زنی که صدایش را در متروی تهران جا گذاشت
از اینکه زنان جامعه ای که در آن زندگی می کنم هر روز بیش از پیش در عرصه های اجتماعی و فرهنگی به جلو می روند و از حق زنان و حق خودشان به عنوان انسانی با درک و شعور که دلشان برای جامعه خویش می طپد بر خود افتخار می کنم و بیشتر از آن دسته از زنان که در عرصه فرهنگ و هنر همچون موسیقی و نویسندگی و … فعالیت دارند ، نگاه آنان را بیشتر میپسندم چون خودم اهل فرهنگ و هنر و سودای عشق به وطن و این مرز و بوم دارم . در بیشتر جلسات فرهنگی و ادبی شهرمان شرکت می کنم و با مجریان قدرتمند زیادی روبرو گشته ام که بسیار زیبا یک جمع ادبی را در مسیری درست و اندیشمند راهبری می کنند .حورا پارسیان هم یکی از مجریان جلسات ادبی شهرمان است . زاده تهران و آشنا به شعر و فن بیان و صدای آسمانی و ادبیات ایران زمین و شعر جایگاه ویژه ای در زندگی او دارد . صدای او همیشه از بلندگوهای متروی تهران مردم را به ایستگاهایشان آشنا می سازد.
از خودتان بیشتر بگویید .
زاده تهران هستم و از کودکی عاشق شعر بودم . از همان کودکی بیشتر وقت من در فروشگاه کتاب امیرکبیر می گذشت. شعر کودک می گفتم و آهسته آهسته با مجلات کودک همراه شدم تا اینکه شعر فروغ وارد زندگیم شد و دلنوشته و شعر بیشتر مرا با خود همراه کرد و وارد انجمن های هنری شدم . در رادیو هم شعر می خواندم . به مشهد نقل مکان و ازدواج و فرزندی دارم که موفق در علم شیمی و بورسیه دانشگاه سوربن فرانسه است . مادرم شاعر توانایی بود و من بخاطر او و زنده نگاه داشتن کلامش ادامه مسیر او را می دهم . تاکنون با انجمن های فرهنگی و هنری بیشماری همکاری و بعضا به عنوان مجری نقشی کوچک در فرهنگ ایفا می کنم .
آیا مجری گری یک شغل است ؟
مجري بودن يك شغل آسان نيست! مجريگري مي تواند از سخنراني مشكل تر باشد. يك سخنران در محدوده زمان كوتاهي تنها در مورد يك موضوع خاص صحبت مي كند . به عنوان يك مجري شما بايد بتوانيد سريع فكر كنيد ، تصميم بگيريد و نظرات مهم را پاسخ دهيد; مقاله سخنران را جمع بندي كنيد و مطالب را وصل كنيد به سخنران بعدي و همين طور ادامه دهيد تا انتهاي كنفرانس و همه اينها را بايد به نحوي انجام دهيد كه مخاطبان شما احساس خوبي داشته باشند و از مجريگري شما انرژي بگيرند.
با وجود اين مجريگري يكي از اركان اصلي و مهم هر رويدادي است.اگر شما بتوانيد يك مجري خوب باشيد براي سخنران بودن مشكل خاصي نخواهيد داشت. البته با توجه به نگاهم به ادبیات سعی می کنم به این پدیده به عنوان درآمدزایی نگاه نکنم و صرفا یک دلمشغولی فرهنگی است.
چگونه مي توان يك مجري خوب بود؟
باید قبل از همه نگاه خوبی نسبت به مخاطبتان داشته باشید و از پیشینه مهمانان آگاهی کافی داشته و علایق او را در خاطر بسپارید. در مورد مراسم مطالعه داشته باشيد و به مخاطبان يادآوري نماييد چرا آنها در اين مراسم حضور دارند و چه نفعي خواهند برد. يكی از راه هاي بسيارخوب گرم كردن مجلس ، ربط دادن آنها به مسايل جذاب و موقعيت هاي جذاب است
یک شروع خوب با خواندن شعری و اتمام هم با شعری از شاعری جلسه را پویاتر می کند .
نقش کلام برای یک مجری چقدر اهمیت دارد ؟
گاهي گمان ميرود همين اندازه كه گوينده و مجري بتوانند مخاطب را تسخير كنند، كافي است كه بگوييم آنها ارتباطگران خوبي هستند. اشتباه اينجاست كه ارتباط، به درستي تعريف نميشود. ارتباط رسانهاي مفهومي دو جانبه دارد كه با واسطه رسانه شكل ميگيرد. ارتباط، ابزار هموار كردن درك متقابل ميان گوينده و مردم است و اين مهم نيازمند ظريفترين و شفافترين شيوههاي كلامي و غير كلامي است. گوينده و مجري ناآشنا به جاذبههاي كلامي و رفتارهاي غيركلامي در برقرار كردن ارتباط موثر و پايدار ناتوان خواهند بود. شايد بتوان گفت مفهوم ارتباط به معناي تسخير مخاطب علاقهمند، ايجاد رغبت در بيننده يا شنونده براي دنبال كردن برنامه و اثرگذاري بر نگرش و رفتار اوست.
آیا سخنور بودن یک پدیده ارثی است ؟
سخنوری منشاء تحولات فراوانی در تاریخ بشر بوده است. در انقلاب ها و نشر تمدن ها، سخنوران نقش جدی و موثری داشتهاند . سخنوران در بسیج نیرو برای جنگ و دفاع نقش فعال ایفا کرده اند. قدرت کلام و سخنوری ، تیغ دولبه است . ارزش ها و باورهایمان به ما می گویند که از کدام لبه استفاده کنیم . یک لبه ، صلح طلب و صلح جوست که از آن برای هدایت و رفاه و رستگاری مردم استفاده می کنیم . لبه دیگر برای جنگ و ستیز علیه مردم و احتمالا گمراه کردن آنان به کار می رود .
آیا در حین اجرا فراموشی به شما دست داده است ؟
فرد در شرایط عادی فراموش کار نیست ولی ممکن است در حین سخنرانی ، موضوع سخنرانی را فراموش کند . البته این موضوع ، چندان به تجربه و تمرین ربط ندارد ، بلکه ممکن است یک سخنران کارکشته نیز دچار فراموشی گردد. گاهی اضطراب نداریم و ضربان قلب ما تغییر می کند که ممکن است به خاطر روبرو شدن با جمعیت زیاد باشد.
درباره فن بیان هم برایمان بگویید ؟
مجری باید با آگاهی از تلفظ دقیق و بجای هر کلمه و آهنگی که از حنجره او بیرون می آید آگاهی کاملی داشته باشد. باید حس فضای جمع را دریافته و با اوج و فرود در طنین صدای خود، از افتادن پلک های مخاطبان روی هم جلوگیری کند . باید روی صدای خود کار کنید و پرورشش بدهید .البته داشتن یک صدای خوب خدادادی و آشنایی به نقش ریتم و وزن موسیقیایی بسیار نقش مجری را پر رنگ تر می کند و شخصا در حال یادگیری ساز سنتور هستم تا این کمبود را جبران کرده باشم .
و آخرین کلامتان در این نشست صمیمی.
من همیشه شب قبل از اجرا برای همسرم اجرایی مانند شب اجرا می کنم . شعر می خوانم و با دستهایم جلو آیینه و دیدن میمیک چهره ام و از او سپاسگزارم برای همه همراهی هایی که تا کنون با من داشته است
و شعری ار حورا پارسیان به نام خاطرات کودکی
یادم آید روزهای کودکی
شهر تهران کوچه های رودکی
خانه ای زیبا کنارش جوی آب
روبرو هم نان های سنگکی
عصرها با بچه ها با تنبلی
می نوشتیم مشق های زورکی
هفت سنگ آن بازی پر خاطره
لی لی و آن سوت های فوتکی
شادمانیها ی آن دوران چه شد کفشهایم .. جامه های پولکی؟!
بود در گنجه عروسک های من
داشت هاشم تیرهای چوبکی
چای با طعم محبت بودو بس
میهمان و قندهای نعلبکی
در دبستان و حیاط مدرسه
دوستی با دختران عینکی
جنگل و دریا و قایق بادبان
ریز علی و میرزای کوچکی
وای بر من بچه گی هایم چه شد
دست و بود و برگه های موشکی
سعید بابایی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.