“جزء از کل”

مهین راد

“جزء از کل” اولین رمان استیو تولتز با ترجمه پیمان خاکسار کتابی ست که این هفته به معرفی آن می پردازم. این کتاب در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و به عنوان یکی از بزرگ ترین رمان های تاریخ استرالیا، در سطح جهان محبوبیت بسیار زیادی دارد.

کتاب اینطور آغاز می شود: “هیچ وقت نمی‌ شنوید ورزشکاری در حادثه‌ ای فجیع، حس بویایی‌ اش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان‌ ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده‌ مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش را. درس من؟ من آزادی‌ ام را از دست دادم…”

با این پاراگراف زیبا وارد داستانی می شویم که راوی هایش پدر و پسری به نام مارتین و جسپر دین هستند. داستان را جسپر درحالیکه در زندان به سر می برد آغاز می کند و از پدرش و روش تربیت عجیب و غریبش می گوید و اینکه چطور روزی در مدرسه متوجه می شود عموی جنایتکار به نام تری دین دارد که بسیار معروف است! با کشف این راز خانوادگی، پدر قصه ی زندگی خودش و برادرش را از بچگی آغاز می کند اینکه  چطور برادر ورزشکارش تبدیل به یک جنایتکار محبوب می شود و…

تولتز یک لحظه مخاطبش را راحت نمی گذارد و مدام او را با دیدگاه های فلسفی اش نسبت به مرگ، زندگی، عشق،  خانواده، جنایت و… به تفکر وا می دارد و با ماجرایی تازه غافلگیرش می کند و نمی گذارد این رمان طولانی برای لحظه ای از دست مخاطبش زمین گذاشته شود. در پایان جمله ی زیبای دیگری از بیشمار جمله های ناب این کتاب می آورم: چیزى که نمى‌فهمیدم این بود که مردم تفکر نمى‌کنن، تکرار مى‌کنن. تحلیل نمى‌کنن، نشخوار مى‌کنن. هضم نمى‌کنن، کپى مى‌کنن…

 

image_print
12 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *