بی‌توجهی به فهم عرفی خطر بزرگی برای هر جامعه است

پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: در مسائل سیاسی، اقتصادیوشعوری در مردم وجود دارد که حتی بهتر از کارشناسانمربوط می‌توانند آن را تمییز دهند اما این موضوع به منظور نفیمساله کارشناسی نیست. در اینجا میخواهیم عدم توجه به مردمرا نفی کنیم چرا که مردم ایده‌های جدی دارند. درایت و اندیشهشهودی در مردم وجود دارد که کارشناسان باید به آن سرکبکشند. بی‌توجهی به فهم عرفی خطر بزرگی برای هر جامعهاست.

مصطفی ملکیان در دوره دوم درس گفتارهای اخلاق کاربردیتحت عنوان «اخلاق گفت وگو» که در مشهد برگزار شد، اظهارکرد: فایده دیگری که در گفت‌وگو  با آن مواجه می‌شویم ایناست که گفت‌وگو در مردم همدلی و همدردی ایجاد می‌کند. گاهی اوقات چون با هم گفت‌وگو نمی‌کنیم، همدلی و همدردینسبت به یکدیگر نداریم. موضوع همدلی به این معناست که بهعنوان مثال ما متوجه می‌شویم چرا آدمی با این شدت در حالگریه و یا اینکه ناامید و مضطرب است. منشا این درک کردن دراین است که با استفاده از قدرت تخیل خود، براساس آنچه کهآدمی برای ما شرح داده است، می‌توانیم خود را جای طرفدیگر بگذاریم.

ملکیان با بیان اینکه در این صورت می‌توانیم در پوست یکدیگربرویم و بتوانیم جهان را از پنجره دیگری ببینیم و حس کنیم وبسیاری از تصمیمات دیگران را درک کنیم، بیان کرد: گفت‌وگودر واقع مکانیزمی است که قدرت تخیل ما را فعال می‌کند وآدمی تقریبا می‌تواند با استفاده از آن، خود را جای هرکسیبگذارد. «هانا آرنت» از جمله متفکرانی است که بر قدرت تخیلبرای بهبود زندگی اجتماعی تاکید می‌کند که خود ازصاحب‌نظران مقوله گفت‌وگو نیز است. «سیمن وی» از دیگرفیلسوفان جهان از نخستین کسانی بود که نشان داد قدرتتخیل تا چه اندازه زندگی را اخلاقی‌تر در معنای خوب‌تر وهمچنین خوش‌تر در معنای آسوده‌تر می‌کند. همه بحث او اینبود که هرچه می‌توانیم باید تخیل را در خود افزایش دهیم چراکه با قدرت تخیل است که می‌فهمیم آدمیان چرا چنین کاری راانجام داده‌اند و… . بر همین اساس باید گفت فواید گفت‌و‌گو تاحدی است که جزو ضروریات یک زندگی اجتماعی محسوبمی‌شود.

موفقیت در گفت‌وگو، مکالمه در باب مشکل مشترک است

وی تصریح کرد: موفقیت در گفت‌وگو، مکالمه در باب مشکلمشترک است. هرکدام از ما به تعداد عضویت‌هایی که درگروه‌های مختلف داریم، با مشکلات مشترک رو به رو می‌شویم. به عنوان اینکه در جامعه جهانی عضویت داریم، در خاورمیانهزندگی می‌کنیم، به عنوان اینکه در ایران ساکن هستیم و بههمین ترتیب، دارای مشکلات مشترک هستیم. برای رفع مشکلمشترک، در ابتدای امر نباید مشکل مشترک ما با دنیا رفع شودچرا که امکان تحقق آن اندک است. امکان رفع مشکلات درگروه‌های کوچک تر به مصلحت نزدیک‌تر است. نباید منتظربمانیم مشکلات جهانی رفع تا مشکلات خردترمان مرتفع شود واین همان چیزی است که عنوان می‌شود گفت‌و‌گو از خانه آغازمی‌شود.

این پژوهشگر حوزه اخلاق خاطرنشان کرد: در ادامه باید گفتبرای موفقیت در گفت‌وگو باید فضای امن آن فراهم شود، درفضاهای ناامن گفت‌و‌گو امکان ندارد. به سه شرط فضایگفت‌وگو باید امن باشد، نخست آنکه انسان بداند به چشم برابربه همه گفت‌وگو کنندگان نگاه می‌شود و همه افراد برابر تلقیمی‌شوند. هرگونه تبعیض در گفت‌وگو، آن را به یکی دیگر ازانواع دیگر مکالمه تبدیل می‌کند. شرط دوم این است که هیچکسی بابت آنچه می‌گوید نه پاداش بگیرد و  نه کیفر ببیند امااگر این اتفاق بیافتد دیگر گفت‌وگویی شکل نگرفته است. اگرسود و زیان شخصی که در قالب پاداش و کیفر جلوه می‌کندوارد بازار شد، دیگر مشکل مشترک وجود ندارد و این مشکلمشترک به موضوع شخصی تبدیل می‌شود. اگر در مشکلمشترک همگان موفق شدند، به طور یکسان سود می‌برند و اگرموفقیتی وجود نداشت، همه به طور یکسان از سود مربوطهمحروم می‌شوند. شرط سوم در باب سلامت این است که شخصبداند اگر هم در محاسبات نهایی نتیجه بر خلاف آنچه که عنوانکرده، شکل گرفت؛ به اقوال او توجه شده، اما به خلاف آن گفته،رسیده‌اند.

وی ادامه داد: از فواید گفت‌وگو می‌توان به این نکته اشاره کردکه مردم از یکدیگر چیزهای زیادی یاد می گیرند. همچنین بایدگفت بر خلاف آنچه که تصور می‌شود، مردم از ایده‌های مهمیبرخوردار هستند. در صورتی که عنوان می‌شود تنهاصاحب‌نظران دارای ایده هستند. «پائولو فریره» ازنظریه‌پردازان تعلیم و تربیت برزیلی، در همه آثارش به این نکتهتاکید می‌کند که فهم عرفی و عقل سلیم مردم بسیار راهگشا‌تراز سخنان آکادمیک‌تکنیسنهاست. از نظر او ما قدرت تفکر تکتک انسان‌ها را نادید گرفته‌ایم و به همین دلیل، زمانی که به یکمشکل اجتماعی برمی‌خوریم به کارشناسان، جامعه شناسان،متخصصان تعلیم و تربیت مراجعه می‌کنیم. او معتقد بود مابسیاری از موارد را باید از مردم بیاموزیم و تصور می‌کنیم کهمردم دانش آکادمیک و فهم ندارند. در صورتی که وی معتقد بوداندیشه‌های مردم مستندات خوبی است.

مشکل‌نماها و شبه مشکل‌ها

وی در ادامه در خصوص آداب گفت‌وگو عنوان کرد: آدابگفت‌وگو آن چیزی است که یک گفتوگو را موفقیت‌آمیز می‌کند. اولین نکته در این خصوص این است که گفت‌وگو باید به یک«مشکل» بپردازد و سه نکته در اینباره مهم جلوه می‌کند. نخستاینکه «مسئله نظری» موضوع گفت‌وگو نیست بلکه «مشکلاتعملی» حائز اهمیت است. به اینکه «جهان چه هست و چهنیست» توجهی ندارد بلکه بحث این است که «چه باید کرد». نکته دوم اینکه آن مشکل عملی، «شبه مشکل» و «مشکل‌نما»نیز نباشد. در واقع تشخیص مشکل از مشکل‌نماها مهم است. اینکه چه چیزی واقعا مشکل و چه چیزی مشکل‌نماست. به عنوانمثال آیا بیحجابی زنان مشکل است یا آزاد نبودن زنان درپوشش؟ در مثالی دیگر می‌توان پرسید آیا کاهش احسان،شفقت، عشق، وفای به عهد، ادای امانت در جامعه و، یکمشکل اصلی و یا مشکل‌نماست؟

این پژوهشگر حوزه اخلاق ادامه داد: اگر بخواهیم در یک جامعهجهانی و یا یک جامعه کوچک‌تر یک مشکل مشترک را بررسیکنیم، باید ببینم چه چیزی برای همگی مشکل و چه موردی ازمنظر همگان معضل نیست. از بزرگ‌ترین اقداماتی که یکروشنفکر باید برای جامعه خود انجام دهد، این است که بانیروی استدلال‌گر مشکلات را از مشکل‌نماها تفکیک کند چرا کهاگر مشکلات بر سر جای خود بماند و به مشکل نماها پرداختهشود، اگر موفق هم شویم، مورد مهمی در جامعه حل نشدهاست.

ملکیان گفت: نکته سوم این است که بتوانیم مشکلات جامعه رارده‌بندی کنیم. برخی مشکلات نسبت به مشکلات دیگر، مادرهستند. مشکلات جامعه مانند دندانه‌های یک شانه نیست کههمه در عرض هم قرار گرفته باشد بلکه از یک نظام طولیبرخوردار است که یک مشکل ریشه دیگر مشکلات است و از هرمشکل، مشکلات دیگر پدید می‌آید. بنابراین باید گفت اگرجامعه‌ای بخواهد گفت‌و‌گوهای مثمر ثمر داشته باشد، باید بهسلسله مراتب مشکلات توجه کند. همچنین سلسه مراتب نیازها،مانند مشکلات اجتماعی نیز دارای اهمیت است. گفت‌وگویموفق گفت‌و‌گویی است که به مشکلات واقعی جامعه بپردازد.

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *