از آتش بدون دود تا نه به سانسور کتاب

دوباره فصل بهار باغ کاغذی در مشهد است. البته قرار کتاب و مشتاقانش به وقت آبان بود اما بدلایلی به آذر موکول شد و حالا همه منتظر لحظه دیدار دوباره در نمایشگاه بین‌المللی مشهد هستند. از طرفی این اولین نمایشگاه کتابی است که مدیرکل جوان ارشاد استان تجربه می‌کند و همه انتظار دارند خودش را نشان بدهد. از طرف دیگر مدیریت شهری جدید مشهد، عرصه نمایشگاهی را فرصت خوبی برای اجرای ایده‌ها و برنامه‌های خود می‌بیند و حتما نقشه‌های زیادی را برای بهره‌برداری از این رویداد کشیده‌است.

اما باید اعتراف کنیم در سالیان اخیر اصلا دوست خوبی برای یار مهربان خود نبودیم. از او فاصله گرفته‌ایم و کار و دنیای مجازی حواسمان را حسابی پرت کرده‌است که البته شامل حال همه افراد جامعه می‌شود. در این میان، شاید اینطور بنظر برسد مدیران و مسئولان ارشد که در سطوح کلان شهری، استانی و کشوری مشغول کار هستند کمتر فرصت کتاب خواندن را دارند اما خیلی هم این فرضیه درست نیست.

کتاب و کتابخوانی بهانه خوبی شد تا به سراغ دو عضو شورای اسلامی شهر مشهد برویم و از آنان درباره اینکه چه می‌خوانند و چند موضوع دیگر این حوزه سوال کنیم. نکته جالب اینکه «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی کتاب محبوب هردو عضو شورای شهر مشهد بود.

بتول گندمی

رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر مشهد

مخالف با سانسور کتاب

کتاب یازده جلدی«آتش بدون دود» اثر نادر ابراهیمی، رمان محبوب من است و تقریبا تمام آن را خوانده‌ام و آخرین کتابی که خوانده‌ام نیز با موضوع بحران مجموعه‌های نفتی بود که سازمان اقتصادی پارس جنوبی عسلویه آن را تدوین کرده‌است که یک جلد آن به من و جلد دیگر آن نیز به مجموعه بحران شهرداری تقدیم شده‌است. این اثر بسیار منظم و دقیق است و در آن ایده‌های خوبی را در حوزه مدیریت بحران ذکر کرده است.

حوزه علاقه‌مندی من بیشتر رمان‌های تاریخی و ادبیات است اما در دوسال گذشته بیشتر مطالعاتم معطوف به حوزه مسئولیتم بوده‌است.

من در دورانی که کسوت معلمی داشتم تاکیدم همواره در دوبازه زمانی قبل از تعطیلات نوروز و قبل از تعطیلات تابستانی تعریف بسته‌های مشخص از کتاب برای مطالعه بود. خود من نیز اینگونه بودم و سعی کردم فرزندانم را نیز به همین شکل تربیت کنم. شاید همه در ایام تعطیلات سعی می‌کردند به تفریح بپردازند اما دغدغه من این بود که چه بخوانم.

مدتی هم که به کتابخانه معلم می‌رفتم و آن‌جا مسئولیت داشتم، انگیزه بسیار خوبی برای کتاب خواندن و تشویق پسرانم به این امر بود.

کتاب را باید متناسب با نیاز این نسل به آن‌ها معرفی کرد. فکر می‌کنم رمان‌های تاریخی و داستان‌های موفقیت زنان می‌تواند در افزایش اعتماد به‌نفس نسل امروز دختران بسیار موثر باشد. در حوزه پسران نیز با توجه به اینکه با نسلی سردرگم و فاقد اعتماد به‌نفس کافی روبرو هستیم، کتاب‌های موفقیت و آثاری که انتقال دهنده راه و روش درست زندگی باشد حتما مفید است.

گذشته ما اینگونه بود که بسیاری از پند و اندرزها را معمولا از بزرگترها به ما منتقل می‌شد و آن را آویزه گوش می‌کردیم اما امروز بدلیل فاصله‌ای که بین نسل‌ها اتفاق افتاده‌است و عدم ارتباطات مناسب و کافی بین فرزندان و والدین، این انتقال بخوبی صورت نمی‌گیرد و کتاب می‌تواند این خلا را پر کند.

یک اشکال اساسی که ما بعداز انقلاب به آن توجه نکردیم و در رفتار ما بعنوان متولیان جامعه سر زد این بود که فکر کردیم هرچیزی که ما دوست داریم مردم هم باید همان را بخوانند و ذائقه مردم را در کتابخوانی مورد توجه ما قرار نگرفت.

خاطرم هست در دهه شصت هروقت نمایشگاه کتاب برگزار می‌شود، عمده آثار مربوط به حوزه دینی بود البته گرایش ما و جامعه آن روز تقریبا همین بود. کمی جلوتر که آمدی کتاب‌های علوم تربیتی  در نمایشگاه‌ها خودنمایی می‌کرد. در دهه هشتاد ذائقه‌ها تغییر کرد.

چیزی که می‌تواند در جذب جامعه به کتابخوانی موثر باشد توجه به ذائقه مخاطب و به حداقل رساندن سانسور و حذف است، اگرچه معتقدم کلا نباید وجود داشته باشد زیرا انسان‌ها آزادند و تفاوتشان در سایر موجودات در قدرت تفکر و تعقل  است  و ما نمی‌توانیم اجباری عمل کنیم؛ نمی‌توانیم به کسی دستور بدهیم چه کتابی را بخواند. متاسفانه بدلیل سانسور شدید، مردم شفافیت لازم را نمی‌بینند و وقتی متوجه می‌شوند کتابی مورد سانسور قرار گرفته‌است و یا دربرگیرنده همه نگاه نوسینده اثر نیست، کمی نسبت به آن کتاب دچار تردید می‌شوند.

احسان اصولی

رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر مشهد

با دست پر می‌آییم

درحال حاضر مشغول خواندن کتاب‌های «دین و شادی» و رمان « آتش بدون دود» نادر ابراهیمی هستم و هر شب بخشی از یک کتاب را می خوانم.

یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌هایی که تا امروز خواندم « ایرانیان» اثر دکتر کاتوزیان است که بنظر من کتاب بسیار ارزشمندی است. کتاب «اقتدارگرایی در اثر قاجار» دکتر محمود سریع‌القلم نیز از آن دسته کتاب‌های خواندنی و محبوب من است و برای نسل جوان مخصوصا در تحولات امروز کتاب خوبی است.

یک بخش از فعالیت‌های صورت گرفته توسط مدیریت شهری در حوزه کتاب و کتابخوانی، بحث زیرساختی است که شامل ساخت کتابخانه مرکزی مشهد است که سال‌ها متوقف شده بود و دوباره به جریان افتاده‌است و تا دهه فجر افتتاح می‌شود.

همچنین با نهاد کتابخانه‌ها به این توافق رسیدیم از نیم درصدی که باید به کتابخانه‌ها کمک کنیم در فرهنگ‌سراها و مجاورت آن‌ها قرائت‌خانه ساخته شود. تامین و تجهیز کتابخانه‌های مساجد، کانون های‌ فرهنگی، شوراهای محلات و فرهنگسراها نیز در دستور کار قرار دارد.

در نمایشگاه کتاب امسال نیز حضور پررنگی خواهیم داشت و برنامه‌های ویژه‌ای را برای آن پیشبینی کرده‌ایم. تاریخ نمایشگاه را نیز علی‌رغم پر بودن تقویم نمایشگاه مشهد، از آبان ماه به آذرماه تغییر دادیم تا این نمایشگاه بعداز اربعین برگزار شود. این تغییر از بسیاری جهات به نفع ناشران و کتاب‌دوستان بود مخصوصا اینکه دو تعطیلی در این ایام قرار دارد و باعث رونق بیشتر نمایشگاه می‌شود.

از طرفی بخش مهمی از برنامه‌هایی که برای هفته کتاب و کتابخوانی پیشبینی کرده‌ایم در نمایشگاه متمرکز می‌کنیم تا به جذب مخاطب نمایشگاه نیز کمک کنیم و تبدیل به یک رویداد شهری شود. سعی داریم این ایام را با توجه به مناسبت‌هایی همچون هفته کتاب و پژوهش، در تقویم نمایشگاهی نیز به ثبت برسانیم.

صادق شیخی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *