بررسی صبح امروز از علت شیوع خشم و عدم پایبندی به قوانین جامعه:

 انگیزه‌هایی که به گور برده می‌شوند

عاطفه خوافیان

با حضور یافتن در بین عامه مردم و جامعه به‌راحتی متوجه احساس یاس و نامیدی و مرگ انگیزه می‌شویم مردمی که انگیزه‌ای برای ادامه زندگی اجتماعی نداشته و مهاجرت یا خودکشی را تنها راه حل فرار از این احساس می‌دانند.

خشونت در رفتار متقابل فروشندگان و خریداران، خشونت به‌هنگام رانندگی، بروز رفتارهای پرخاشگرانه در جامعه و عدم پایبندی به قوانین جامعه همه نشان از خشم پنهان مردم دارد؛ مردمی که مرگ انگیزه و امید به آینده را دیده و دیگر آینده‌ای را پیش روی خود نمی‌توانند ترسیم کنند.

اوضاع فعلی اقتصاد دنیا و ناآرامی های اجتماعی، زندگی افراد را باناامنی پیوندزده و بی اعتمادی به آینده را در دل مردم انداخته است. آنها دائم از خود می پرسند، در این دنیا جای من کجاست؟ الان باید چه کنم؟ کجا شغلی مناسب پیدا کنم؟ چگونه هزینه های زندگی ام را تامین کنم؟ و هرچقدر این ناامیدی ها و نبود اطمینان در قلب شان شکل بگیرد و راه حل مناسبی پیدا نکنند، آستانه تحمل شان تحلیل رفته و در وجودشان به شعله ای از خشم تبدیل می شود.

افسردگی با رضایتمندی از زندگی رابطه معکوسی دارد. یعنی هر چقدر رضایتمندی از زندگی در جامعه بیشتر باشد، نرخ افسردگی آن کاهش پیدا می‌کند و یا بالعکس. داشتن احساس رضایت از زندگی نیز نیازمند فاکتورهای خاصی مانند وجود شادی و امید در زندگی، احساس امنیت و آرامش، وضعیت درآمدی و اقتصادی و … است.

بدون تردید همه این رفتارها در نهایت منجر به افسردگی در میان مردم می‌شود و آسیبی که افسردگی بر فرد وارد می کند، به تدریج بر ذهن و کارایی او تاثیرگذار است و به نوعی شناخت او را مختل می کند و امروزه حتی از عقل افسرده هم سخن می گویند

نادیده گرفتن پتانسیل جوانی

یک پژوهشگر درحوزه اجتماعی می‌گوید: ظرفیت جامعه از بعد انسانی از حدود 5سال گذشته تا کنون یک نسل جوان آماده به‌کار در جامعه است که بخش زیادی از جامعه را تحت پوشش قرار می‌دهد.

به گزارش صبح امروز محمدرضا ایمانی در مصاحبه با خبرنگار این رسانه می‌افزاید:  مادامی که جامعه از چنین ظرفیت و پتانسیل بالایی برخوردار باشد می‌تواند فرصت بزرگ و افق بسیار خوبی درزمینه‌های مختلف اجتماعی و … است و اگر جامعه نتواند از این نیرو و پتانسیل به خوبی استفاده کند بدون شک سبب مرگ انگیزه و خشم و ناامیدی در بین این نسل می‌شود.

ناامیدی عامل افسردگی و خشم

وی تصریح کرد: نسل جوانی که جمعیت زیادی را نیز شامل شده با دورنگاری که در ذهن خود داشته نرسیده و نتوانستند به نیازهایی که در ذهن و ماورای ذهن خود داشته پاسخ مناسبی داده و در نتیجه سبب به وجود آمدن احساس ناامیدی و افسردگی شده که در نتیجه ادامه دار شدن این حس ناامیدی و مرگ انگیزه باعث تولید خشم در جامعه می‌شود که تاثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی افراد دارد.

ایمانی بیان می‌کند: وقتی هیجانات منفی قالب بر روح و روان افراد شود تفکر و تعقل را به عقب رانده و سبب تصمیمات آنی شده و موجب شده رفتارهای هیجانی همراه با خشم در جامعه حضور و بروز پیدا کند.

این روان‌شناس حوزه اجتماعی بی حسی و عدم واکنش مردم به مسایل مختلف را این‌گونه تبیین می‌کند: مردم جامعه ما در تمام طول تاریخ رفتاری صادقانه همراه با امید نسبت به دولت و حکومت داشتند و با مطالعه تمام تاریخ متوجه شده که مردم ما هرگز حکومت را تنها نگذاشته و همیشه از آن حمایت داشته‌اند که سبب وقوع اتفاقات و موفقیات بزرگی شده است.

سرخوردگی سرمایه‌های اجتماعی

وی ادامه می‌دهد: و زمانی که نیازهای مردم به عنوان سرمایه‌های اجتماعی مورد توجه دولت و سیاست‌گذاران قرار نگیر مردم دچار سرخوردگی شده و به مرور زمان این اعتمد از بین رفته و انگیزه لازم را از دست داده و به یک بی‌تفاوتی بزرگ می‌رسید.

ایمانی اظهار می‌کند: جامعه امروز از سراجبار در حال گذران زندگی بوده و این در صورتی است که نمی‌دانند برای این همه احساس ناامیدی و سرخوردگی چه راه حلی اندیشه کنند و همین عدم چاره‌اندیشی و بلاتکلیفی که پاسخ درستی نیز دریافت نکرده که سبب بروز خشم در رفتارهای اجتماعی و خانوادگی افراد می‌شود.

ورود خشم اجتماعی به درون خانواده

وی اذعان می‌کند: این خشم اجتماعی وارد خانواده‌ها شده و ساختار خانواده را تضعیف کرده و فشارهای روانی که در جامعه به سرپرست خانوار وارد می‌شود و پدر خانواده را دچار بحران‌های فراوانی از قبیل خشم فروخورده‌ای کرده که در جامعه اجازه بروز آن داده نشده و وی این خشم را به درون خانواده منتقل کرده و سبب بروز انواع بحران در درون خانواده می‌شود.

ایمانی در پایان از مردم درخواست می‌کند: باید در این جامعه کنونی که مردم اعتماد خود را از دست داده افراد دنبال انگیزه‌های جدید برای ادامه حیات اجتماعی خود باشند و با مهرو محبت و گذشت‌های کوچک و بزرگ اعتماد از دست رفته را به جامعه باز گردانند تا از این خشمی که در رئان جامعه پنهان شده خلاصی یابند.

قرار گرفتن در زمره کشورهای شاد دنیا، یا فاصله گرفتن از قعر جدول کشورهای خشمگین و افسرده مستلزم زیرساخت‌های لازم و مناسب است، برای این مهم کارهای زیادی لازم است انجام بدهیم.

بخشی از آن مانند بالا بردن شاخص‌های رفاهی، از بین بردن نابرابرهای اجتماعی و …از وظایف دولتمردان است، و بخشی دیگر نباید منتظر اقدامات دولت بود و سعی کنیم علیرغم تمام مشکلات و محدودیت‌ها شادی را تمرین کنیم و امیدوار باشیم تا شاید کشور ایران هم روزی از ته جدول فاصله گرفته و در بین شادترین مردم جهان قرار بگیرد.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *