محافظهکاری در سینمای اجتماعی ایران
برگزاری جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی” شماره 17 سهیلا”
نشست نقد و بررسی فیلم «شماره 17 سهیلا» با حضور مهدی رضایی منتقد سینما، دکتر سینا اسفندیاری روانشناس و مدرس دانشگاه و علاقهمندان در پردیس سینمایی گلشن برگزار شد.
جایگاه فیلمهای اجتماعی در سینمای ایران
در این جلسه مهدی رضایی منتقد سینما دو مسئله را مطرح کرد و گفت: درباره کارگردان فیلم «محمود غفاری» فیلمسازی است که اولین تجربه ساخت فیلم بلند سینمائی را دارد و در این فیلم جسورانه توانست وارد حوزههای بشودکه تاکنون کسی زیاد به آن توجه نکرده است. وی به مورد دیگری اشاره کرد و افزود: مسئله دیگر اینجا است که اکنون سینمای ایران در دورهای قرار دارد که با فیلمهای اجتماعی در دنیا مطرح و شناخته میشود، فیلمهایی با مضامین اجتماعی در ایران خیلی زیاد وگاهی تاثیرش کم است.
منتقد سینما اظهار کرد: متاسفانه مشکلاتی در سینمای ایران دیده میشود و اینکه هنوز با مسائل واقعی جامعه ایران اختلاف زیادی وجود دارد و در فیلمهای اجتماعی مسائل واقعی جامعه دیده نمیشود و محافظهکارانه صورت میگیرد. وی گفت: ممکن فیلمسازان مقصر نباشند و ممیزی عاملی است که نمیگذارند به این فیلمها آنطور که باید بپردازند ولی درهرصورت علاقه فیلمساز ایرانی در ساخت تولید این آثار دیده میشود.
رضایی درباره موضوع فیلم و استفاده از سوژههای اجتماعی عنوان کرد: در این فیلم کارگردان بهسراغ دغدغه روز جامعه میپردازد، در جهان مدرنی زندگی میکنیم که فردیت آدمها اهمیت دارد و تنهایی عنصر مهمی است که در این دنیای مدرن گرفتارش میشوند. وی خاطرنشان کرد: در سینمای اروپا فیلمسازان مطرحی بودند که برای تنهایی آدمها فیلم ساختند و امروزه این نوع فیلمنامهها در ایران رواج پیدا کرده است.
رضایی با بیان اینکه فیلم های اجتماعی ژانر نیستند، بلکه در زیر ژانرهای دیگر سینما مطرح میشوند و میتوان آنها را درام اجتماعی نامید، اشارهای به نقاط مثبت فیلم کرد وگفت: قهرمان اصلی فیلم «زهرا داوودنژاد» با بازی خوب و روان توانست وارد موقعیتهای خاصی بشود و در این فیلم گاهی بهعنوان یک زن خوشحال و زمانی ناراحت و افسرده دیده بشود، او بهخوبی توانست حسهای درونش را نشان بدهد، بدون آنکه حرفی بزند از چهرهاش بهطور کامل دیده شود.
منتقد سینما در ادامه بیان کرد: مهرداد صدیقیان در سکانس پایانی با مهارت خاص و بازی روان و ساده انتظار مخاطب را پیاده کند و شخصیتی جالبی دارد و در عین حال نشان از آدم دروغگو و متوهم است ولی در چهره و گفتارش نوعی معصومیت و مهربانی دیده میشود. تکرار این صحنهها از فیلم نشان میدهد که کارگردان بهخوبی برای قسمتهای مختلف فیلم فکر کرده است.
رضایی در پایان اظهار کرد: در فیلمنامه ظرافتها و جزئیاتی دیده میشود و لحظاتی ممکن برای مخاطب جذاب باشد، اشکالاتی در این فیلم دیده میشود و آیا قهرمان داستان میخواهد ازدواج کند تا بچهدار بشود؟ در داستان فیلم مسائل جنسی و یا بحث تنهایی قهرمان آن مطرح نیست، منتها در آخر فیلم یک مقدار مسیری که میرود کمی از هدف اصلی قهرمان داستان دور میکند. وی افزود: در اوایل فیلم بهتر بود که اشارهای به بچهدار شدن قهرمان داستان میگردید و نیازهای دیگر این شخصیت نیز بیان میکردند.
منتقد سینما درباره صحنههای فیلم مواردی را بیان کرد وگفت: در این فیلم از ساختار هوشمندانهای استفاده کردند و آن تصاویر مستندی که به فیلم اضافه شده است و باعث میگردد تا مخاطب فیلم را باور کند و تا آخر همراهی نماید.
وی با اشاره به لوکیشن آخر فیلم گفت: زمانی پایانبندی فیلم اتفاقات خوبی از لحاظ سینمائی دیده میشود، دویدن و دالان نشان دادن خوب تمام شد و آن موردی است که «سهیلا» در حال پذیرش یکسری از واقعیتهای زندگی خودش است.
واقعیتهای جامعه از یک نگاه
در این جلسه دکترسینا اسفندیاری روانشناس خانواده و استاد دانشگاه بیان کرد: این فیلم را میتوان از 2 دیدگاه بررسی کنیم، ابتدا مطرح کردن موضوع و سوژهای که واقعیت امروز جامعه ایرانی است و دیگری بحث و گفتوگو درباره کارکترهای فیلم است. وی گفت: بهعقیده من زمانی که سهیلا با واقعیت اصلی زندگی خودش روبهرو شد و آن آگاهی یافتن از تلخی تجرد خانمهای امروزی است. این مسئله را باید در نظر بگیریم در جامعه امروزی ما زنان موفق را چگونه معرفی میکنند؟ زن موفق را تحصیلکرده و صاحب منصب و صاحب عنوان میدانیم؟ این موارد دایره انتخاب یک زن را برای همسرگزینی محدود میکند. در جامعهای زندگی میکنیم که نگاهها هنوز مدرن نیست، بخشی از نگاه ما مدرن و بخشی از نگاه ما هنوز درگیر عرف و جامعه سنتی است. الان دایره انتخاب زنانیکه سواد کمتر و یا موقعیت پایینتری دارند بسیار وسیعتر و شانس بهتری برای انتخاب همسر نسبت به خانمهای تحصیل کرده دارند.
استاد دانشگاه و روانشناس خانواده اظهار کرد: بهعقیده من چشمپوشی از یک سری واقعیت ها در فیلم دیده میشود، در سکانسهای مختلف سهیلا از واقعیت فرار میکند و انکار می کند و در جائی که پوستش را آبرسانی می کند و یا جاهائیکه از شنیدن کلماتی مثل «چاقی»، «افزایش سن» و «ترشیده« ناراحت میشود این دقیقا فرار از واقعیت و آگاهی تلخی است که عامل بازدارنده است و در انتهای فیلم یک جنبههای دیگری نیز بروز کرد و شخصیت مسعود اینقدر روی این رابطه تاکید دارد تا قبح مسئله فرو ریخت و نیازهای دیگر سهیلا را نشان داده بدهد.
اسفندیاری به عوامل بازدارندهای سن ازدواج خانمها اشاره کرد وگفت: پدیدهای در چند سال اخیر دیده میشود و آن معضل و بحث «طلاق» است که در بیشتر محافل بیان میگردد. موضوعی که جوان امروز را با تمامی مشکلات و سختیهایی که برای زندگی امروز باید تحمل کند همچنان درگیر این پرسش است، به چه قیمتی ازدواج کنم؟ ریسک و خطر جدائی از عوامل بازدارنده ازدواج است.
روانشناس خانواده در ادامه اظهار کرد: عامل دیگر استفاده از فضاهای مجازی است که بخش عمده هیجانات و نیازهای زندگی افراد را شامل میشود و البته ارتباطات راحت و آسانی است که در این فضاها صورت میگیرد و در کل میتوان گفت تمامی این عوامل به ضرر خانمها و به نفع آقایان است و در جامعه امروزی دیده میشود.
انتهای خبر/مرجان فرهمند
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.