برای بانوان را جرمانگاری نموده و مجازات آن را ۲ تا ۶ ماه حبس یا تا ۷۴ ضربه شلاق تعیین کرده است، اما همانگونه که قبلا اشاره شده به علت عدم ارائه دلایل کافی از سوی شاکی، اغلب مزاحمان خیابانی، به مجازات عمل خود نمیرسند و همانگونه که اساتید جرمشناسی بیان کردهاند، حتمیت مجازات بیش از شدت مجازات میتواند در پیشگیری از جرم موثر باشد؛ بنابراین از آن جهت که اکثر مزاحمتهای خیابانی در معابر کمتردد و تاریک و برای بانوان تنها اتفاق میافتد که شاهدی بر مزاحمت نمیتوان به دادگاه معرفی نمود؛ بنابراین این ماده قانونی، آنگونه که انتظار میرود، نمیتواند امنیت زنان را در کوچه و خیابان تأمین کند. نکته اینجاست که در لایحه تأمین امنیت زنان که در دست تصویب است نیز به امنیت زنان در اماکن اشاره شده است که پس از تصویب و اعمال تغییرات احتمالی در آن، میتوان در مورد آن اظهار نظرکرد.
فضاسازی فرهنگی و آموزش صحیح
در این میان فضاسازی فرهنگی و آموزش صحیح به زنان برای بیان تجارب خود در این زمینه میتواند راهگشا باشد. درواقع وقوع چنین اتفاقاتی فشار روانی بسیاری بر یک زن وارد میکند و بیاعتمادی نسبت به جامعه بهویژه مردان، کاهش اعتماد به نفس، گوشهگیری از اجتماع و… را برای او به بار میآورد، اگرچه که مزاحمت جنسی برای همه زنان در هر جای دنیا اتفاق میافتد اما پرسش اینجاست که چه علتی میتواند در وقوع آن اثرگذار باشد؟ براساس برخی نظریههای جامعهشناسانه «مزاحمت جنسی نتیجه منطقی نابرابری جنسیتی و جنسیگرایی است که از قبل در جامعه وجود دارد. براساس چنین دیدگاههایی هر نوع مزاحمت جنسی در رابطه با ایدئولوژی و سلطه مردانه در جامعه قابل تبیین است»(کردی، نوذری، 1394: 10).
در این زمینه آموزش و ارائه آگاهی صحیح به دختران و زنان جوان اهمیت زیادی دارد تا بتوانند راهکارهای برخورد با آزار و مزاحمت جنسی را از طریق خانواده، مدارس و… بیاموزند از سویی دیگر قوانین حمایتی و اعمال این قوانین از زنانی که در معرض چنین آسیبهایی قرار میگیرند بسیار اهمیت دارد، درواقع زنانی که دچار چنین اتفاقاتی میشوند بایستی آن را بیان کرده و به مراجع قضایی و پلیس کراجعه کنند این عمل میتواند بازدارنده باشد و فردی که مرتکب چنین کاری شده نتواند با دیگر افراد برخوردی مشابه داشته باشد. عامل دیگری که میتواند یاریدهنده در این موردر باشد تغییر باورها و ارزشهای سنتی حاکم بر جامعه مانند سکوت و مدارا کردن زنان در برخورد با این گونه از آزارها است، درواقع زنان اگر بهراحتی بتوانند چنین رویدادهای پیش آمده را برای نزدیکان خود بازگو کنند در وصرت آگاهی درست خانواده میتوانند از حمایت خانواده خود برخوردار شوند و فشار روانی کمتری را تحمل کنند.
کردی، حسین، حسینینوذری، سیدعلیاصغر(1394). فصلنامه علیپژوهشی رفاه اجتماعی، سال 15، شماره 57. صص1-24.
صادقیفسایی، س. رجبلاریجانی، م(1389). مطالعه جامعهشناختی آزارجنسی زنان در محیط کار. فصلنامه زن در توسعه و سیاست(پژوهش زنان)، دوره 8. صص111-134.
شکری، کبری، هاشمی، سیدضیاء(1393). بررسی جامعهشناختی آزارجنسی زنان جوان. شماره 24. مجله مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. صص145-166
Really excellent info can be found on web site.Blog monry