وقتی که رقیب شیشه و سنگ پرتاب می‌کند

روشنک:  برخی مدیران فوتبالی سعی می‌کنند که افرادی غیر از بازیکنان ضعیف مدنظر خود را اخراج کنند و اقدام خود را در جهت کسب رضایت هوادارن نشان دهند

در شماره قبلی درس‌های فوتبال برای اقتصاد گفتیم که اکثریت طرفداران و مشوقان اقای روحانی از ۱۳۹۶/۶/۱۱ تاکنون که بانک مرکزی ، وزارت امور اقتصادی و دارایی و…با دستکاری ناشیانه ساختار نقدینگی معتاد و بیمار کشور به سودهای غیر معمول را به هم زد و مقدمات بهم ریختگی نرخ ارز و طلا را فراهم کرد، درخواست تعویض بعضی از بازیکنان جناح اقتصادی دولت را با ذکر دلیل فریاد زده و می‌زنند آن‌ها می‌پرسند چرا اقدامی از طرف ریاست جمهوری در خصوص تعویض انجام نمی شود و این اقدام را تنها و تنها از اختیارات و مسؤلیت‌های اقای روحانی می‌دانند.

در آن بازه حساس یعنی 26 تیرماه سال جاری گفتیم که درست در شریاطی که تب و تاب فوتبال دنیا را فرا گرفته و تلاطم‌های اقتصادی کشور را اسیر خود کرده، حل این مشکلات دغدغه‌ اصلی بخش خصوصی و دولت است. بخش خصوصی و مردم طبق روال دهه‌های اخیر بیشترین آسیب‌ها را از تصمیمات غیرکارشناسی و نسنجیده دولتی و حکومتی متقبل می‌شدند و دسیسه‌های اتاق فکر دشمن نیز با جنگ روانی بی‌سابقه ای بازار و صنعت را نشانه گرفته بود. و درادامه به بخش‌هایی از قسمت اول یادداشت «درس های فوتبال برای اقتصاد» که توسط محمد حسین روشنک، رئیس اتحادیه صادرکنندگان و کانون کارآفرینان خراسان رضوی نوشته شده بود اشاره کردیم:

«امروز بار اصلی دفاع و مقابله با جنگ اقتصادی دشمن به دوش جناح اقتصادی دولت است بگونه ای که اگر این جناح ضعیف باشد «که در یک سال گذشته بویژه از تاریخ ۱۳۹۶/۶/۱۱ مشخص شده که ضعیف است. حمله تیم رقیب باعث به هم ریختگی و نفوذ حریف از آن جناح می‌شود و متاسفانه در ده ماه گذشته شاهد آن بوده‌ایم.»

«بازیکنان اقتصادی تیم دولت در طرح ریزی دفاعی و هجومی بسیار ناتوان عمل کردند و تحت تاثیر فریادهای مشاوران ذینفع که بعضا شاید روی تیم حریف شرط بندی نیز کرده باشند و یا به دلیل ضعف زیاد و جلوگیری از مصدومیت خود توپ اقتصاد کشور را به تیم حریف پاس داده و شرایط را بجایی رسانده اند که هزاران میلیارد دلار رانت تفاوت نرخ ارز برای همان ذینفعان ایجاد شده است.»

«از سوی دیگر جمع زیادی از مردم عادی که پس اندازهای کوچک در بانک‌ها داشته و فعالین اقتصادی که به سمت رانت‌ها نرفته‌اند را نابود کرده‌اند. متاسفانه در شرایطی که دلسوزان کشور و طرفداران و رای دهندگان به دولت نیاز فراوان به امید دارند اعتماد و اطمینان به آینده کشور را در مردم از بین برده‌اند. این تصمیم گیران حتی نتوانسته‌اند بر قیمت و توزیع ۸۰ درصد بنگاه‌های اقتصادی که تولیدات اصلی کشور را در اختیار دارند از نظر مدیریت تحت نظر و اختیار دولت است داشته باشند.»

و در ادامه این یادداشت این سوالات مطرح شد که «چرا مربی به درخواست طرفداران تیم که خواستار تعویض بازیکنان جناح اقتصادی درون زمین هستند توجه نمی کند؟». «آیا نیمکت اقای روحانی آنقدر خالی است که بازیکن تعویضی ندارد؟»

«آیا فشارها اجازه تعویض بازیکنان ناتوان جناح اقتصادی را نمی دهد؟ آیا دستیارانی نفوذی در اطراف اقای روحانی حضور دارند که می‌خواهند با نابسامانی‌های اقتصادی داد مردم و فضای کسب و کار را به نفع تیم رقیب خارجی یا داخلی بلند کنند؟»

در ادامه طرح این سوالات دیدیم که روحانی، «عبدالناصر همتی» را به عنوان رئیس بانک مرکزی منصوب کرد. علاوه بر این که رفتن سیف با پالس های مثبتی از سوی بازار مواجه شد و فضا را به سمت آرامتر شدن پیش می‌برد بسته ارزی پیشنهادی بانک مرکزی که توسط همتی ارائه شد علی رغم ایراداتی که داشت حاوی بسیاری از اصولی بود که بارها توسط دلسوزان و فعالین اقتصادی توصیه شده بود و دولت بدون اعتراف به اشتباهات گذشته خود در 11شهریور سال 96 و 20 فروردین ماه سال 97، با این بسته سعی در اصلاح آن ها کرد.

این تحرکات داشت فضا را به سمت آرامش پیش می برد که تحرکاتی در مجلس بر علیه دولت آغاز شد. در گام اول طرح سوال از رئیس جمهور در هیئت رئیسه وصول شد. روحانی نیز در پیامی به لاریجانی تاکید کرد که حتما در خانه ملت بسیاری از مشکلات و مسائل کشور را با مردم مطرح می کند.در گام دوم، نمایندگان مجلس که می‌خواهند خود را مصر به حل مشکلات نشان دهد، در کمتر از5 ماه برای دومین بار طرح استیضاح علی ربیعی وزیر اسبق کار را به صحن بردند.

نمایندگانی که پشت تریبون قرار گرفتند، ربیعی را استاد جنگ روانی، مظلوم نمایی و برگزار کننده مهمانی‌های شاهانه معرفی کردند که مقصودی نماینده سبزوار آن را «شام معاویه» تعبیر کرد. اتهاماتی که رد و بدل شد به ربیعی محدود نبود و افراد بسیاری را در بر گرفت. اما این تنش ها آن هم در خانه ملت و پیام هایی که مردم به صورت زنده شنیدند و مطبوعات بارها نوشتند، زنگ خطر دیگری را به صدا در آورد این مساله که انداختن اشتباهات بر گردن دولت یک آدرس غلط است و در میان دولتمردان هم باز آدرس اشتباه داده می شود. از سوی دیگر این حجم از توهین و افترا با اذهان عمومی و دلسوزان نظام و انقلاب چه خواهد کرد؟ بعد از رقم خوردن این صحنه های «ذبح اخلاق» «آیا می توان به همراهی دولت و مجلس برای رفع مشکلات اقتصادی امیدوار بود؟ از سوی دیگر آیا واقعا با رفتن ربیعی از دولت، مشکلات اقتصادی و ضعف های تیم روحانی پوشانده می شود؟ اگر پاسخ منفی است، پس راه حل چیست؟ » برای یافتن پاسخ برخی از سوالات از رئیس کانون کارآفرینان خراسان رضوی خواستیم تا دیدگاهش را با ما در میان بگذارد.

محمد حسین روشنک در قسمت دوم یادداشت «درس های فوتبال برای اقتصاد» نوشت: «دراوج مسابقات جام جهانی فوتبال قلم یادداشتی تحت عنوان درس‌هایی که می شود از فوتبال گرفت را تشریح و درآن به وظائف سر مربی تیم اشاره اشاره کردم.

«امروز هم معتقدم که اگر مربی به هر دلیل از جمله معاملات پشت پرده با مدیران و هیئت مدیره باشگاه در تعویض و جابجایی بازیکنان داخل زمین تعلل و به موقع اقدام نکند، به این معناست که بازی را واگذار و به تیم حریف جایزه داده است و در نهایت باعث ریختن اشک طرفداران تیم خود خواهد شد .»

وی تاکید کرد: «تجربه نشان داده در شرایط سخت مربی مورد اعتراض و تحت فشار طرفداران باشگاه قرار می گیرد اما مدیران و هیئت مدیره باشگاه که خودشان بازیکنان ضعیف را به سرمربی تحمیل کرده و ساختار تیم را به هم زده اند، از این وضعیت خود را تبرئه می کنند و نتایج ضعیف را به گردن کادر فنی و سرمربی می اندازند. شرایط تا جایی دشوار می شود که به جای بازیکنان ضعیف تحمیل شده به سر مربی، بازیکنان دیگری که ممکن است از ضعیف ها عملکرد بهتری داشته باشند را هم مورد اتهام قرار دهند.»

رئیس کانون کارآفرینان خراسان رضوی اضافه کرد: «این مدیران فوتبالی سعی می کنند که افرادی غیر از بازیکنان ضعیف مدنظر خود بقیه را اخراج و اقدام خود را در جهت کسب رضایت هوادارن نشان دهند.

سرمربی این تیم اگر بخواهد از بازیکنانی که ضعیف نیستند، حمایت و یا مقاومت از خود نشان دهد، با سوال های متوالی درباره ضعف تیمش روبرو می شود. اما اطرافیان تیم با ایجاد سوال های متعدد در مورد ضعف های تیم که خود موجب آن‌ها بوده‌اند، سرمربی را تحت شدیدترین فشار ها قرار ‌دهند تا جایی که اگر چه خود می دانند، تیم حریف چه پست هایی  را نشانه گرفته است، اما باز هم تمرکز را بر نقاط دیگری قرار می دهند.»

روشنک تصریح کرد: «عامل دیگری که فشارها بر سرمربی را بیشتر می‌کند، ضعف سرمربی در تغییرات تاکتیکی و برخورد با بازیکنان ضعیف است. اگر این رفتار در سابقه یک مربی وجود داشته باشد، طرفداران انتقاد از تیم را حق خود می‌دانند و از عدم تعویض به موقع بازیکن ضعیف توسط مربی خشمگین می‌شوند.

در شرایطی که سرمربی یک تیم، تحت فشار همه جانبه قرار دارد، اگر بخواهند گزینه جایگزینی سرمربی با شخص دیگری یکی از راه های موجود است ولی اگر هواداران آن شخص پرتاب کننده شیشه و سنگ باشند، این تغییرات آسان نخواهد بود. شاید بحث هایی هم در جهت تضعیف سکاندار باشگاه مطرح شود، شخصی که اتفاقا از محدود مواردی است که با رای هر چند با آزادی نیم بند طرفداران انتخاب شده است. »

این فعال اقتصادی معتقد است: «این روزها در تیم دولت نیز این سوال‌ها مطرح است که چرا سرمربی معتدل مورد نظر قلم که سابقه طولانی مربی‌گری در کار نامه دارد و در گذشته سال‌ها دستیار «سرمربی بزرگی» بوده که دنیا به او احترام می‌گذاشته است، چرا بدون تعلل در تعویض بازیکنانی که بازی خوب ارائه نداده و نمی دهند، برخورد نمی‌کند؟

چرا با کسانی که به اشتباه و شاید در مواردی عمدا توپ را به تیم حریف پاس داده و می‌دهند، برخورد نمی کند؟

چرا این اجازه را می‌دهد تا کسانی که گل به خودی در کارنامه دارند شرایطی ایجاد کنند که تیم و باشگاه به تشنج کشیده شده و زمینه برای طرح مسائلی فراهم شود که به زیان همه طرفداران باشگاه است؟»

وی تصریح کرد: «آیا بهتر نبوده و نیست که سرمربی مورد نظر با اقدامی شجاعانه ضمن تعویض و جابجائی بازیکنانی که در زمین نتیجه ضعیف داشته و دارند تیم رقیب را آنالیز و تلاش کند از سد حریف قلدر و متقلبی که به بهانه فحاشی و  پرت کردن شیشه توسط هواداران بعضی از تیم‌های خودی بازی را به دشمنی و نامردی تبدیل کرد و با خطاهای عمدی پی در پی در جهت مصدوم و حذف کردن بازیکنان موفق تلاش دارد، عبور کند؟»

آیا سرمربی نمی تواند به هواداران تیم‌های رقیب اما خودی که می‌خواهند از این آب گل آلود ماهی بگیرند، بگوید رقیب خارجی دشمن تمام باشگاه‌ها به ویژه باشگاه آن‌ها که طرفدارانش با پرتاب شیشه و سنگ باعث تحریک او شده اند، می‌باشد؟»

در ادامه طرح این پرسش ها سعی می کنیم تا در شماره های آتی، از زوایای دیگری به بررسی این وضعیت بپردازیم و پاسخ های بیشتری را جویا شویم.

انتهای خبر/انسیه علویون