تو نمیمیری، من زنده میشوم!
به زمانی فکر میکرد که زندگی در رگهایش جریان داشت اما حالا آخرین نفسهایش بیحوصله میآیند و میروند. در واقع این خودش نبود که مثل همیشه و به راحتی نفس میکشید، کنارش دستگاه بزرگ وینتیلاتور به او کمک میکرد تا ریههایش همچنان نفس بکشند و خطوط حیات روی دستگاه کنار تختش کژدار مریض این موضوع را نشان میداد که همچنان نفسی میآید و میرود. او رنج و درد را دیگر احساس نمیکرد و زندگیاش به صورت نباتی پایدار بود.
مرگ مغزی در علم پزشکی مرگ مغزی در علم پزشکی، «مرگ مطلق« و عبارت است از قطع تمامی فعاليتهای مغزی و ساقه مغزی به طور همزمان. فرد مبتال به مرگ مغزی در واقع شخصی است که به علت آسيب گسترده به مغز قادر به ایجاد ارتباط با محيط پيرامونش نبوده، نمیتواند صحبت کند، نمیبيند، به تحریکات دردناک پاسخ نمیدهد.
فرد مبتلا به مرگ مغزی قادر به تنفس خودبخودی هم نيست. با آنکه ضربان قلب دارد، دستگاه گيرنده امواج مغزی هيچ گونه موجی را از مغز وی ثبت نمیکند و خط صاف رسم میکند. ضربان قلب وی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و اقدامهای نگهدارنده ادامه مییابد تا اعضای اهدایی جهت پيوند در شرایط مطلوب حفظ شوند.
مرگ مغزی در علم پزشکی »مرگ مطلق« است و این فرد هرگز زنده نخواهد شد. فرصتی برای ایثار اکنون چرا تردید؟ مرگ مغزی یعنی همان مرگ قطعی! باید اقدام جدی کنيم. بيش از پيش کار کنيم. مردم را آگاه کنيم؛ فرهنگسازی درباره مرگ مغزی ضروری است. همه باید در این مقوله سهيم باشيم. تا زمانی که خانوادهها اطمينان حاصل نکنند که مرگ مغزی یعنی همان مرگ قطعی، سخت رضایت میدهند و به دليل نداشتن آگاهی فيزیولوژیکی و علمی، این تردید همچنان باقی است؛ و گرنه روحيه ایثار وجود دارد.
امروزه هزاران بيمار نيازمند با رنج بسيار در انتظار دریافت عضو پيوندی، روزهای عمر خود را سپری میکنند و هر روز نيز بر شمار آنان افزوده میشود و متأسفانه به علت کمبود اعضای اهدایی، درصد زیادی از این بيماران در فهرست دریافت عضو قرار گرفتهاند.
در این ميان، با اینکه اهدای اعضای بدن افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند، با موافقت خانواده آنها میتواند به نجات جان بيماران نيازمند پيوند عضو منجر شود، شمار زیادی از آنها بدون استفاده مدفون میشوند و چشمان نگران همچنان باید انتظارها بکشند!
مرگ مغزی پایان راه است، اما … متخصصان اذعان دارند بيمار دچار مرگ مغزی شده به لحاظ علمی دیگر به حيات باز نمیگردد و اگر فردی برگشته، به این خاطر بوده که در تشخيص اوليه اشتباهی صورت گرفته و یکی از موضوعات چالش برانگيز درخصوص مرگ مغزی همين است.
پس اگر شنيدید فردی دچار مرگ مغزی بوده و بهبود پيدا کرده، به طور حتم مورد، مرگ مغزی نبوده، بلکه کمای عميق بوده و تشخيص این دو حالت از یکدیگر، با انجام معاینه، نوار مغز و سایر اقدامهای تشخيصی امکانپذیر است که همه این مراحل به صورت دقيق و طی چند مرحله و از سوی 5 متخصص بررسی و تأیيد میشود. به مناسبت روزجهانی اهدای عضو، گفتوگویی داشتیم با علی اصغریار محمدی.
وی در این رابطه گفت: قلب به دليل خودکار بودن در صورت داشتن اکسيژن تا مدتی به کار خود ادامه میدهد، اما یک دستگاه تنفس مصنوعی باید اکسيژن کافی را برای ادامه ضربان قلب فراهم کند. قلب بدون این کمکهای مصنوعی از حرکت میایستد.
همه این اقدامهایی در حالی صورت میگيرد که حتی با وجود تمام تجهيزات به کارگرفته شده نيز قلب برای مدت کوتاهی ضربان دارد که این زمان، از چند ساعت تا چند روز ممکن است طول بکشد.
یارمحمدی درباره تأثير مرگ مغزی بر سایر اعضای بدن نيز بیان کرد: مرگ مغزی یعنی نرسيدن اکسيژن یا جریان خون به مغز، اما اعضای دیگر بدن مانند قلب، کليهها یا کبد تا مدتی به کار خود ادامه میدهند و قابل پيوند هستند و تا دیر نشده باید اقدام کنیم.
متخصص پیوند اعضا افزود: این اعضای حياتی در صورت اقدام بهموقع میتوانند در بدن شخص دیگری از طریق »پيوند اعضا« استفاده شوند و خانوادههای فرد مرگمغزی شده آگاه باشند که به هرحال تخریب اعضای بدن به فاصله کمی پس از مرگ مغزی آغاز میشود و به همين دليل فرآیند اهدا و پيوند عضو باید هرچه سریعتر انجام شود.
وی خاطرنشان کرد: شرایط پزشکی فرد در زمان مرگ مغزی تعيينکننده قابليت وی برای اهدای عضو است، اما به طور کلی هر کسی در صورت بروز مرگ مغزی با رضایت بستگانش در زمان مرگ، میتواند اهداکننده عضو باشد. این در حالی است که به دليل افزایش برخی بيماریها که میتواند به عوارض برگشتناپذیر در بعضی اعضای بدن منجر شود، بيش از گذشته شاهد نياز به پيوند اعضا هستيم؛ دیابت و فشارخون در دنيا در حال افزایش است و نارسایی کليوی از عوارض این بيماریها محسوب میشود که در مواجهه با آن، چارهای جز درمان جایگزین نيست و درمان بهتر و مؤثرتر، پيوند است.
دين مبين اسلام، اهميت فوق العاده اي براي نجات جان انسانها قائل است. چنانچه در قرآن کريم سوره مبارکه مائده آيه ٣٢ به تصريح اشاره شده است که هرگاه کسي باعث بقاي نفسي شود مانند آناست که باعث نجات جان تمام انسانها شده است. مرحوم علامه طباطبايي در ذيل و تفسير آيه مذکور میگوید: هر کس يکي را زنده نگه دارد چنان است که همه مردم را زنده نگه داشته است.
گزارشی از نیلوفر اقبال
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.